رضا رضایی، از اهالی شهر رشت و متولد 1392 است که قبل از ورود به دبستان موفق به حفظ کل قرآن کریم شده، در گفتوگو با ایکنا از استان، در خصوص فراگیری قرآن کریم و چگونگی حفظ آیات الهی اظهار کرد: قرآن یاد گرفتن برایم سخت نبود بلکه در کارهای دیگر نیز کمککننده من بود و تا جایی که بهخاطر دارم ضمن بازی کردن قرآن را یاد میگرفتم و هیچ وقت این یادگیری با اجبار و به زور نبود.
وی با اشاره به مقامهایی که تاکنون کسب کرده گفت: در سال 1399 مقام دوم مسابقات بینالمللی دارالقرآن امام علی(ع) را کسب کردم و در سال 1400 نماینده ایران در کویت بودم، در مسابقات بسیج که سال 1400 در شهر رشت برگزار شد مقام اول استانی و مقام دوم کشوری را در رشته حفظ کل کسب کردم، همچنین در مسابقات بینالمللی مشکات که سال 1400 برگزار شد توانستم مقام اول حفظ کل را کسب کنم.
این نونهال قرآنی که هم اکنون با جهش تحصیلی دانشآموز پایه چهارم است، به هم سن و سالانش توصیه کرد که حتماً به سمت قرآن بروند و قرآن بخوانند و تلاش در حفظ کلام الله داشته باشند، با آیات نورانی وحی مأنوس شوند زیرا این انس و دوستی با قرآن در زندگی تأثیر مثبت دارد.
این حافظ کل قرآن در خصوص علت حفظ و تداوم فراگیری کلام خدا، با همان لحن کودکانه ولی بسیار جدی و مصمم گفت: قرآن را یاد میگیرم که قانون زندگیم را بدانم و تصمیم دارم تا جایی که خداوند توفیق بدهد این راه را ادامه دهم.
رضا با تأکید بر اینکه قرآن سراسر نور و رحمت است و آیات و سورههای آن دلنشین هستند، افزود: همه قرآن شیرین و لذتبخش و دوست داشتنی است، در بین سورهها آیات اول سوره تکویر را بهخاطر معنی آن خیلی دوست دارم همچنین سوره فجر که آیات آخر این سوره مبارکه به نوعی در ارتباط با امام حسین(ع) است.
این نونهال قرآنی به نقش تأثیرگذار استاد در استمرار مسیر و ایجاد علاقه و انگیزه برای یادگیری مضاعف اشاره و تصریح کرد: کلاس آموزش قرآن اصلاً برایم خسته کننده نیست و استاد فلاحپور را خیلی دوست دارم زیرا خیلی مهربان است و بچهها را بسیار دوست دارد و در بچهها نیز او را خیلی دوست دارند.
این حافظ کل قرآن کریم که با وجود سن کم توانسته در مسابقات متعدد خوش بدرخشد، در خصوص انگیزه شرکت در رقابتهای قرآنی گفت: کسب رضای الهی اولین هدفم از شرکت در مسابقات است و بعد از آن جلب رضایت استادم بابت زحماتی که برایم کشیده و خوشحال کردن پدر و مادرم که پا به پای من در این راه کمکم کردند تا بتوانم آموختههایم را محک بزنم.
رضا که با حضور در برنامه قرآنی محفل که در ایام ماه مبارک رمضان از شبکه سوم سیما پخش میشد حضور داشت و بسیار نیز خوش درخشید، با مثبت ارزیابی کردن چنین برنامههایی، گفت: خیلی خوشحالم که این برنامه را ساختند در واقع اینگونه برنامهها باعث میشود قرآن از مهجوریت خارج شود و به نوعی با معرفی چهرههای قرآنی، زمینه تشویق و ترغیب حضور علاقهمندان در این راه باشد.
فاطمه آقاجانی، مادر رضا در ادامه با مهر مادرانهاش گفت: آقا رضا فرزند سوم من است و پیشوند آقا برای نام فرزندم قراری عاشقانه است از جانب من حقیر با مولایم آقا امام رضا(ع) و با توجه به اینکه فاصله سنی پایه با پسر و دخترم زیاد بود حس میکردم باید با همسالانش بیشتر در ارتباط باشد لذا بهدنبال حضور او در کلاسهای آموزشی با همسالانش بودم.
وی افزود: از ابتدای ازدواج در منزلمان همیشه قرآن و مفاتیح در دسترس بود و اعضای خانواده هر موقع فرصت میکردیم به قرائت آیات نورانی و یا ادعیه مفاتیح میپرداختیم، بعد از به دنیا آمدن فرزندانمان نیز بچهها هم از همان دوران طفولیت در این محیط قرار گرفتند و با زیباییهای معنویت قرآن و ادعیه آشنا شدند ولی در پرورش رضا خداوند توفیق داد که در راه درست قرار بگیریم و سرانجام برکت آن را نیز ببینیم.
مادر این حافظ قرآنی گفت: پسر بزرگم و دخترم نیز در زمینه قرائت و حفظ فعالیت داشتند ولی در مورد رضا شرایطی فراهم شد که بهصورت جدیتر این راه را ادامه دهد و توفیق الهی موجب شد به سرانجام برسانیم و انشاالله که در این راه ثابت قدم باشد.
وی افزود: بسیاری از مادرها میپرسند که چطور رضا حافظ قرآن شد؟ بهعنوان کسی که تجربه در این مسیر داشته میتوانم بگویم ذات همه بچهها وصل به کلام الله است که شاید کمتر نشان داده شده و کاش بیشتر به آن توجه شود برای نمونه که همه مادرها در یک دوره شاهد آن بودهاند. کودکان خردسال در هر حالتی با صدای اذان و قرآن آرامش میگیرند و این زیبایی نشاندهنده فطرت پاکی است که از بدو تولد با انسان هست و متأسفانه به مرور از آن فاصله میگیریم.
آقاجانی تأکید کرد: برای رشد و تکامل این فطرت، بهدنبال معجزه و یا ابزار خاص نباشیم، یک مصحف الحفظ که خدا را شکر در دسترس همه هست، انتخاب یک استاد توانمند که خدا را شاکرم که کلاسهای استاد فرهاد فلاحپور را در مسیرمان قرار داد و یک پدر و مادر همراه، علی الخصوص مادر فداکار و دغدغهمند که بهصورت مستمر پیگیر آموختههای فرزندش در کلاسها باشد، اگر این موارد محیا شود معجزهای که منتظرش هستیم رخ میدهد چون همه بچهها فوقالعاده هستند و جرقهای برای شروع نمیخواهند زیرا کودکان به این چشمههای نورانی متصل هستند.
وی در خصوص نحوه آشنایی با کلاسهای فلاحپور گفت: از قبل با این کلاسها آشنایی داشتم و دخترم مدتی در این دورهها شرکت میکرد که بعدها مجبور به نقل مکان شدیم و کلاسها ادامهدار نشد.
آقاجانی در خصوص تجربه همراهی با این نونهال قرآنی گفت: رضا را در کلاسهایی مانند لگو و... ثبتنام کردم تا در جمع همسالان خود باشد، بعد از مدتی مجموعه استاد فلاحپور را به خاطر آوردم که در واقع توفیقی بود که خداوند ما را در این مسیر قرار داد و رضا از پنج سالگی در این کلاسها شرکت کرد و هنوز هم افتخار شاگردی استاد را دارد.
این مادر در پاسخ به این سؤال که آیا همراهی با کودک خردسالش برای حفظ آیات قرآن سخت و خسته کننده نبود؟ پاسخ داد: برای مادرها همیشه این مثال را میزنم هر مادری به محض تولد طفلش و شنیدن گریه او و در آغوش گرفتنش همه آن سختیها و دردها را فراموش میکند، حلاوت و شیرینی در آغوش کشیدن فرزند تمام وجودش را میگیرد اکنون سختیها را به یاد ندارم زیرا انس با قرآن سختی ندارد ضمن اینکه نتیجه زحماتم و موفقیتهای رضا فقط شیرینی و دلنشینی انس با قرآن را به خاطرم میآورد؛ باید حواسم به نوزاد متولد شده در وجود نور چشمم آقا رضا باشد تا قوت بگیرد و انشاءالله در وجود نازنینش ریشه بدهد.
آقاجانی با بیان اینکه استمرار در کار و مرور آنچه کودک در کلاس آموخته توسط والدین در منزل بسیار مهم است، گفت: بسیاری از مادران علاقه دارند تا فرزندشان وارد این مسیر شود ولی در فراز و فرود زندگی این استمرار وجود ندارد و معمولاً قرآن آموزی در اولویت نیست که این مسئله به نتیجه دلخواه و حتی به نتیجه نمیرسد.
این مادر گفت: تلاشم این بود که آموزش استمرار داشته باشد و در هر شرایطی قطع نشود یادم هست رضا در دورهای که در بستر بیماری بود و در تب بالای ۳۸ درجه تحت مداوا قرار گرفته بود، در شرایط تحریم هم بودیم و داروها پیدا نمیشد خستگی آنروزها یادم مانده ولی خستگی آموزش به هیچ عنوان یادم نمیآید، در آن شرایط وقتی آقا رضا به هوش میآمد در حالی که از تب صورتش گلگون شده بود به جای اینکه مرا صدا کند قرآن تلاوت میکرد. اوایل نگران میشدم ولی یک جمله استاد مبنی بر اینکه «آیات کلام الله در تک تک سلولهای آقا رضا جوانه زده و ان شاءالله تا پایان عمر با او خواهند ماند» به ما آرامش میداد.
وی افزود: شاید اگر کسی این را بشنود بگوید چه ظلمی بر بچه روا داشتهاند این در حالی است که رضا کلمه به کلمه قرآن را با بازی یاد گرفت و در حین شیطنتهای کودکانه قرآن را حفظ میکرد، برای من مهم نبود که خانه به هم بریزد و یا ریخت و پاش شود یک دیوار به صورت اختصاصی در اختیار آقا رضا بود که روی آن نقاشیهای کودکانهاش را میکشید و حتی کندهکاری میکرد و بارها آن را ترمیم و نقاشی کردیم و مجدد میدادیم رضا تا بازی کند، در حین بازی مرور و حفظ هم انجام میشد و همه زندگی من در این مسیر خلاصه شده، حتی در بسیاری از مهمانیها شرکت نمیکردم زیرا به هدفم میاندیشیدم و میخواستم به آن برسم و آن هم موفقیت فرزندم بود.
مادر رضا در خصوص سن کم فرزند و سختی مراحل حفظ قرآن، گفت: مطمئنا هیچ اتفاق زیبایی، بی زحمت و بدون سختی و مشقت اتفاق نمیافتد ولی با تدبیر و خلاقیت میتوان این سختیها را آسان و دلنشین کرد؛ برای نمونه پسر بچهها غرور خاصی دارند و از طریق همان احساس کودکانه و غرورش وارد میشدم و به اصطلاح تحریکش میکردم. میگفتم این صفحه را که حفظ نکردی پس من مجبورم خودم حفظ کنم چون قرآن دوست داره هر روز تلاوتش کنیم، چون رضا مصحف الحفظ را متعلق به خودش میدانست میگفت «نه، قرآن منه تو نباید حفظش کنی» و به این صورت پای ادامه حفظ مینشست.
وی با بیان اینکه اوایل حفظ که شروع کرده بودیم من هم با آقا رضا آیات را حفظ میکردم، گفت: ولی چون مرور نداشتم و بعدها حجم محفوظات افزایش پیدا کرد نمیرسیدم که پا به پای آقا رضا حفظ کنم، همچنین باید به کارهای منزل میرسیدم ولی توفیقاتی شامل حال من هم شده از جمله آشنایی با تجوید درست و اصولی و البته آشنایی با سورهها و آیات کلام الله و حفظ جزء 30 و درک لذت تلاوت قرآن با تجوید عالی، به خاطر همه این زیباییها از خداوند و استاد فلاحپور بزرگوار سپاسگزارم.
آقاجانی تأکید کرد: هیچ مادری تصور نکند که فرزند فلانی استعداد داشت ولی فرزندم استعداد ندارد زیرا بچههای ما همه مستعد یادگیری آیات نورانی هستند و روحشان وصل به ملکوت است، خیلی به خدا نزدیکتر هستند اصلاً با کلام خدا متولد میشوند بهانه کم استعدادی فقط برای شانه خالی کردن از مسئولیتی است که خداوند بر دوش ما قرار داده است، حجم کار آموزش مهم نیست بلکه استمرار در مسیر آموزش مهم بوده و ممکن است یک روز یک آیه حفظ کنیم و یک روز یک صفحه و شاید یک روز اصلا نتوانیم حفظ داشته باشیم و فقط مرور آیات را انجام میدهیم حتی به شوخی، بازی، خنده، کم یا زیاد ولی حتما باید انجام شود.
این مادر در پایان گفت: نباید تصور کنیم خانوادههایی مثل خانواده ما پتکی بر سر کودک گرفتهاند و فرزند را مجبور به حفظ کردهاند در حالیکه اگر در کلاسهای حفظ استاد فلاحپور شرکت کنید روحیه شاد این بچهها و فضای کلاس را خواهید دید که مشغول بازی هستند و شیطنتهای کودکانهشان را در کنار یادگیری آیات نورانی دارند.
انتهای پیام