حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، در گفتوگو با ایکنا، به بیان نکاتی درباره دلایل کاهش سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم نسبت به دوران دفاع مقدس و ایجاد تعارض منافع در میان مدیران پرداخت و اظهار کرد: قبل از انقلاب اسلامی، ساختار سیاسی مبتنی بر فرد بود. اقتصاد نیز مبتنی بر نفت و دولتی و هنوز سرمایهداری ملی در ایران نوپا بود. به دلیل ساختار اقتصاد نفتی و دولتی و نظام سیاسی مبتنی بر فرد، رانتجویی و رانتخواری از گستره زیادی برخوردار بود. لذا این وضعیت منجر به فساد دستگاه حکومتی میشد.
بیشتر بخوانید:
وی افزود: انقلاب اسلامی با آرمانهای آزادی، استقلال و حکومت عدل علی(ع) طرح شد و مردم مشتاق را به دنبال خود به حرکت درآورد و عمر حکومتی مستبد و فاسد به پایان رسید. وجود شخصیت کاریزمایی همانند امام خمینی(ره) در جایگاه رهبری انقلاب، مردمی که عطش عدالت علوی را داشتند و مسئولانی برخاسته از مردم موجب شکلگیری سرمایه اجتماعی عظیمی در جامعه شد تا مردم سختیهای جنگ را تحمل کنند.
کافی است به حلقه محدود مسئولان از اول انقلاب تاکنون نظری انداخته شود تا درک مناسبی از چرایی فساد داشته باشیم. تداوم همان ساختار پیش از انقلاب موجب فاصله گرفتن مسئولان از مردم شده و سرمایه اجتماعی را نیز به شدت کاهش داده است
یوسفی تصریح کرد: در دوران جنگ تحمیلی، سیاستهای مناسب دولت وقت موجب کاهش فشار بر مردم شد. اقدامات ارزنده مرحوم عالینسب، مشاور عالی اقتصادی نخست وزیر که دارای درک عمیق دینی و روحی عدالتخواهانه بود و از سوی دیگر به طور تجربی شناخت خوبی از اقتصاد ایران داشت، توانست در همان شرایط حاد جنگی، مانع از بحران در اقتصاد ایران شود. بالاترین نرخ تورم در دوران جنگ از چندین دولت پس از جنگ کمتر بود.
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: اداره اقتصاد در آن دوران موجب تحقق نتایجی درخشان شد. از جمله اینکه ایران در پایان دوره جنگ تحمیلی، فاقد بدهی خارجی بود، در حالی که تمامی قدرتهای جهان به عراق کمک کردند. کشورهای متمول عربی مانند عربستان و کویت کمکهای بلاعوض در اختیار صدام حسین قرار دادند اما با وجود این، عراق در پایان جنگ حدود 100 میلیارد دلار بدهی خارجی داشت و این افتخار بزرگی برای ما بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: مسئله دیگر اینکه در آن ایام شاهد تحول در کشاورزی و موفقیت در این عرصه بودیم. بهبود شرایط کشاورزی در زمان جنگ تحمیلی موجب شد تا صندوق بینالمللی پول در گزارشی این موفقیت ایران را مورد تحسین قرار دهد. همچنین حجم خدمات به روستاهای کشور در همین دوران قابل بررسی و پیگیری است. با این وجود باید تأکید داشت که سیاستی که در دوران جنگ موفق بود الزاماً در شرایط صلح موفق نخواهد بود.
یوسفی با اشاره به وضعیت اقتصادی پس از دوران دفاع مقدس، یادآور شد: با همه این موفقیتها در دوران جنگ تحمیلی توقع این بود که پس از آن، تحول در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور رخ دهد اما از منظر اقتصادی، اقتصاد متکی بر نفت و بالطبع اقتصاد رانتی پابرجا باقی ماند. همچنین پایههای آزادیهای مدنی مانند تقویت احزاب مستقل، روزنامهها و رسانهها و دیگر نهادهای مدنی به عنوان آرمان انقلاب اسلامی به طور جدی دنبال نشد، بلکه گاه قوانینی مغایر با آن به اجرا درآمد.
وی با پرداختن به دلایل افزایش تعارض منافع در ساختار حاکمیت ادامه داد: وجود اقتصاد نفتی و اقتصاد رانتی و ضعف نهادهای مدنی، فقدان شفافیت و عدم پاسخگویی به معنای درست آن موجب رشد فساد در ساختار حاکمیت شده و تعارض منافع، که معمولاً در هر ساختار سیاسی و اقتصادی زمینه و بستر لازم را داراست، به خوبی مدیریت نشد.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره ریشههای شکلگیری مفاسد اقتصادی در کشور تأکید کرد: کافی است به حلقه محدود مسئولان از اول انقلاب تاکنون نظری انداخته شود تا درک مناسبی از چرایی فساد یادشده داشته باشیم. بنابراین تداوم همان ساختار پیش از انقلاب موجب فاصله گرفتن مسئولان از مردم شده و سرمایه اجتماعی را نیز به شدت کاهش داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در پایان بیان کرد: در این شرایط رشد نهادهای مدنی، شفافیت در همه عرصهها، مبارزه جدی با فساد سیستماتیک، رفع قوانین مانع از مشارکت گسترده مردم و اعتماد به آنان بسیار مهم و راهگشاست. فقدان امور یادشده از نظر سطح رفاهی نیز به کشور ضربه زیادی زده است. لذا در شرایط حاد کنونی و با تحلیل دقیق آنها و اتخاذ سیاستهای یادشده میتوان بر مشکلات کشور فائق آمد.
انتهای پیام