به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 19 شهریورماه در اولین پیش نشست هماندیشی همایش عرفان اهل بیتی(ع) که از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مجمع جهانی اهل بیت(ع) برگزار شد، با بیان اینکه در روایات اهل بیت(ع) مضامین عرفانی زیادی مطرح است که این نوع موارد میتواند ما را به عرفان اهل بیتی رهنمون کند، در مورد عنوان همایش، گفت: به نظر بنده باید در بین واژگان مختلف، عرفان شیعی را انتخاب کنیم، عرفان اهل بیتی(ع) بسیار مضیق است و ما را در محذوراتی قرار خواهد داد تا به راحتی نتوانیم همه مباحث را وارد ادبیات بحث خود کنیم. همچنین این تعبیر برخلاف عرفان شیعی، غیرمتعارف و ناشناخته است.
وی افزود: همچنین تعبیر عرفان اهل بیتی(ع) به صورت تلویحی تقابلی را با قرآن به ذهن متبادر میکند، یعنی تأکید بر عرفان اهل بیتی ناخودآگاه ما را به این سمت میبرد که فقط به سخنان ایشان توجه کنیم، ولی عرفان شیعی به قرآن هم توجه دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه در چند دهه اخیر مکتب تفکیک هم رواج دارد و تعبیر عرفان اهل بیتی، این نوع مکتب را به ذهن متبادر میکند، گفت: برای معناشناسی عرفان شیعی، سه معنا مطرح است؛ اول طریقتهای شیعی مانند ذهبیه، نعمتاللهی و ...، البته این طریقتها قطعاً روشهای اشتباهی را داشتهاند ولی مباحثی از این طریقتها قابل استفاده هم هست، از این رو باید با نگاه انتقادی خطاهای آنها را اصلاح کنیم و از مطالب مفیدشان استفاده شود.
وی با بیان اینکه باید برخی مطالب و اذکار این طریقتها مانند ذکر جلی را به عنوان یک مسئله تحقیقی دنبال کنیم، اضافه کرد: معنای دوم عرفان شیعی، عرفان عالمان شیعه است که از سیدحیدر آملی شروع شده و به فیض و ملاهادی سبزواری و مکتب نجف و به ویژه مرحوم قاضی و ... میرسد. این جریان دارای سابقه چند قرنه هستند، البته نه اینکه اینها خطا ندارند ولی باید این جریان را به عرفان اهل بیتی(ع) منطبق کنیم و به عنوان میراث عرفان شیعه مورد توجه باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: معنای سوم عرفان شیعی، عرفان مستخرج از قرآن، سیره و سخنان اهل بیت(ع) و احوالات اصحاب سرّ ائمه(ع) مانند کمیل و اویس قرنی و ... است و احوالات ایشان(اصحاب سرّ) چون در منظر ائمه(ع) بوده، قابل استفاده است.
این پژوهشگر روانشناسی اسلامی تصریح کرد: در مورد ضرورت و چرایی پرداختن به عرفان شیعی هم چند نکته دارم؛ اولین ضرورت، لزوم تبیین ابعاد معرفتی و باطنی معارف دینی است و دوم، لزوم تبیین نظام معرفتی عملی برای سالکان و شیعیان و دلدادگان اهل بیت(ع). مثلاً علامه طباطبایی در ذیل آیه امامت حضرت ابراهیم(ع) بیان کرده که نقش اصلی امام، سیر معنوی و سلوک عرفانی انسانها است.
وی با بیان اینکه سومین دلیل برای پرداختن به عرفان شیعه، ضرورت پاسخگویی به شبهاتی است که در حوزه عرفانپژوهی و معنویتهای نوظهور وجود دارد، چهارمین دلیل را انسجامبخشی به گزارههای پراکنده عرفانی در طول تاریخ شیعه به عنوان یک کار ضروری دانست.
حجتالاسلام آذربایجانی اضافه کرد: نکته پنجم اینکه هانری کربن گفته است تشیع، حرم معرفت باطنی اسلام و خانقاهی مطمئن برای تجدید حیات آن و رمزگشایی از حیات معنوی انسان است و علامه حسنزاده آملی هم معتقد است که روایات، ملاتی برای فهم قرآن هستند؛ بنابراین ما معتقدیم قرائت شیعی کاملترین و عمیقترین قرائت برای رسیدن به توحید حقیقی است و این هم دلیلی دیگر بر ضرورت پرداختن به این مباحث است. مضاف بر اینکه، امکان عرفان شیعی هم موضوعی نیازمند بحث و تبادل نظر است.
انتهای پیام