حجتالاسلام حسین درودی، معاون امور استانهای ستاد همکاری حوزههای علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی به بررسی تأثیر ویروس کرونا در پردهبرداری از چهره رئالیسمی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش پرداخته است. متن یادداشت به شرح ذیل است:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر کس از مرد یا زن، عمل نیک انجام دهد در حالی که ایمان داشته باشد پس او را بیتردید (در دنیا) به زندگی پاکیزهای زنده خواهیم داشت و (در آخرت) پاداششان را در برابر عملهای بسیار خوبشان خواهیم داد.» (97/نحل).
با توجه به پیام آیه شریفه از سوره مبارکه نحل درمییابیم که واکسن و پادزهر حقیقی کروناویروس مشهود امروز و مخفیفردا بلاشک در حیات طیبه معرفیشده در قرآن حکیم میباشد که سبک زندگی مؤمنانه نامیده میشود، چراکه حیاتنمایی و زنده بودن راکد و ساکن بنا بر ناموس هستی محکوم به نابودی و مرگ است و اینکه در فضای مجازی تبلیغات دشمنان در ژستهای عاطفی بصورت سؤالات مسموم جهت کسب ثروت نامشروع و اثبات وفاداری به اربابان تروریست خود، سؤالاتی را بدون درک و فهم آن در جامعه اسلامی ایران پراکنده و رها نمودهاند، مانند اینکه چرا امام معصوم و پیروان آنان و اهل نماز و نیاز در مراکز مذهبی قادر نیستند کروناویروس را مطیع خود نموده و مأموریت تکوینی او را لغو کنند.
در یک جمله تمام سوالات حاضر و آتیرا در این کریمه میتوانیم پاسخگو باشیم: «إِنَّکَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ؛ مسلّما تو نمیتوانیهر کس را که خود دوست بداریهدایت کنی(قلبش را متوجه حق سازی، زیرا وظیفه تو راه نشان دادن است) و لکن خداست که هر کس را بخواهد به ایمان میرساند و او به کسانیکه استعداد هدایت را دارند داناتر است» (56 قصص).
با توجه به آیه شریفه مباحث مهمی در ارتباط با عقل و قلب انسان در دین ناب محمدی آمده که پاسخگو بسیاری از سوالات در هنگامه بلایا بوده و هست. این کریمه میرساند تا خداوند اراده و امر نداشته باشد احدی قادر نیست نتایج اعمال بشر را به نفع و یا ضرر موجودی مبدل کند چراکه قاعده و قانون علت و معلول در اطاعت خالقش میباشد و فقط اوست که در مقابل فعل خود مجبور و محدود نیست، و این نظریه صحیح مینماید که دین در چالشها و گردنههای بیماری و گرفتاریهای بشر در تمام طول تاریخ قدرت و قوت خود را به نمایش گذارده است و به همین سبب کتابهای دعادرمانی و هم چنین رواندرمانی در کتابخانههای جهانیچشم نوازی میکند، و لکن درمان دین و دعا زمانی نقش ایفا میکند که اعضا و پیکر دین برشی و قطعه قطعه نشده باشد، بدین معنی که دستورات دین در آسایش و رفاه بشر جایگاهی نداشته باشد و انسان خودمختار و علمپرست جولان بدهد، و لکن در چالشها و چکشهای بلایا مانند غلام زر خرید ایفا نقش و عملیات کند.
در همین راستا میتواینم به داستان حضرت موسیو خضر در قرآن توجه داد که باطن هستی یا همان ملکوت ناسوت در اختیار بشر نیست تا با آزمون و خطا به علم و فراوردههای آن دست بیابد و ناموس حکمت هستیرا با عقل محدود و محجور خود به خدمترسانی مطیع و منقاد کند. پاره پاره کردن پیکر و اندام موزون دین یا به تعبیر آیات وحی عضو عضو کردن قرآن و قائل به تفکیک معارف آن شدن از آفات بزرگی است که در نظام تعلیم و تربیت جهان و حتی کشورهای اسلامی منشا فساد و فحشا و مشکلات عدیده گردیده و میگردد.
در حال حاضر اگر واژه ایمان در این سوره مبارکه نحل محور و مدار است چگونه میتوانیم اقدامات نظام آموزشیکشور را ایمانیو اسلامی قلمداد کنیم؟ آیا حضور در فضای مجازی تحت مدیریت محدود مجموعهای به نام وزرات ارتباطات دشمنان را ناامید و ناکارآمد میکند یا خواهد کرد؟ آیا به صرف اینکه نرم افزار و سامانهای با چند نشست فورس ماژور و فوری دانشگاهیو متخصصین در رشته و رسته خودشان ایمنسازی مد نظر نظام اسلامی در پیخواهد داشت؟
اگر قرآن حکیم در نظام آموزشیکشورهای اسلامیو آزادگان جهان و کشور عزیز ما شاخص حق و باطل و تمدن شناختی ثبت و ضبط گردد دیگر دستورات دین و ارتباط با ملکوت جهان، تازیانه فردی و شخصی بر اندام خود را شاهد و ناظر نخواهد بود، بلکه دین و زندگی ملازم و غیر قابل تفکیک به حساب میآیند چراکه این مهم را امروز کروناویروس برای تمام بشریت تدریس نموده و مینماید که دین همان زندگی است و زندگیحقیقی همان دستورات عملیاتیشده خالق هستی میباشد.
در این روزها در پیماموریتهاییکه کروناویروس برای جهان بشریت داشته نشر سلبی و سلامت زداییآن غلیظتر از اندام ایجابیآن برای دیدگان حیران بشریت به نمایش گذاره شده و میشود، و لکن اگر از انصاف نگذریم خدمات دست نایافتنی از حضور ویروس کرونا بر همگان مشهود و ملموس گردیده است که از جمله آن میتوان به آشتیکردن انسان با جهان طبیعت و رزمایش همنوع دوستیو خم شدن کمر علم سالاریو دانشپرستیو هم چنین آزاد شدن ظرفیت بینهایتطلبی فطرت خدا جو و ناکارآمدی نظام لیبرال دمکراسیو چرخه آموزش نیروی انسانیآن که در هجمه ویروس کوچکی به نام کووید 19 زانو بر زمین زد و ضلع سوم آموزش حقیقی انسان، یعنیعاطفه فیمابین دانش و مهارت را به گونهای به رسواییکشانید که همگان واقف به باطن وحشیتمدن غربی در عصر سرعت و بیصبری و ارتباطات و شبکههای جهانی شدند، در همین راستا یکی از دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی تهیه و تولید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میباشد که برخیاز صاحبنظران این سند ارزشی را با اتهام به ایدهآلیسم بودن به حاشیه رانده و بایکوت کردهاند، اما حضور کروناویروس این نظریه را به صورت تکوینی به نقص کشانید، البته این ادعا توسط دو راهکار سند تحول درصفحه 24 سند به اثبات میرسد.
الف- راهکار 8/8 - مشاركت فعال آموزش وپرورش در مواجهه با نيازهاي فوري و عمومي جامعه از قبيل شيوع بيماریهای فراگير، زلزله، رفع بيسوادی، حاكميت قوانين و مقررات، حفظ و پاكيزگی محيط زيست، خدمت به محرومين، حركتهاي خيرخواهانه مردمي و انقلابي ازطريق برگزاري دورهها، اردوهاي آموزشي و توجيهي براي آمادهسازي مربيان و دانشآموزان .
ب-9/8- تعامل اثربخش با مراكز فرهنگی و اجتماعیو استفاده از ظرفیت رسانهها به ويژه رسانه ملی- برای تبيين جايگاه نظام تعليم و تربيت رسمی عمومی در توليد سرمايه اجتماعی و فرهنگیو جلوگيری از كوچكانگاری نقش آن در سرنوشت آينده كشور از منظر معارف اسلامی- ص 24 سند-
با توجه به دو راهکار فوق الذکر به نظریه مقام معظم رهبری درباره آموزش و پرورش پی میبریم که نیاز به تحول در نظام آموزشیداریم. «از روزی که نظامی به نام نظام آموزش و پرورش در این کشور به وجود آمد - از آغاز کار - بنای کار بر آن فلسفهای نبود که ما امروز دنبال آن فلسفه هستیم. دو عیب بزرگ وجود داشت. یک عیب از جنبهی اعتقادی و ایمانی، یک عیب از جنبه سیاسیو مدیریتی کشور» ( 03/05/1386)
با توجه به ارشاد سند تحول برگزاري دورهها، اردوهاي آموزشي و توجيهي براي آمادهسازي مربيان و دانشآموزان در مواجهه با نيازهاي فوري و عمومي نیاز دارد جایگاه خود را در ادبیات کتب درسیو متون آموزشیو تربیت نیروی انسانیحاضر و ناظر بیابد که این زیر بناسازی بدون حضور ظرفیتهای حوزه علمیه انقلابی ناممکن میشود؛ زیرا منبع معارف اسلامی و فراوردههای آن در تخصص این دستگاه بوده و است.
سوالیاز اهل فن در برنامهریزیدر افواه خانوادهها خصوصا خانوادههای کم برخودار در گردش و رفتوآمد است که چرا فضای مجازی که پدر و مادرش در کشورهای ضد نسل جوان ایرانی زیست میکند و آب حیات آنان از تهدید و تخریب و تشویش در ارزشهای انقلابی تامین و تایید میگردد باید بدون زیرساخت ایمنسازی معقول و مقبول و باسرعتی که در سرزمین مادریاش تولید و مصرف نمیگردد باید دانش آموزان مظلوم را با فشار در آن ساماندهینمود و به گونهای با رسانههای داخلیسیاست گردد که بهانهای برای تسلیم پنهان در برابر شبکههای ربایش نسل جوان خصوصا نظام سلطه امریکا و رژیم غاصب صهینونیستی، یک برنامهریزی موفق تلقیگردد.
آیا امکان تعاملی بودن با معلم حضور در فضای مجازی دشمن است؟ آیا دستورات ستاد مبارزه با کرونا مجوزی برای دعوت از دشمنان در فضای مجازی برای استماع و دیدبانی از برنامههای آموزشی میتواند باشد؟ آیا به صرف رنگ رخسار شاد میتوان از باطن شادیآفرین در میدان عمل گزارش حقیقیو واقعیداد؟ این سوال در آینده از بطن زندگیدانشآموزان در تاریخ نظام آموزشی ثبت و ذخیره میگردد که آیا کسی نبود ما را در مقابل پرتگاهها و سیاه چالهای طلاق و روابط خانوادگیو عاطفی زنگ زده و بیکاری حقارتآمیز و فریبهای در فضای مجازیحمایت کند، تا ما خود را در پشت میلههای زندان و فقر و فساد اخلاقی وجدان نکنیم.
یکیاز مظلومیتهای سند تحول و آموزش و پرورش کشور ما این است که در هنگام پاسخگویی به چالشهای آموزشی فقط مسئولین آموزش و پرورش باید پاسخگو برنامههای این ابردستگاه باشند، و لکن در ردیف بودجههای واجب شده و امکانات اولیه و دیگر حمایتهای تحول آفرین هیچ دستگاهی برای نظام تعلیم و تربیت کشور خلجانی در ذهن و سهمی در برنامههایشان و هم چنین جایگاهی برای این خانواده 40 میلیونی مشاهده نمیکند یا فقط در حد گریستن لطفی و عنایتیرا به خود زحمت میدهند.
آیا با حضور نامحسوس و منحوس کرونا ویروس در فضای محاسبه نشده برنامههای س تادیو هم چنین درآموزشگاهها فقط وزیر آموزش و پرورش باید مقابل دروبین صدا و سیما قرار گیرد، پس سهم وزیر ارتباطات و وزیر علوم و دیگر مسئولین فرهنگیکشور چه خواهد شد، تا زمانیکه با نظام تعلیم و تربیت کشور منش دوگانه و رفتار غیر فنی اعمال میگردد یعنیدر ردیف بودجه جمعیت و کثرت آن لحاظ میگردد ولی در به انجام رساندن فرآیند مهم پرورش و آموزش فرزندان این مرز و بوم یک دستگاه منظور میشوند و اولویت محسوب نمیشوند و امکانات و تسهیلات اختصاص داده شده ناکافی آش کشک خاله است بخوری پای نظام آموزش محسوب میشود نخوری هم باز این محاسبه و معامله با نظام تعلیم و تربیت استوار بدون تجدید نظر مومنانه استمرار خواهد یافت.
انتهای پیام