«رستگاری»؛ پرداخت دیروقت به حق‌الناس در معرکه آبرو + فیلم
کد خبر: 4209409
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
یاداشت وارده

«رستگاری»؛ پرداخت دیروقت به حق‌الناس در معرکه آبرو + فیلم

«رستگاری» به کارگردانی مسعود ده‌نمکی یکی از سریال‌های امسال ماه مبارک رمضان بود که رضا درستکار؛ منتقد و کارگردان سینما در یادداشتی به مواردی درباره آن پرداخته است.

«رستگاری»؛ پرداخت دیروقت به حق‌الناس در معرکه آبرو + فیلمداستان «رستگاری» به استفاده‌ نادرست از یک چاه آب عمومی (بهره‌وری مالکانه آب توسط شرکتی خصوصی اتفاقات بعد از آن اشاره دارد و این‌که حق‌الناس تا چه حد ظریف است و می‌تواند دامن مومنان را هم بگیرد. البته تا این قسمت کلی ماجرا از سر گذشته، کلی رخداد پیوسته و ملزوم و غیرملزوم داشته‌ایم، حالا در قلب این داستان، بهراد (با بازی کاوه سماک‌باشی) وارد منزل حاج رستگاری (با بازی محمود پاک‌نیت) می‌شود تا «دروغ‌گویی» او را در قسمت ۱۹ برملا کند.

اتفاقاً برخلاف قسمت‌های قبلی، من این بخش را ویژه‌تر و پرداخته‌‌تر دیدم، چند پلان جالب هم داشت اما باز هم آن انتظاری را که داریم برآورده نکرد. راستش! سازندگان خیلی از ویژوال‌های این سریال ذوق‌زده‌اند، در‌حالی‌که انبوهی از این ویژوال‌ها را می‌توان در انواع فیلم و سریال‌های امروزی دید که کاربردی آنچنان که انتظار می‌رود، ندارد!

نقطه عزیمت «درام» در هر فیلم و سریالی از شکل‌گیری قدرتمند آنتاگونیست و پروتاگونیست است که رنگ می‌گیرد و غالبا در این مجموعه، ویژوال‌ها، درام را به‌ شکلی سطحی روایت می‌کنند که با ذات پردازش درام در تضاد است. اما حالا در این قسمت مهم سریال، آن جنبه «روایت» درست درام شکل می‌گیرد و دو طرف داستان به‌ شکل کلامی با هم گلاویز می‌شوند.

از منظر داستان سریال هم، این‌جا نقطه اوج است و مسئله «آبرو» هم که اساس آن را شکل می‌دهد، این‌جا به نقطه‌ فرود می‌افتد، بهراد سربلند از معرکه بیرون می‌آید و آبروی رستگاری می‌رود! البته منتظریم تا سرانجام در برخورد این‌دو نفر؛ که پیشتر بارقه‌هایی از اختلافشان را دیده‌ایم؛ نماهایی پیش‌برنده و درست‌و‌درمان هم ببینیم، فیلمبردار و تدوینگر و طراحان هم باید کاری کنند، اما هکذا!

 

دو بازیگر از دو نسل رودرروی هم هستند، صحنه هم اوجی را به نمایش می‌گذارد، اما چرا از آن رگ‌ گردنی شدن بهراد (که یکی از جوان‌ترین و انرژیک‌ترین شخصیت‌های این سریال با بازیگران پر سن‌ و سال است) به‌سادگی می‌گذرند!؟ چرا رنگ لباس‌های بهراد، روشن است!؟ او برای یک خروش و نبرد آمده، با کت و پیراهن روشن! آیا نباید از رنگ‌های مهاجم و تیره استفاده می‌شد!؟

تدوین و بسته‌های بهراد چرا این‌قدر کم‌تعداد و ضعیف است، کات‌ها به افراد نشسته و منتظر افطار، ری‌اکشنی متناسب با صحنه نیست! مگر این زد و خورد کلامی، نقطه اوج درام نیست!؟ مگر حاج رستگاری که این‌جا کوچک و حقیر می‌شود، بزرگ و نقش اصلی این سریال نیست!؟ پس چرا..!؟

پاک‌نیت چرا در صحنه محو شده و حضور ندارد! او بازنده موقت این صحنه است، اما به همان منوال گذشته نشسته و تکیه‌ داده به صندلی و دیگر هیچ! بازیگران به کمک عواملی چون میزانس، گریم، نور، فیلمبرداری، طراحی و صدا گُل می‌کنند، بازی خودشان موثر است، بله و کاوه سماک‌باشی هم نشان می‌دهد که اگر زمین بازی داشته باشد، حداکثر توان خود را خواهد گذاشت. او در این سکانس با کنترل، ایفای نقش می‌کند و مشخص است که نمی‌خواهد مدل بازیگران اوراکت عمل کند، روی یک خط مشخص موضوع را پیش می‌برد.

البته جنس سریال هم که مناسبتی و ماه رمضانی است، نوعی «ملو» بودن را به کل سریال تحمیل کرده و تعمیم داده، اما حالا که می‌توان در این صحنه مهم، کاری کرد کارستان، چرا سایر عوامل همچنان ملو هستند!؟

عوامل حتما برای بهتر در آمدن چنین صحنه‌هایی باید سنگ تمام بگذارند. در متن فیلمنامه آن انرژی را لمس کرده‌اند و حالا لحظه تبلور همه عوامل است. اما نه! آب سرد بر این سکانس خوب خواهیم دید! در نمای بعدی، بهراد را در منزل و در گفت‌وگو با مادرش می‌بینیم! بهراد هم به مادرش می‌گوید: بروم امشب راحت بخوابم! به‌نظر شما آیا این فرودی متناسب با آن شور و هیجان و خروش بود!؟

انتهای پیام
captcha