روح مشاوره فلسفی تغییر افکار است
کد خبر: 4203316
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۸
هادی وکیلی بیان کرد:

روح مشاوره فلسفی تغییر افکار است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه ضمن اشاره به اهمیت مشاوره فلسفی تصریح کرد: روح مشاوره فلسفی این است؛ عامل مشکلات در ذهن است، در فکر است، در اندیشه و افکار است و این افکار عواطف، اراده‌ و تمایلات ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

به گزارش ایکنا، نشست علمی «مشاوره فلسفی و فلسفه اسلامی؛ امکان‌سنجی و ظرفیت‌شناسی» امروز 13 اسفند در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

در این نشست هادی وکیلی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

من 15 سالی است کار مشاوره انجام می‌دهم و همیشه به این فکر کردم سنت اسلامی یا سنت ایرانی چه آورده‌ای می‌تواند در خدمت مشاوران قرار دهد. شاید بیش از آنکه میراث فلسفه اسلامی مرا جلب کند میراث عرفانی مرا جلب کرده است. اساسا بحث مشاوره فلسفی عنوانی جذاب و کارساز است چون بناست به مشکلاتی بپردازد که سایر مشاوران نمی‌توانند از عهده آن برآیند. در عین حال خواننده این عنوان امیدوار است حیطه‌هایی وجود داشته باشد که سهم مشاوره فلسفی باشد.

وقتی از ظرفیت اسلامی به منظور کسب ردپایی یا کدهایی برای مشاوره فلسفی سخن می‌گوییم باید تعیین کنیم کدام فلسفه منظور ماست. در مورد امکان‌سنجی خوشبختانه در مرحله شکل‌گیری پارادایم‌ها هستیم یعنی مشاوره فلسفی یک سبک مشخص جاافتاده نیست بلکه سبک‌های مختلفی از مشاوره فلسفی شکل گرفته است. این وجه خوشبینانه نگاه ما به فلسفه اسلامی است که می‌توان پیشاپیش گفت فلسفه اسلامی ممکن است ظرفیت‌هایی برای مشاوره فلسفی از نوعی که روزی خواهد شکل گرفت داشته باشد.

 

عامل مشکلات در ذهن است

پرسشگری و مسئله‌مندی خصلت بشر است، پرسش‌های ما هم متفاوت است. به همین خاطر پرسش‌ها انسان همیشه دنبال جواب است. این پرسش‌ها با هم متفاوت هستند آنچه فیلسوفان به آن پرداختند پرسش‌های بزرگ بوده است. چه پرسشی بزرگ است؟ پرسش‌هایی که فلاسفه اسلامی با آن مواجه هستند این است: چیست، آیا هست، چرا هست. از این پرسش‌ها چیزی متوجه زندگی ما می‌شود یا نه؟ آیا این پرسش فلسفی نیست که من چگونه بیندیشم یا چطور با همسایه‌ام رفتار کنم؟ یک زمانی ابن سینا کتاب پزشکی خود را قانون نام نهاد و کتاب فلسفی خود را شفا نامید، آیا این معنادار نیست؟ این کدی است که فلسفه اسلامی چگونه می‌تواند در کنار روش‌های پزشکی و درمانی به حل مشکل بپردازد.

روح مشاوره فلسفی این است عامل مشکلات در ذهن است، در فکر است، در اندیشه و افکار است. این افکار، عواطف، اراده‌ها و تمایلات ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد یعنی شما آنطور که فکر کنید عواطفتان تغییر پیدا می‌کند. مثلا اگر فکر کنید آدم برجسته‌ای هستید از دیگران توقع احترام دارید و دچار رفتار متکبرانه می‌شوید. بنابراین روح مشاوره فلسفی تاثیرگذاری بر افکار است.

مشاوران فلسفی بین دو کنترل تفاوت قائل می‌شوند: کنترل درونی و کنترل بیرونی. شما باید اموری که کنترلشان دست شما نیست، یعنی امور آفاقی که خارج از خواست شماست را رها کنید، مثل اینکه چرا زن یا مرد هستم، چرا ایرانی هستم، چرا اساسا به دنیا آمدم، اینها را ما انتخاب نکردیم. اینها چیزهایی است که جهان به ما بخشیده است و نمی‌توانید آنها را تغییر دهید. پس ما نسبت به امور خارج از کنترلمان نباید کاری کنیم. بنابراین آنها نباید زندگی ما را تغییر دهند بلکه تو باید زندگی را تغییر دهی. چگونه تغییر دهیم؟ افکارمان را تغییر دهیم تا عواطف و اعمال و رفتارمان تغییر پیدا کند. این روح مشاوره فلسفی است.

 

مشاوره فلسفی نوعی ارتباط میان مشاور و مراجع

در ابتدای این نشست محمدحسن یعقوبیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید مطهری سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

مشاوره فلسفی اصطلاح جدیدی است که در دهه‌های اخیر مطرح شده است. اجمالا مشاوره فلسفی یکی از انواع مشاوره‌ها است و از ریشه‌های فلسفه عملی و کاربردی به حساب می‌آید. از سال 1978 این مسئله مطرح شد و نوشته‌هایی در این زمینه ارائه شد و در سال‌های بعد دو انجمن بزرگ در این زمینه در غرب شکل گرفت. در شرق هم می‌توان از کشور هند نام برد که توجهش به این مسئله جلب شده است. در ایران هم در سالیان اخیر آثار متعددی در این زمینه ترجمه شده است. الآن برخی افراد به شکل پراکنده در این زمینه مشغولند و دوستانی را داریم که به شکل عملی مشاوره فلسفی ارائه می‌کنند.

مشاوره فلسفی یک ماهیت بین رشته‌ای و ترکیبی دارد که ترکیبی از فلسفه و مشاوره است و به دنبال گرایشی است که فلسفه‌های عملی طرح کردند که فلسفه را برای زندگی می‌خواهند و اصطلاح فلسفه گرم را به کار می‌برند. غایت این فلسفه توجه به زندگی و زیستن انسان است. مشاوره فلسفی ذیل فلسفه‌های کاربردی تلاش می‌کند به خیابان برگردد و دغدغه‌های روزمره انسان‌ها را تامین کند. در واقع مشاوره فلسفی نوعی ارتباط میان مشاور و مراجع است که در این ارتباط ایده‌های فلسفی به کمک مشاور می‌آید تا نظام فکری مراجع را در موقعیت‌های انضمامی زندگی به کار بگیرد و می‌کوشد به حل مسئله مراجع و غنی‌تر کردن زندگی او بپردازد. مشاوره فلسفی شکل‌های متنوعی دارد و شامل مشاوره فردی، مشاوره گروهی و کافه‌فلسفه می‌شود.

بخش دوم بحث من این است که نسبت مشاوره فلسفی با فلسفه اسلامی چیست. وقتی ما می‌گوییم مشاوره فلسفی از فلسفه‌های مختلف استفاده می‌کند این سوال مطرح می‌شود که آیا می‌تواند از فلسفه اسلامی هم استفاده کند. اولین گام این است که اصلا امکان مشاوره فلسفی در زمینه فلسفه اسلامی وجود دارد؟ در باب ارتباط فلسفه اسلامی و روانشناسی تاریخ فلسفه اسلامی نشان می‌دهد ارتباط، ارتباط خوبی بوده و فلسفه اسلامی با مباحث علم النفس ارتباط دارد.

در این زمینه دو دیدگاه کلی وجود دارد یک دیدگاه مخالف این مسئله است و امکان چنین چیزی را برای فلسفه اسلامی ممکن نمی‌داند. برخی تاکیدشان بر این است برای اینکه فلسفه بخواهد وارد جنبه مشاوره فلسفی شود باید مولفه‌هایی داشته باشد از جمله نظام انسان‌شناسی داشته باشد در حالی که فلسفه اسلامی این مطالب را ندارد یا در آن مورد توجه نبوده است. برخی دیگر معتقدند چون فلسفه اسلامی بر وجود تمرکز دارد که موضوعی کلی و انتزاعی است ورودش در این عرصه دچار چالش است. این دیدگاه مخالف است ولی دیدگاه مقابلی دارد که معتقد است امکان چنین استفاده‌ای وجود دارد.

 

امکان استفاده از فلسفه اسلامی برای مشاوره فلسفی

یک طیف از کسانی که چنین دیدگاهی دارند، خوانشی دایره المعارفی از حکمت صدرایی دارند و معتقدند همه چیز را از فلسفه صدرایی می‌شود درآورد. من قائل به این نظر نیستم و معتقدم همه مباحث را نمی‌شود از فلسفه اسلامی بیرون کشید. در عین حال من معتقدم این مسئله امکان دارد ولی با این طرح مسئله که مشاوره فلسفی چقدر می‌تواند از فلسفه اسلامی بهره‌برداری کند. از این حیث امکان استفاده وجود دارد کما اینکه مشاوره فلسفی از دیگر نظام‌های فلسفی چنین استفاده‌ای می‌کند. پس من امکانش را میسر می‌دانم و بیشترین استدلالم آن چیزی است که الآن در مقام مشاوره فلسفی در حال رخ دادن است ولی شرط این امکان این است که بتوانیم مباحث را به زبان مشاوره فلسفی ترجمه کنیم.

بخش سوم بحث من ظرفیت‌شناسی فلسفه اسلامی در این زمینه است. اگر ما بخواهیم نه خیلی جانبدارانه و نه علیه فلسفه اسلامی موضع بگیریم باید عرض کنیم ما چالش‌ها و موانعی برای این استفاده داریم و زمینه‌ها و ظرفیت‌هایی داریم. رویکرد انتزاعی به مباحث مختلف یکی از چالش‌ها است که استفاده انضمامی از فلسفه را سخت می‌کند. چالش دیگر این است ما در فلسفه اسلامی با نفس بما هو نفس کار داریم و یکی از جنبه‌هایی که شما در خدمات مشاوره نیاز داری این است که شما با فرد روبرو هستی. آیا ما در فلسفه اسلامی تفرد و فرد داریم یا با نوع انسان روبرو هستیم؟ یک چالش دیگر رویکرد عرفان‌طلب و آخرت‌گرایی در فلسفه اسلامی است در حالی که ما در مشاوره با مشکلات این دنیای فرد کار داریم. اینها چالش‌ها و موانع ما است ولی ما می‌توانیم از فرصت‌ها و زمینه‌ها نیز صحبت کنیم.

فلسفه نوعی صیرورت و به مثابه یک سفر است، به ویژه در ملاصدرا. این صیرورت، فلسفه را به عنوان یک راه تلقی می‌کند. اگر این را به زبان مشاوره ترجمه کنیم می‌شود عشق به حقیقت یا زندگی به عنوان جست‌وجوگر. اینطوری شما می‌توانی به مراجع آموزش بدهی دائم در پی یافتن حقیقت باشد. یک ظرفیت دیگر بحث حیات و زندگی است. وقتی فلاسفه ما حیات را معنا می‌کنند ادراک و فعالیت را به عنوان دو عنصر حیات قرار می‌دهند. از این منظر مراجع چقدر دنبال آگاهی و حقیقت است، چقدر تنوع فعالیت دارد، این به خودکاوی مراجع کمک می‌کند و نشان می‌دهد چقدر زنده است و چقدر زیستن دارد. اینها چیزهای خوبی است که می‌شود از آن استفاده کرد.

 

انتهای پیام
captcha