به گزارش ایکنا از کرمانشاه، فرید آزادبخت، استادیار حقوق بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، 9 بهمنماه در نشست تخصصی «جنایت نسلکشی در غزه در ترازوی حقوق بینالملل» که به همت سازمان جهاددانشگاهی کرمانشاه در سالن علامه طباطبایی این واحد برگزار شد با اشاره به حوادث غزه اظهار کرد: واقعیت امر را بخواهیم صحبت کردن درباره فلسطین خیلی دشوار است، این ابر بحران ۷۵ سال اخیر سازمان ملل، ۵۷ کشور مسلمان و ۲۷ کشور عرب است و متأسفانه تاکنون هم راهحلی برای این بحران در دسترس نیست.
وی با اشاره به وقایع هفتم اکتبر (۱۵ مهرماه امسال) افزود: در این روز یک پیشینه بلند تاریخی وجود دارد و من اجازه میخواهم به اجمال تمام گوشههایی از نقاط عطف تاریخ ۷۵ ساله فلسطین اشاره کنیم و بعد ورود پیدا کنیم به موضوع نسلکشی و دستور موقت عنوان اولین اقدامی که سازمان ملل در ۱۹۴۸ اتخاذ کرد. صدور قطعنامه ۱۸۱ معروف به قطعنامه تقسیم یا دو ملت و دو کشور که این قطعنامه هم متأسفانه با وجود اینکه شروع خوبی بود حداقل از منظر حقوق بینالملل حق مشروعیت و تأیید سرنوشت را برای ملت فلسطین به رسمیت میشناخت و در حوادث بعدی به فراموشی سپرده شد حتی در پیمان ابراهیم در آن هم یادی از این قطعنامه نشده است.
آزادبخت تصریح کرد: بعد از قطعنامه ۱۸۱ اقدام بعدی اعراب ورود به یک جنگ علیه اسرائیل غاصب بود که با شکست مواجه شد و در سال ۱۹۶۷ جنگهای چندگانهای که داشتند و در نهایت پیمان اُسلو با ابتکار عمل اتحادیه اروپا در دستور کار قرار داده شد و آنجا هم از تز دو دولت و دو کشور دفاع شد، ولی متأسفانه به فراموشی سپرده شد و استمرار جنایات هر روزه اسرائیل هیچ چارهای برای ملت فلسطین باقی نگذاشته بود جزء حق مقاومت مشروع در برابر اشغالگری در برابر استعمار خارجی، در مقابل بیپناهی، آوارگی، رانده شدن از خانه و سرزمین آب و اجدادی خودشان.
وی گفت: در هفتم اکتبر غزه ورود میکند به یک عملیات جنگی یعنی در واقع تمام شاخصهایی که ماده ۵۱ منشور ملل متحد در مورد حق جنگی پیشبینی شده وجود دارد، اما از باب اینکه حماس دولت نیست و نمایندگی ملت فلسطین را در مجامع بینالمللی به عهده ندارد و رقیبشان تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس، مسئولیت بینالمللی اداره سرزمین فلسطین را برعهده دارد در خود دستور موقتی که دیوان صادر میکند مهمترین خواسته آفریقای جنوبی را به این بهانه رد میکند یعنی چرا شما دستور توقف عملیات یا تعلیق عملیات را صادر نمیکنید و در مقابل استدلال دیوان خیلی جالب است چرا؛ چون حماس دولت نیست و یک گروه مقاومت است و یا به تعبیر آنها یک گروه تروریستی است که اخیراً در لیست گروههای تروریستی تفسیر کردند و این تفسیر شرایط خاص خودش را دارد و منزلت اجتماعی بازیگران بینالمللی در تفسیر اینکه این وضعیت صادق بر فلان مصداق است خیلی موضوعیت دارد و اهمیت، اما ابتدا به ساکن بپردازیم به دستور موقت، چون برای شروع بحثمان که آیا نسلکشی در غزه اتفاق افتاده یا احتمالاً قراینی از وقع نسلکشی در کار است یا نه باید دستور موقت دیوان را به اجمال مرور کنیم.
این استاد حقوق بینالملل یادآور شد: دیوان در دستور کار موقت ابتدا به ساکن به خواستهای آفریقای جنوبی ورود میکند، دولت آفریقای جنوبی همین خواسته را مطرح کرده در دستور موقت از جمله تعلیق تمامی عملیات نظامی، دوم شناسایی دولت اسرائیل بهعنوان دولتی که نسلکشی کرده علیه ملت فلسطین و دلایلی که مطرح کرده بسیار جالب است، اولاً کشتار بیرحمانه و بدون تبعیض و بدون تفکیک نظامیان و غیر نظامیان، این مهمترین استدلال دولت آفریقای جنوبی است که در کنوانسیونهای ژنو ۴۹ به آن تأسی شده، حملات کورکورانهای که دولت اسرائیل در این دوران کوتاه ۱۱۵ روزه انجام داده حجم خشونتها، همچنین حجم حملات مسلحانه به غیرنظامیان بهویژه کودکان و زنان که بهگونهای است که رسوایی برای حامیان حقوق نابشردوستانه و حقوق بیبشر بینالمللی باید به همراه داشته باشد.
وی بیان کرد: خواسته بعدی این است که دولت اسرائیل با اتکا به اقداماتی از قبیل عدم دسترسی به غذای کافی، عدم فراهم آوردن شرایط بهداشت برای جمعیت ساکن در غزه و ۱۶ سال اشغال مستمر دریایی، هوایی و زمینی این سرزمین زمینه نسلکشی را بدون تردید فراهم آورده است، اما بحث بعدی آن است که قابل احتساب بوده و دیوان در مرحله ماهوی باید بررسی کند و احتمالاتی مطرح است و حدس میزنیم که دیوان بینالمللی دادگستری بین سیاست و حقوق یک توازن میخواهد برقرار کند و در رأی نهایی هم خواسته آفریقای جنوبی ۷۰ درصد به کرسی خواهد نشست، ولی ۳۰ درصد دیگر را باب اطمینان و احتیاط عرض میکنم باید منتظر بمانیم چهار سال بعد دیوان بینالمللی دادگستری آیا برگ زرینی بر افتخاراتش بر استقرار عمل خودش میافزاید یا اینکه متأسفانه به سمت سیاست میرود و این انتظاری است که باید مد نظرمان باشد.
محمد ویسی، عضو هیئت علمی دانشگاه رازی نیز در ادامه این نسشت تخصصی گفت: چرا حقوق بینالملل تا امروز برخورد جدی با این وضعیت نکرده و یا وضعیت فلسطین آیا سازوکار لازم را ندارد و یا اینکه ارادهای در بین سازمانهای بینالمللی و کشورها وجود ندارد.
وی بیان کرد: سازوکار لازم برای برخورد کاملاً مهیاست یعنی همین امروز اگر آمریکا از حق وتو خودش استفاده نکند و موضوع را در دستور کار شورای امنیت قرار بدهد همین فردا باید تمامی موضوعات جمع شود، اما چرا این اتفاق نمیافتد، چون اصلاً ساختار خودشان رو بهوجود آوردهاند و دارند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: سال ۱۹۲۰ معاهدات صلح ورسای یک کنفرانسی را تشکیل دادند و طی آن رسماً جنگ جهانی اول شروع شد و طی آن امپراطوری عثمانی از هم پاشیده و سرزمینهایی جدا شدند که یکی از این سرزمینها فلسطین است.
ویسی اظهار کرد: سرزمینهای دیگر به استقلال رسیدند، اما فلسطین را نگذاشتند به استقلال برسد و گفتند این سرزمین باید تحت سرپرستی قرار بگیرد و سرپرستی آن را به انگلستان بخشیدند. این نهاد سرپرستی جامعه بینالملل قرار بود که کشورها را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی به رشدی برساند که آنها قابلیت کشور شدن را داشته باشد، اما انگلستان هیچ وقت این کار را انجام نداد و عامل اختلاف بین یهودی نشینها و اعراب نیز بود و بعد از جنگ جهانی دوم شورای قیمومت سازمان ملل متحد که تشکیل شد انگلستان اعلام کرد که دیگر قادر به اداره و سرپرستی سرزمین فلسطین نیست و این موضوع را در دستور کار سازمان ملل متحد تازه تأسیس قرار داد.
وی افزود: قبل از اینکه قطعنامه ۱۸۱ یا قطعنامه تقسیم به تصویب برسد انگلستان کیمته 11 نفره برای بررسی سرزمین تحت قلمرو اقوام عرب و یهود تشکیل داد تا بدانند چقدر جمعیت دارند و درخصوص آینده این سرزمین نظر بدهند، یکی از نمایندگان این کمیته نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد بود.
ویسی گفت: اعضای این کمیته دو گروه شدند که یک گروه اقلیت سه نفره و یک گروه اکثریت هشت نفره گروه اقلیت که نماینده ایران نیز جزء این گروه بود گفتند در سرزمین فلسطین باید یک کشور باشد نه دو کشور و بهصورت فدرالی اینها یک کشور تشکیل دهند و تقسیم نشوند، اما هشت نفر بعدی از این کمیته که از اکثریت بودند گفتند دو کشور باشد و برنامه تقسیم به تصویب رسید و 52 درصد سهم یهودیها و ۴۳ درصد سهم فلسطینیها و ۵ درصد هم که خیلی بحث روی آن بود بحث اورشلیم، بیتالمقدس و شهر قدس که هر سه یک شهر هستند روی آن اختلاف خیلی شدید بود و گفتند که در دستور یک سازمان بینالمللی سازمان ملل متحد قرار گیرد و بعدها تکلیفش روشن شود.
وی ادامه داد: با وجود اینکه تعداد مسلمانان دو برابر یهودیها بود اول اینکه سرزمین کمتری به آنها تعلق گرفت و بعدها در سال ۱۹۶۷ بعد از جنگ جهانی اعراب بر علیه رژیم اشغالگر یک قطعنامه دیگر صادر شد و در سال ۱۹۶۷ قطعنامه ۲۴۴ که سهم فلسطین تقریبا ۲۲ درصد تعیین شد یعنی سرزمین در برابر صلح که یاسر عرفات دنبال کرد و سرزمین داد که بتواند به صلح برسد و نرسید و آن قطعنامه تقسیم خیلی کار بزرگی را برای اسرائیل انجام داد همان قطعنامه تقسیمی که مسلمان از جمله ایران مخالف تصویب آن بودند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: مبنایی برای آن قرار دادند که در سال ۱۹۴۸ اسرائیل اعلام استقلال کرد و سال ۱۹۴۹ درخواست عضویت در سازمان ملل متحد را داد، سال ۱۹۴۹ متأسفانه یک وضعیتی بود که در آن سالها پس از جنگ جهانی دوم جنگ سرد شروع شده بود یعنی بلوک غرب از بلوک شرق و اگر کشوری میخواست استقلال پیدا کند و به عضویت سازمان ملل دربیاید نگاه میکردند آن کشور اگر تمایلات بلوک شرق داشت (آمریکا، فرانسه و انگلستان) عضویتش را وتو میکردند و اگر تمایلات بلوک غرب داشت (اتحاد جماهیر شوری) عضویتش را وتو میکرد و تقریباً ۴۷ بار اتحاد جماهیر شوری از حق وتو استفاده کرد و تقریباً نزدیک به همین میزان هم گروه مقابل از حق وتو استفاده کرد.
ویسی گفت: طبق کنوانسیون (مونته ویدئو) که ماده یک آن میگوید شرایطی که برای یک کشور وجود دارد این است که باید جمعیت دائمی داشته باشد. سرزمین معین و قدرت سیاسی حاکمیت و قدرت برقراری ارتباط با سایر کشورها و خیلیها نظرشان این است که فلسطین نمیتواند کشور باشد، چون سرزمینش معین نیست در صورتی که سرزمین فلسطین معین نباشد مرزهای فلسطین نه با اُردن و نه با کشورهای دیگر اختلاف مرزی ندارد و اگر اختلاف مرزی هست بین اسرائیل و فلسطین است و به طبع آن نباید مرز اسرائیل هم مشخص باشد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: سال ۱۹۴۹ اسرائیل درخواست عضویت در سازمان ملل میدهد و اتحاد جماهیر شوری دوبار پشت سرهم وتو میکند و بار سوم نمیدانم چه اتفاقی میافتد که نه تنها رأی اتحاد جماهیر شوری مثبت میشود بلکه استقبال میکند از عضویت اسرائیل در سازمان ملل، اسرائیل خیلی زود به عضویت سازمانهای بینالمللی و کنوانسیونها درمیآید، اما وضعیت فلسطین هنوز پس از ۷۶ سال مشخص نیست و تازه در سال ۲۰۱۲ به عنوان دو دولت غیر عضو ناظر سازمان ملل متحد میشود و بسیاری از مشکلاتی که امروز دارد این است که فلسطین هنوز دولت نیست و کشور نیست به معنای واقعی عضو سازمان ملل متحد باشد.
ویسی یادآور شد: یکی دیگری از مسائلی که باعث شد تا ۷۵ سال طول بکشد دیدگاههای متفاوت و متعارضی است که در مورد فلسطین هست ما سه دیدیگاه در سرزمین فلسطین داریم اول دیدگاه اسرائیل است که اصلاً قائل به این نیست که کشوری را در کنار خود به نام فلسطین را تحمل کند حال این کشور ۱۰ درصد یا ۵ درصد و یا هر میزان سرزمین داشته باشد و اصلاً قائل به این نیست یعنی اگر هم در مذاکرات شرکت میکند ظاهر قضیه است، چون هر چه موافقتنامه یا کنوانسیون و یا هرچه توافق وجود داشته باشد همه توسط اسرائیل زیرپا گذاشته میشود و از ۴۳ درصد از آن سرزمینی که از روز اول تقسیم شده امروز تقریباً به هیچ رسیده و در نقطعه مقابل این مقاومت فلسطین است که قائل به این هستند که سرزمین فلسطین اصلاً متعلق به فلسطین است و اسرائیل حقی ندارد بینابین اینها یک گروهی هستند که تشکیلات خودگردان است و اینها میگویند راه رسیدن به توافق از طریق اقدامات مسلحانه نیست و از طریق دیپلماتیک و مذاکره و در رأس آنها یاسر عرفات بود که دهها مذاکرات و دهها موافقتنامه امضا کرده است و امروز آنها نیز به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل به هیچ کدام از اینها پایبند نیست و عملاً آنها نیز به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه حل این مشکل شاید از طریق «مقاومت» است.
فرید آزادبخت در ادامه افزود: اصطلاح نسلکشی از اتفاقات طنز تاریخ است که توسط یک یهودی اولینبار برای توصیف اقدامات نازیها در حق یهودیها ابداع شد و هلوکاست معادل عرفی نسلکشی است که یک بار حقوقی خاص دارد و در ماده دو کنوانسیون منع نسلکشی یا نسلزدایی و ماده بعدی خصوصاً ماده سه و ماده نُه نسلکشی به مجموعه اقداماتی که با قصد نابودی جزئی و کلی یک جمعیت به دلایلی نژادی و مذهبی و قومی و اجتماعی صورت میگیرد تعبیر شده است و در ماده دو نیز به چهار فاکتور اشاره کرده که مصدایق مادی یا رکن مادی جنایت نسلکشی تعبیر میشوند، اولاً کشتار عمومی که اسرائیل در این مدت ۱۱۵ روز حمله به غزه دست به این کار زده همچنین تخریب و قتل عام گسترده غیرنظامیان که براساس قوانین حقوق بینالمللی مصونیت دارند، اما هر روز در حملات کورکورانه دولت اسرائیل کشته میشوند و این موضوع یکی از اصول بنیادین حقوق بشری است که نادیده میگیرد، بین اشخاص نظامی و اشخاص غیرنظامی، بین اماکن نظامی و غیرنظامی و البته توجیه آنان این است که اماکن غیرنظامی تبدیل شده به مکانی برای اقدامات خصمانه، اما طبیعی است که ضرورت نظامی اقتضا میکند که به این مورد ورود کنیم و پاسخ قاطع بدهیم؛ پس اولین گام که در ماده دو اشاره شده قتل گسترده جمعیت غیرنظامی است، ۱۱۵ روز بمباران مستمر بیش از ۲۶ هزار و ۴۰۰ نفر کشته شده که ۷۰ درصد کشتهشدگان زنان و کودکان هستند آیا یکی از ارکان جنایت و یا جرم نباید باشد، جنایت به نام نسلزدایی یا نسلکشی اتفاق افتاده است یا نه؟.
این استاد حقوق بینالمللی تصریح کرد: مورد بعدی دسترسی به غذای کافی، امکانات بهداشتی و درمانی است که حتی آمبولانسها هم مورد تهاجم قرار میگیرند و اساساً جلوگیری از توالد نسلی در فلسطین سیاست اسرائیل است که ترکیب جمعیت به نفع اسرائیل تغییر کند چرا که اشغالگران نگران رفراندمی هستند که ممکن است در دستور سازمان ملل متحد قرار بگیرد این رکن مادی جنایت نسلکشی دو رکن دیگر هم دارد که رکن قانونیش ماده دو است که تصریح دارد تمامی این موارد در حکم جنایت علیه بشریت و از مصادیق خاص نسلکشی است، اما مورد بعدی رکن معنوی از قابلیت انتصاب است که شما چطور میتوانید این اقدامات را به دولت اسرائیل منتصب بسازید.
وی گفت: برویم سراغ اظهارات دولت اسرائیلی از نخست وزیرشان گرفته تا رئیس دولتشان، وزیر جنگشان و حتی وزرای غیر نظامی که در کابینه وجود دارند تسریح کردند که فلسطین نابود بشود و حتی پیشنهاد بمباران اتمی غزه را تلویحاً اشاره کردند، پس قابلیت انتصاب خیلی مشکل نیست.
آزادبخت یادآور شد: اقدامات مادی گستردهای صورت گرفته مبنی بر کشتار جمعیت غیرنظامی آن هم کشتار کورکورانه حال قابلیت انتصاب، مقامات دولتی یا باید پیشگیری میکردند از حقوق این اقدامات یا اگر اطلاع نداشتند میبایست مطلع میبودند چنین اقداماتی در چارچوب صلاحیت سرزمین آنها در سرزمین فلسطین اشغالی در حال وقوع هست و میبایست پیشگیری میکردند و دو تعهد دارد در کنوانسیون و یکی ممنوعیت اقداماتی که منجر به نسلکشی میشود و دوم تعهد به پیشگیری از اقداماتی که منجر به نسلکشی میشود.
وی اظهار کرد: در این دو حوزه مهم اصلی هست و امیدواریم در دیوان بینالمللی دادگستری سابقهای ایجاد بشود برای جامعه جهانی مشمول مرور زمان هم نخواهد بود و ما فردا بتوانیم در دیوان بینالمللی کیفری بهعنوان یک دولت اسلامی خواهان محاکمه مقامات و سران و عامران نظامی اسرائیل باشیم به اتهام نسلکشی.
سیامک محمدی، پژوهشگر مقطع پسا دکتری حقوق بینالملل و مدرس دانشگاه با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری که دو چیدمانی که ما در سازمان ملل و شورای امنیت با آن مواجه هستیم معمولاً نتایجی ندارد و باید به دنبال راهحلهایی بود که رژیم منحوس اسرائیل را تحت فشار قرار دهید، افزود: معظم له فرمودند، عادیسازی روابط را رقم نزنید صادرات و واردات با کشور اسرائیل را انجام ندهید و این نکات کلیدی است که مقام معظم رهبری در بیانات خودشان به آن اشاره کردند.
وی اظهار کرد: سران کشورهای عرب باید بحث مظلومیت مردم غزه را در اولویت قرار دهند. بحث هم درخصوص ضمانت اجرایی خیلی میتواند در افکار عمومی تأثیر داشته باشد.
محمدی بیان کرد: براساس اتفاقاتی که طی یکسال اخیر رخ داده است نتانیاهو یکسال است که به کاخ سفید نرفته و اگر به این نحو پیش برود نزد افکار عمومی در سطح دنیا مظلومنمایی نتانیاهو از بین میرود و دیگر نمیتواند پشت تریبون قرار بگیرد و مظلومنمایی کند و بگوید آنها حمله کردند و ما را گروگان گرفتند و مورد تجاوز قرار گرفتیم.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه امروز چهره واقعی آنها برای کل مردم دنیا آشکار شده و این نکته مهمی است، گفت: در بیانات مقام معظم رهبری که اواخر دهه ۷۰ به آن اشاره کردهاند که مشارکت و حق تعیین سرنوشت با حضور همه، این نکته کلیدی میتواند باشد و در چهار سال اخیر باید منتظر باشیم که یک اتفاق خوب در دیوان بینالمللی دادگستری و شورای امنیت رقم بخورد تا دیگر شاهد اشغالگریها و نسلکشیها نباشیم.
انتهای پیام