به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن هاشمی جزی؛ استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب، 12 دی ماه در نشست علمی «جایگاه و محوریت قرآن در چگونگی حفظ پایهها و بنیانهای اعتقادی»، تاکید کرد: قرآن کریم به ما میآموزد که با روشهای مختلف مهارت دفاع از اعتقادات را در خود ایجاد کنیم.
متن سخنان این استاد حوزه و دانشگاه به شرح زیر است:
قرآن کریم در گام اول دنبال معرفی توحید به انسان است و انسان را با پیامبران آشنا میکند، و پیبامبران را هم فرستاده است تا انسانها را با خدا پیوند دهند به همین دلیل گفته شده است که 86 سوره مکی وجود دارد که پیرامون کلیدواژه توحید و معاد، نبوت و مسائل اعتقادی، بهشت و جهنم و ... مطالب فراوانی بیان فرموده و به تبیین و تفسیر آنها پرداخته است؛ بنابراین اولین گام قرآن کریم آشنایی مردم با مباحث توحیدی و اعتقادی پایه و اصولی مانند نبوت است. إِنَّ هَٰذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ؛ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ.
یا در آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدً» خداوند فرموده است این ادامه مسیری است که پیامبران قبلی طی کردهاند؛ این ریشهدار بودن و امتداد رسالت پیامبر(ص) در این آیه استحکام بخشیده شده است و بیانگر آن است که پیام انبیاء در هدایت مردم یکسان بوده است و توحید، معاد و نبوت ریشه این اعتقاد است تا انسان بداند زیست دوجهانی دارد. أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ؛ خدا ما را با این مفهوم آشنا میکند که شما فقط برای این دنیا نیامدهاید.
یا تعبیر؛ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ؛ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ؛ که ما را با دو دسته شدن انسان و تمایز بین آنان در قیامت آشنا میکند و اینکه انسانها وارد بهشت یا جهنم خواهند شد آن هم براساس مسیری که خود انسان در دنیا انتخاب میکند.
همچنین یکی دیگر از کارهای قرآن القای نگاه فرازمینی به جهان است؛ لذا فرموده است: قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ؛ شما روزی از این دنیا بال خواهید گشود و به جهان دیگر میروید و به آن دنیا باز خواهید گشت. در مرحله بعد از اجمال، آیات متعددی هم به تبیین تفصیلی این مفاهیم پرداخته است از جمله اینکه ما را با مفهومی به نام صراط مستقیم آشنا میکند و میفرماید: وَأَنِ اعْبُدُونِي ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ، یعنی صراط مستقیم در عبادت از خداوند است.
یا در آیات دیگر از جمله سوره حمد فرموده است؛ این صراط، صراط کسانی است که خداوند بر آنان نعمت بخشیده است و غضب نکرده و اهل گمراهی هم نیستند. یا در آیه شریفه؛ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا؛ هم آنان را کسانی معرفی میکند که با انبیاء و شهدا و صالحین و ... هستند و این روش قرآن کریم در بسط و تفصیل موارد اجمالی روش تفسیر قرآن به قرآن نامیده شده است.
گاهی این تفسیر و تبیین را هم به پیامبر(ص) واگذار کرده است؛ بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ یعنی فهم قرآن کریم منحصر به خود ایات نیست و بخشی از آن برعهده پیامبر(ص) نهاد شده است. لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛ خداوند پیامبر(ص) را اسوه حسنه قرار داده است تا به تاسی از ایشان به مسیر صراط مستقیم حرکت کنیم. در روایات هم در توصیف نبی اعظم بیان شده است: کان خلقه قرآن؛ یعنی رفتار ایشان عین آیات قرآن کریم است.
ایشان و مؤمنان حقیقی کسانی هستند که وقتی آیات عذاب را میخوانند میلرزند و خشوع وصفناپذیری دارند و قتی آیات بهشت را میخوانند مسرور و شادمان میشوند و قرآن با بیان این مدلهای رفتاری به ما میآموزد که باید با این روحیه قرآن را بخوانیم و به آن عمل کنیم لذا این رفتار هم برای سایر انسانها الگوست.
مسئله دیگر این است که قرآن کریم چگونگی دفاع از آموزههای وحیانی را هم به ما آموزش میدهد و مهمترین روش هم مطالبه دلیل است؛ در بیش از 10 مورد در قرآن کریم میگوید چرا وقتی دیگران به عقاید شما حمله میکنند منفعل هستید و فعالانه رفتار نمیکنید؟ و همیشه فکر میکنید باید دیگران شبهه و سؤالی ایجاد کنند و شما جواب دهید؛ رهبر انقلاب هم بارها در سخنرانیهای خود به این مسئله تاکید دارند که باید تهاجمی برخورد کنیم. خداوند فرموده است: وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ یعنی وقتی یهود و نصارا بگویند فقط ما اهل بهشت هستیم این فقط آرزوی آنان است ولی شما بگویید دلیل بیاورید.
یعنی ادعای بدون سند مطرح میکنند و از ما خواسته است که مطالبه سند بکنیم و بپرسیم آیا خدا چنین قول و قراری به شما داده است؟ یا فرموده است: قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَىٰ بَيِّنَتٍ مِنْهُ ۚ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا؛ اینها ادعا میکنند خدای دیگری وجود دارد ولی قرآن آموزش داده است که بپرسیم خدای دیگر چه چیزی خلق کرده است؟ یعنی هر مسلمانی باید دفاع از عقاید را بیاموزد.
متاسفانه این مشکل در جامعه اسلامی ما وجود دارد که افراد چون نمیتوانند به صورت مستدل از عقاید دفاع کنند وقتی وارد فضای خاصی بشوند که در برابر کسانی که با عقایدشان مخالفت میکنند کم میآورند یا وقتی با شبهات فضای مجازی روبرو میشوند چون جوابی ندارند ممکن است در عقایدشان سست بشوند و متاسفانه حوزه هم در بحث دفاع از عقاید آموزش لازم را نداشته است لذا این همه حوزه و طلبه داریم ولی در میدان عمل تعداد زیادی از طلاب که بتواند به صورت مستدل از عقاید دفاع کنند کم داریم.
این روش استدلالی در مواجهه با عقاید را باید از مدارس شروع کنیم تا فرزندان ما وقتی وارد محیط دانشگاه میشوند و چند شبهه و سؤال جلوی روی آنان قرار میگیرد دست و پای خودشان را گم نکنند.
روش دیگر قرآن کریم در برخورد فعال و تهاجمی، پاسخ نقضی است یعنی وقتی دیگران سخنی را گفتند شما کافی است که مورد نقض آن را برایشان بگویید مثلا مسیحیان میگویند که عیسی(ع) فرزند خداست ولی قرآن فرموده است بپرسید که مستند شما چیست؟ آنها ممکن است بگویند چون عیسی، پدر ندارد فرزند خداست ولی قرآن فرموده است که آدم هم نه پدر داشت و نه مادر آیا او هم فرزند خداست؟ و چرا او را نمیگویید. بنابراین قرآن درصدد تقویت قدرت استدلالی ما است تا در برابر شبهات، هوشیار باشیم.
بنده وقتی در مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی بودم موارد متعددی را سراغ داشتیم که با ما تماس میگرفتند؛ افرادی که گرفتار کلیساهای خانگی شده بودند و وقتی به خصوص شبهات مرتبط با زنان را برای آنان توضیح میدادیم ابراز شگفتی میکردند یعنی وقتی ما خودمان نتوانیم از عقاید دقیق خودمان دفاع کنیم این نعمت ارزشمند الهی را از ما و جوانان خواهند گرفت.
مسئله دیگر هم رد لوازم شبهه است؛ از جمله فرموده است: وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ ۚ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ ۖ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ ۚ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ؛ یعنی شما مدعی هستید که دوستان و فرزندان خدا هستید؛ قرآن فرموده است که به آنان بگویید اگر شما فرزند و دوست خدا هستید نباید عذاب شوید ولی در گذشته عذاب داشتهاید بنابراین فرزند و دوست خدا نیستید. قرآن قصد دارد ذهن و عقل ما را به کار بگیرد تا تسلیم صرف نباشیم.
موضوع دیگر هم شکستن مبنای ذهنی دیگران است؛ برخی مطرح میکنند ما وقتی مردیم آیا دوباره زنده خواهیم شد؟ قرآن پاسخ میدهد أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا؛ یعنی به این افراد بگویید شما نبودید و خدا شما را آفرید. آیا وقتی یکبار شما را آفرید آفرینش مجدد برای او آسانتر نیست؟ در حقیقت روش جدال احسن را به ما آموخته است و 29 مرتبه واژه جدل و جدال احسن آمده است تا از این روش بهره ببریم.
نمونه دیگر هم مواجهه حضرت ابراهیم(ع) با نمرود و سایر بتپرستان است؛ وقتی با نمرود مواجه شدند، فرمودند که خداوند من کسی است که انسان را میآفریند و میمیراند؛ نمرود هم پیشدستی کرد و گفت من هم میتوانم بمیرانم و زنده کنم و بعد دو زندانی را آورد و یکی را آزاد کرد و دیگری را کشت. حضرت در جواب او فرمود: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛ خداوند خورشید را از مشرق بیرون میآورد و در مغرب فرو میبرد؛ این تشبیه نمرود را بایکوت کرد و این روش برای ما هم درسآموز است.
روش دیگر هم همراهی حضرت ابراهیم(ع) با مخاطبان است؛ یعنی وقتی دیدند که عدهای خورشید و ماه و ستاره میپرستند ابتدا با آنان همراهی کردند و بعد بنیان فکری آنان را بهم ریختند. بنابراین ما که قرار است با افراد محجبه و بی حجاب و فمنیست و آتئیست و ... برخورد داشته باشیم باید بتوانیم از این روشها برای اقناع مخاطبان بهره ببریم یعنی ابتدا مقداری همراهی کنیم و بعد تهاجم کنیم.
قرآن در برخورد با ائمه کفر یک روش و در برخورد با سایر مردم هم روش دیگری را مطرح فرموده است لذا بیشترین روش پاسخ به شبهات و دفاع از اعتقادات در قرآن کریم در ماجراهای مرتبط با حضرت ابراهیم(ع) بیان شده است.
انتهای پیام