اربعین؛ جلوه‌ای از وحدت عاشقان حسینی
کد خبر: 4165874
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۶:۳۲
یادداشت

اربعین؛ جلوه‌ای از وحدت عاشقان حسینی

تمدن‌ها تکثر دارند و تنوع؛ با این‌ همه اگر در عین کثرت مبتنی بر نوعی وحدت نباشند انسجام نمی‌یابند و اساساً تمدن نمی‌شوند و در بستر تاریخ حرکت نمی‌کنند و حیات نمی‌یابند؛ حرکت و تربیت کاروانی ابی عبدالله(ع) نمونه‌ای از تنوع و تکثر مشحون از وحدت است، نوعی از «وحدت قلب» و «وحدت محبت».

مهدی طاهری، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان

اربعین «خیزش تمدنی» به سوی «ظهور» است؛ اساساً تمدن‌ها دارای هویت‌اند یعنی «پیشینه» و «آینده» دارند، نکته مهم اما در این میان مسئله «امتداد» و «بسط» است.

نقطه پیشین این خیزش مزین به صلابت «عقیله انسانیت» و ملاقات «آخرین حلقه انصار» رسول خدا و امتداد آن منور به نور معنویت و همت و استقامت «یاران تاریخی» ولی الهی است. اربعین امتداد یک آغاز است.

وقتی به مسئله تربیت فکر می‌کنم ابعاد و اضلاع مختلف تربیت انسانی ذهنم را به خود مشغول می‌کند؛ تربیت فردی و تربیت فوجی مدل‌هایی از تربیت بود که پیشتر پیرامونش فکر می‌کردم و سخن می‌گفتم؛ هر دو سخن تربیت پیش‌گفته مربوط به تربیت فرد است و اجتماع؛ اما آنگاه که در چکاک اندیشه‌ات به آینده می‌اندیشی خویشتن را نه‌تنها مسئول خویش و جامعه‌ات بلکه مسئول تربیت تاریخ و انسانیت می‌دانی نه فقط امروز و نه فقط انسان! 

آن‌گاه می‌شوی حسین می‌شوی‌ زین‌أب می‌شوی‌ جابر بن عبدالله انصاری. اصلاً می‌شوی جزو یاران آخرالزمانی حجت بن الحسن(عج)، می‌شوی روح‌الله و می‌شوی‌ امتداد پر قدرت حرکت اباعبدالله(ع).

شاید هیچ‌وقت به اهمیت تربیت کاروانی فکر نکرده بودم و اگر اربعین و کاروان نبود ذهن کوچکم درگیر مسئله تربیت کاروانی نمی‌شد و به ویژگی‌ها و اثراتش نمی‌اندیشیدم... حرکت امام حسین(ع) سنخی از تربیت کاروانی بود برای تربیت تاریخ، برای ابدیت...

تمدن‌ها تکثر دارند و تنوع؛ با این‌همه اگر در عین کثرت مبتنی بر نوعی وحدت نباشند انسجام نمی‌یابند و اساساً تمدن نمی‌شوند و در بستر تاریخ حرکت نمی‌کنند و حیات نمی‌یابند؛ حرکت و تربیت کاروانی ابی‌عبدالله(ع) نمونه‌ای از تنوع و تکثر مشحون از وحدت است، نوعی از «وحدت قلب» و «وحدت محبت». امتداد زینبی آن پر است از «صلابت» و «استقامت».

حرکت و تربیت کاروانی اباعبدالله(ع) «مصباح» است و «سفینه» و «کهف» و اساس هر سه، حرکت است و رشد و تعالی و عامل هدایت و نجات و استقامت. بله مصباح هدایت، کشتی حرکت و کهف استقامت شیعیان و راست‌باوران حرکت تربیت تاریخی بر مدار امام(ع)، عامل اساسی انسجام.

می‌ماند «معرفت» و «معنویت» که موجب استحکام، نشاط، اشتیاق، فرح و «وجد تمدنی» است.

سخن از «امتداد» بود و «بسط» این حرکت و تربیت کاروانی. در امتداد این حرکت شکی نیست لکن بسط آن مستلزم توجه به نکاتی است که برخی را که حاصل تجربه یک دهه است؛ عرض می‌کنم:

۱) امکانات اکنون سفر قابل قیاس با اولین سال تشرف نیست؛ نقلیه و اسکان و امنیت و... اما خلوص و صفا و صدق را نمی‌دانم.

۲) وقتی از مسیر طریق‌العلماء می‌رفتم بیشتر کرامت و تکریم مردم عراق و البته حس قناعت سالیانه ایشان را می‌چشیدم تا مسیر اصلی نجف به کربلا دلیلش را یا نمی‌دانم یا نمی‌گویم.

۳) سال‌های اولیه تقریباً همه عمودهای بین راه عکس سیدانگلیسی‌ها بود و محل اختلاف زائران، اکنون اما تدبیر شده و مسیر مزین است به تصاویر شهدای مقاومت، بقیه در این کثرت مصداق لم یکن شیئا مذکورا.

۴) مشی تقیه‌ای احمد الحسنی‌های داخلی در عراق پرده انداخته اما بخش امنیت عراق بیش از پیش بر ایشان حساس شده و گاهی برخورد هم می‌کند.

۵) تب قبلی صدری‌ها تا حدودی فروکش کرده اما همچنان حیات سیاسی دارد بر خلاف مشی حیات اجتماعی اسلاف!

۶) امسال چند ساعتی با قمه‌ای‌ها و لطمه‌ای‌ها و لعنی‌ها هم‌سُکنی بودم عالم با صفایی دارند اثر سر و صورت و دست‌های زخم و ذیلی محرمشان هنوز باقی بود. چند روایت هم حفظ کرده‌اند پر از هیجان، خوش‌مشرب و لوتی وقتی از امام(ع) صحبت می‌کنند شنیدنی و با حال، پر از «محبت» خالی از «اندیشه دقیق و معرفت عمیق» فرمایشات عمیقی نداشتند و نیازمند مرشد با معرفتند؛ راستش من هنرش را نداشتم مخصوصاً وقتی محکم پای بزرگ تبارشان می‌ایستند، حسرت می‌خورم حیف از این‌همه مرام پای این انحراف.

۷) حضور بانوان نسبت به سالیان قبل جدی‌تر شده البته خیلی جدی‌تر نه منسجم و تشکیلاتی‌تر؛ این مهم به دلیل ماهیت زینبی اربعین برای «بسط تربیت کاروانی» بایسته توجه چندجانبه و برنامه‌ریزی عمیق و دقیق است؛ عمده حاضران با نگاه زیارتی و ثواب مشرف می‌شوند نه تربیتی، تمدنی و صواب!

۸) حضور کاروانی نوجوانان هنوز آن‌گونه که باید جدی نشده است دلایلش هم مثل زحماتش زیاد است اما امری بایسته و شایسته است؛ تأسیس و تشکیل قرارگاه مربی‌محور نسل قاسم امیدی است که مستلزم توفیق من‌الله است.

۹) زیارت به نیابت سنت خوب چندساله دوستان است اما اگر زودتر و تشکیلاتی‌تر فکر کرده بودیم می‌شد برنامه‌ای خاص طراحی کرد، اگر صلاحدید دوستان بود ان‌شاءالله سال‌های بعد.

۱۰) امسال ناچاراً مختار بودم چند روزی زودتر مشرف شوم به همراه چند نفر از آشنایان، مسئول قرارگاه فرهنگی اجتماعی بانوان، مسئول مقر دختران انقلاب و مسئول کارگروه کودک، با خانواده؛ پدرآقا پیام عزیز و رفیق شفیقم که پیش از اربعین مهمان اربابش شده بود و ان‌شاءالله مشمول شفاعتش، همراهی فرمودند، موکب‌ها در حال شکل‌دهی بود و هنوز آمادگی کامل پذیرایی فراهم نبود. مردم عزیز عراق چند روز منتهی به اربعین را آماده پذیرایی‌اند و این روزها مشغول تهیه مقدمات، چندین دوره در منطقه حی میسان نجف و حی عامل کربلا مستقر می‌شدم اهالی آن دو منطقه چند بار تشریف آورده‌اند و افتخار میزبانی‌شان را در شهرکرد داشته‌ایم اما راستش صلاح ندانستم هرساله مزاحمشان شویم آن هم چندین روز چند صد نفر.

۱۱) حرف آخر: اولین سال در مسیر، منازل بین راه و توقفگاه‌های امام حسین(ع) را با بچه‌های دانشگاه امام صادق(ع) مرور کردیم و گفت‌وگوی حضرت و اصحاب و افراد و الگوها و عبرت‌ها؛ سال دوم روایات کتاب کامل الزیارات ابن قولویه قمی را در مسیر مطالعه کردم و روایات را با دوستان خواندیم و حظ بردیم، آنجا پیرامون معنای تطهیر اجتماعی اندیشیدم و برکات حرکت کاروانی و جمعی را لمس کردم.

در سال بعد جلد اول کتاب ادب فنای مقربان را به همراه داشتم؛ در یکی از تشرفات با برخی اساتید توفیق دیدار با آیت‌الله العظمی سیستانی فراهم شد به مدت بیست‌ویک دقیقه و پر بود از نور و معرفت زعیم و مرجعیت تشیع ... خلاصه هر سال یک کتاب و امسال اما بخشی از کتاب «قدم عاشقی» را در مسیر مطالعه کردم و مطالعه آن‌را توصیه می کنم.

گاهی توصیه علما و بزرگان برای طی مسیر از جمله ذکر صلوات برای حضرت ام‌البنین(س) و هدیه به پسرش جهت تعجیل در فرج و ذکری پراثر و مجرب در طی کردن فواصل عمودها و استفاده از وقت و دوری از سخنان کم اثر.

و اکنون نیمه‌شب در حال گذر از ارتفاعات کوه‌های دلیر مردان بختیاری از باغ‌ملک و ایذه به سمت لردگان و شلمزار و شهرکرد و سنگر تبلیغات اسلامی.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طاهری، مدیرکل تبلیغات اسلامی چهارمحال‌وبختیاری

انتهای پیام
captcha