به گزارش ایکنا، آیتالله احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه در سخنانی به مناسبت نوروز و عید، ضمن تبیین اعتدال خریفی و پاییزی توصیههایی به طلاب داشت که مشروح سخنان این استاد حوزه و مسئول دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) به شرح زیر است:
عید نوروز و باستانی ایرانیان در اصل عید مهرگان و مهرماه بوده است ولی نزدیک به هفت قرن است که تبدیل به اول فروردین ماه شده است. در حقیقت، درست این موضوع، اعتدال خریفی(پاییزی) بوده است نه اعتدال ربیعی(بهاری) ولی الان بهار را عید میگویند در حالی که در دوره پیامبر(ص) و تا هفت قرن قبل نوروز در پاییر برگزار میشده است.
البته این یک بحث اخلاقی هم داشته است و اینکه مهر برای تحویل سال بهتر است یا بهار؟ میوههای پاییزی، انگور، سیب و انار و ... است ولی میوههای بهاری، خیار و گوجه سبز و ... و قوت میوههای پاییزی خیلی بیشتر از میوههای بهاری است؛ در ذهن ایرانیان باستان هم چنین چیزهایی وجود داشته است و میگفتند اول پاییز زیبا نیست ولی میوههای پرقوت دارد و به عبارتی عاقل و پخته است در صورتی که اول فروردین زیباست ولی عاقل نیست و میوههای آن قوت و قدرت ندارد و بعد نتیجه میگرفتند که مثلا جوان بهتر است یا پیرمرد؟ و پیرمرد را فردی باتجربه میدانستند با اینکه زیبایی ندارد و برعکس جوان زیبایی دارد ولی کمتجربه است.
برخی پیرمرد با تجربه را بر جوان و برخی جوان را به پیرمرد با تجربه ترجیح میدادند ولی برخی میگفتند هر چیزی جای خودش زیباست یعنی در جایی تجربه و در جایی بیتجربگی ولی جوانی خوب است؛ مثلا در شب علمیات، اگر یک جوان فرمانده باشد بهتر عمل خواهد کرد ولی فرد پیر تا بخواهد فکر بکند ممکن است عملیات شکست بخورد.
به هر حال بحث تحول طبیعت و نوروز باستانی موضوعی این گونه است بنابراین عید نوروز را نباید خیلی دامن زد گرچه الان رسانهها و صدا و سیما خیلی بر روی آن تمرکز و تبلیغ دارند تا جایی که برخی آنقدر گرفتار برخی هیجانات هستند که سکته میکنند. در نوروز خورشید در نقطه اعتدال و تقاطع معدل النهار است و این از نظر نجومی خیلی پدیده مهمی نیست البته نفس اینکه مردم در این ایام صله رحم انجام میدهند و به این بهانه به فقرا رسیدگی میکنند و به این بهانه قرآن و دعا میخوانند کار خوبی است.
من به این بهانه یعنی فرارسیدن سال جدید چند توصیه به خودمان و طلاب دارم؛ اول اینکه قرآن باید در راس همه کارها باشد زیرا حیات و ممات ما وابسته به قرآن است و اگر انسان هرقدر خوب هم باشد ولی قرآن نخوانده باشد به او میگویند باید قرآن بخوانی تا بتوانی وارد بهشت شوی و درجات بهشت هر کسی به تعداد آیاتی است که میخوانند.
ما باید اقلا روزی یک جزء قرآن بخوانیم و هر ماه قمری یک ختم قرآن داشته باشیم و این مقدار، مقدار زیادی هم نیست مثلا اگر امروز 27 ماه است جزء 27 را بخوانیم؛ خیلی از بزرگان ما بعد از اینکه یک عمر درس خواندند در پایان عمر گفتهاند ای کاش ما بیشتر به قرآن، قرائت و تفسیر و تدبر در آن پرداخته بودیم لذا یا حسرت آن را میخوردند و یا درصدد جبران برآمدهاند.
این حداقلی است که یک مؤمن باید داشته باشد؛ در روایت فرموده است عرفای اهل جنت، قاریان قرآن هستند و اینکه ائمه(ع) فرمودند ما اگر در دنیا هیچ چیزی نداشته باشیم و فقط قرآن را داشته باشیم احساس وحشت نمیکنیم به این دلیل است؛ اگر در دنیا همه چیز با من باشد ولی قرآن نباشد وحشت میکنم.
این واقعا جای تاسف است که یک طلبه و روحانی روخوانی قرآن را اشتباه کند، معصومین(ع) چقدر قرآن میخواندند، امام خمینی در رروزهای عادی روزی سه جزء قرآن میخواندند، خواجه نصرالدین طوسی نخست وزیر بود و روزی 15 جزء قرآن میخواند؛ قرآن و ترجمه و تفسیر و تجزیه و ترکیب آیات را زیاد انجام دهیم و انس زیادی داشته باشیم و هر قدر انس با قرآن بیشتر باشد لطافت روحی ما بیشتر خواهد شد.
آنقدر عالمان و بزرگانی بودهاند که کتب فقهی و اصولی نوشتهاند ولی با قرآن انس زیادی نداشتند و نام و یاد آنها فراموش شده است بنابراین باید به قرآن اهتمام زیادی بدهیم و زیاد به قرآن مراجعه کنیم. کسی که قرآن زیاد بخواند در دروس هم موفقتر است و پیشرفت او در مطالعه بیشتر است.
نکته دیگر اینکه قرآن کریم در ایات متعدد فرموده است: إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا، در جایی دیگر فرموده است: إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا؛ این تعابیر در قرآن زیاد است که شیطان را واقعا دشمن بدانید و دشمن واقعا خیر انسان را نمیخواهد؛ دشمن سعی میکند دنیا و آخرت انسان را خراب کند و هر چیزی که برای انسان خوب است از بین ببرد لذا واقعا شیطان را به تعبیر قرآن باید دشمن بدانیم. گاهی عنوان و مقام و ریاست و پست و پول و شهرت و آیت الله و دکتر و .... وسوسه شیطان است و شیطان هم دنیا و هم آخرت انسان را خراب میکند.
شیطان به این راضی نیست که انسان را جهنمی کند بلکه دنیای او را هم خراب میکند. گاهی شیطان سبب میشود تا انسان کاری بکند که به مخیله خودش و اطرافیانش خطور نمیکرده است؛ گاهی میشنویم برخی افراد به علت اینکه ماهواره زیاد دیده است وارد گناهانی شده است که گفتن آن شرمآور است. شیطان میگوید به نامحرم نگاه کن و غیبت را با عنوان بحث سیاسی عادی جلوه میدهد و چون دشمن است این کار را انجام میدهد.
نکته دیگر اینکه اهل مطالعه باشید و کتاب زیاد بخوانید و برای مردم مطالب جدید بگویید؛ اصول و فروع دین را نمیتوان عوض کرد ولی با بیان جدید باید گفت؛ بیان، معجزه پیامبران است و خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر با معجزه بیان؛ درست حرف بزنیم و فصیح و بلیغ باشد؛ شاهنامه و مثنوی معنوی را زیاد بخوانیم و عربی ما باید فصیح و بلیغ باشد.
مقام معظم رهبری در جلسهای فرمودند که هیچ نویسندهای در کشور نیست که بنده یا او را از نزدیک میشناسم و یا از طریق نوشته وی؛ یعنی اینقدر اهل مطالعه هستند و ما هم باید با کتب جدید و مقالات و یادداشتهای آشنا باشیم و منبر هم که میرویم با مطالعه سخن بگوییم تا برای مردم جذاب باشد.
انتهای پیام