به گزارش ایکنا از اصفهان، محمد اسفندیاری، تاریخنگار و سرپرست دانشنامه امامت در نشست «آسیبشناسی مطالعات دینی» که روز گذشته، 22 آذرماه به همت گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار شد، اظهار کرد: در حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است که «لا سُنَّةَ أَفضَلُ مِنَ التَّحقيق؛ هیچ سنتی بهتر از تحقیق نیست.» و در سخن دیگری آمده است: «لا عَمَلَ کَالتَّحقیق؛ هیچ کاری بهتر از تحقیق نیست.» تحقیق در این روایات و متون گذشته، لزوما به معنای امروزی «پژوهش» نیست، بلکه تحقیق در این روایات یعنی حقیقتطلبی. فرهنگستان ابتدا در مقابل کلمه «تحقیق»، «پژوهش» را قرار داد. من کلمه تحقیق را بیشتر میپسندم؛ زیرا در این کلمه خواننده متوجه میشود که باید به دنبال حقیقت باشد، ولی کلمه پژوهش این بار معنایی را نمیرساند. تمام هم و غم ما در کار پژوهش باید حقیقتطلبی و کشف حقیقت باشد.
وی ادامه داد: در هر کار علمی، یا مسئلهای حل و یا مشکلی رفع میشود. وقتی مقالهای مینویسیم، باید توجه داشته باشیم که قرار است چه مسئلهای را حل کنیم و یا چه مشکل اجتماعی را میخواهیم رفع کنیم. متأسفانه در بسیاری از مقالاتی که چاپ میشوند، این دو نکته رعایت نمیشود. اگر این نکتهها را رعایت نکنیم، بحثهای ما جنبه اسکولاستیک به خود میگیرد. در قرون وسطی، هزار سال بحثهای علمی مطرح بود، اما کاری برای بشریت انجام نشد، زیرا بحثهایی صرفا انتزاعی انجام میدادند و توجهی به حل مسئله نداشتند. این بحثهای انتزاعی در میان ما وجود دارد. من به هیچوجه مخالف فلسفه نیستم، اما بعضی از مسائل فلسفی ما همین ویژگی را دارد. فلاسفه مسائلی را جعل و تلاش میکنند به آنها پاسخ دهند، در حالی که این مسائل ساخته ذهن خودشان است. آیتالله بروجردی میگفت اگر شما ثابت کنید اصالت با وجود است و یا ماهیت، این دنیا همین است که هست. این ایراد در بعضی از بحثهای فقه و اصول فقه هم موجود است.
سرپرست دانشنامه امامت تصریح کرد: هر مدعای باطلی را که در دنیا وجود دارد، میتوان به ظاهر اثبات کرد؛ همچنین هر حقی را که موجود است، میتوان به ظاهر ابطال کرد. برای هر مدعایی میتوان شواهدی از دین، فرهنگ، تاریخ، جامعه، سیاست و... پیدا کرد؛ اما مهم آن است که حقیقت چیست؟ مثلا، میتوان مقالهای نوشت که یزید فرمان قتل امام حسین(ع) را صادر کرد و او را محکوم کنیم. بعد از چند روز مقالهای بنویسیم که یزید فرمان قتل امام حسین(ع) را صادر نکرد و ابنزیاد زیادهروی کرد. در تاریخ گفته شده یزید با اسرا خوشرفتاری کرد و به آنها اجازه داد در خانه خودش مجلس عزاداری برگزار کنند، اما در این شرایط افراد از من خواهند پرسید که حقیقت چیست؟ من در اینجا کتاب نوشتهام که یزید فرمان قتل را صادر کرد، اما در عربستان کتاب نوشتهاند که یزید بن معاویه، خلیفهای است که به او افترا زدهاند و از وی دفاع میکنند. برای هر چیزی میتوان دلایل زیادی آورد، اما ما باید به مشی علمی وفادار باشیم و حقیقت را بگوییم. باید دلایل دو طرف را بررسی و آنگاه قضاوت کرد.
وی به سه کتاب در جهان اسلام اشاره کرد و افزود: اولین کتاب از جاحظ و با نام «المحاسن و الاضداد» است. کتاب دوم، «المحاسن و المساوی» از بیهقی و کتاب سوم، «التحسین و التقبیح» از عبدالملک ثعالبی است. عنوان کتب این سه دانشمند تقریبا مشابه و محتوای آنها همین صحبت امروز من است. نویسندگان برای هر موضوعی دلایل معارض آوردهاند و هر بار یکی از آنها را اثبات کردهاند. بنابراین در عرصه تحقیق در مطالعات دینی، دغدغه ما باید فقط یک چیز باشد و آن، حقیقت طلبی است. به قول سهراب سپهری، «پی آواز حقیقت بدویم». برای این کار باید روح علمی داشته باشیم و این مهمتر از عالم بودن است. همه ما پیشفرضها و پیشداوریهایی داریم. در تحقیق باید تلاش کنیم تا از این پیشفرضها رها شویم و این کار را باید بهصورت مداوم انجام دهیم.
اسفندیاری با بیان این نکته که کشف حقیقت مشکل است، بیان کرد: ما همیشه خیال میکنیم «حق» مانند خورشید میان آسمان است، اما امروزه در معرفتشناسی به اصل «ناآشکارگی» حقیقت رسیدهاند. نباید خیال کرد که حقیقت دمدستی است. امیرالمؤمنین(ع) در نامه 53 نهجالبلاغه میفرماید: «حق نشانههای برجستهای ندارد که از طریق آن بتوان انواع راست را از دروغ بازشناخت.» حقیقت دور از دسترس و دشواریاب است و همیشه باید آن را در نظر گرفت.
وی به بیان شروط کشف حقیقت پرداخت و اظهار کرد: برای کشف حقیقت و دریافت آن چند شرط لازم است؛ نخستین شرط این است که «تکمنبعی» نباشیم. متأسفانه بسیاری از ما تکمنبعی هستیم و فقط منابع یک طرف را مطالعه میکنیم. علم باید چندسویه باشد. برای مثال، اگر شما بخواهید در خصوص تشیع تحقیق کنید، اما فقط منابع شیعی را بخوانید، محقق خوبی نخواهید بود. شما باید آرای مقابل شیعه را هم بخوانید. مطالعه باید بهصورت مقایسهای باشد و مطالعه غیرمقایسهای سودی ندارد. هیچ موضوع علمی وجود ندارد که در آن اختلاف نباشد و ما باید به این موارد آگاه باشیم. دیگر سود علم چندسویه این است که باعث میشود منابع خودمان هم برایمان روشنتر شود.
سرپرست دانشنامه امامت ادامه داد: شرط دوم آن است که در داوری باید انصاف داشت. یعنی «استاندارد دوگانه» نداشته باشیم و با «معیار یگانه» رفتار کنیم. در گذشته میگفتند نباید «یک بام و دو هوا» داشت. رفتار ما با مخالفان و دوستانمان باید به یک صورت باشد و در نقد آرای آنها مشابه رفتار کنیم. برای مثال، اگر استدلالهای ضعیف دشمنانمان را با دقت نقد میکنیم، باید همین رفتار را با استدلالهای ضعیف دوستانمان هم داشته باشیم.
وی سومین شرط را اولویت داشتن حقیقت بر همه چیز دانست و گفت: گاهی اوقات به بهانه «مصلحت»، چیز دیگری را بر حقیقت مقدم میدانیم و از بیان حقیقت سر باز میزنیم. دکتر شریعتی در آثار خود تشیع را به دو دسته «تشیع حقیقت» و «تشیع مصلحت» تقسیم میکند و میگوید ما همیشه حقیقت را به پای مصلحت ذبح شرعی کردهایم. در بیان حقیقت، بین دوراهیهای زیادی قرار میگیریم، اما باید همیشه حقیقت را بیان کنیم. به همین دلیل است که اخیرا به جای مناظره، از افراد میخواهند که با هم گفتوگو کنند، زیرا در مناظره معمولا هدف پیروزی بر طرف مقابل است و جستجوی حقیقت فراموش میشود.
مسعود احمدی
انتهای پیام