به گزارش ایکنا، حجت الاسلام عندلیب همدانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 17 فروردین ماه در چهارمین نشست علمی «بررسی فقهی و روانشناسی تغییر جنسیت»، گفت: در جلسه گذشته اشاره شد که گاهی انسان بین دو امر ناپسند گرفتار شده و مجبور است یکی از آن دو را انتخاب کند، یعنی در بن بستی قرار گرفته که خروج از آن میسر نیست مگر به انتخاب یکی از دو راه حلی که هر دو ناپسند و قابل قبول نیستند. در اینجا به تعبیر روایت، انسان مخیر بین دو شر است و امر دایر بین افسد و فاسد است و طبیعتا نگاه عقلایی این است که گزینه انتخابی او فاسد باشد و نه افسد.
وی افزود: این امر از نظر عقلائی، عقلی و شرعی قابل قبول است و قواعدی چون اضطرار، اکراه و تقیه و امثال آن نشان میدهد در دوران امر بین افسد و فاسد، شارع همان راه عقلانی و عقلایی را تأیید فرموده است لذا در فقه شیعه بنبست وجود ندارد ولو راه خروج اضطراری باشد.
وی ادامه داد: مطلب دیگر بنده نقدی به برخی شیوههایی است که در رسالهها، مقالهها و ...از جمله در بحث تغییر جنسیت دیده میشود و آن نگاه خرد و جزئی به ادله است؛ این شیوه ممکن است در غیر مسائل مستحدثه جواب بدهد ولی در مسائل مستحدثه مانند تغییر جنسیت جواب نخواهد داد و باید نگاه کلان و مجموعهای به ادله داشته باشیم، یعنی هم ادله نقلیه را یکجا تفسیر کنیم و هم ادله عقلی و عقلایی.
استاد سطح خارج حوزه علمیه تصریح کرد: باید ببینیم عمل تغییر جنسیت که مستلزم قطع اعضایی از بدن، ایجاد نقیصههایی در جسم انسان و موجب از بین رفتن برخی از قوای انسانی و موجب عقیم شدن او هست، صرفنظر از مسئله تزاحم بین افسد و فاسد و صرفنظر از راه خروج اضطراری، چه حکم اولیه دارد. به نظر میرسد حکم اولیه، قطعا و جزما منع است.
وی افزود: قطعا عقل انسان قطع یک عضو اساسی را در بدن تقبیح میکند؛ آیاتی در قرآن وجود دارد که بحث ظلم به نفس و به هلاکت انداختن خود انسان را مطرح کرده و بیان میکند عاقبت تخطی از اوامر الهی، ظلم به خدا نیست بلکه ابتدا ظلم به خود است و چه انسانی است که عقلش اجازه میدهد به خودش ظلم کند. بدانید عصیان و طغیان و کفر و گناه، ظلم به خویشتن است.
استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ...» بیان کرد: برخی قصد داشتند که به زنان مطلقه ظلم کنند و آیه فرمود چیزی که به اسم ظلم به آن زن مطلقه انجام میدهید، ظلم به خودتان است؛ یا در آیه فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ هم بر این مسئله تاکید شده است. در آیه 26 انعام هم این معنا مورد تایید قرار گرفته است؛ به تعبیر دیگر بنده از این آیات استفاده میکنم که صغرا را بیان کرده و کبرا را به ذهن مخاطب واگذار کرده است و ما با کبرویات کار داریم.
حجت الاسلام عندلیب همدانی اضافه کرد: صغرای بحث این است که هر کسی به دیگری ظلم کند، ظلم به نفس خودش کرده است و کبرای بحث هم اینکه شرع و عقل و عقلا اجازه ظلم به خود را نمیدهند، پس انسان نباید به خودش ظلم کند. لذا آیات شریفه و روایات تاکید دارند که هر نوع ضرر به جان خود، ممنوع است. آیه 195 سوره بقره فرموده است: وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ؛ در اینجا دو تفسیر شده است. برخی «ب» در «بایدیکم» را زائده میدانند و ترجمه آیه این است که قوا و نیروهای خود را در معرض هلاکت قرار ندهید و نظر دیگر «ب» را زائده نمیگیرد ولی در آیه انفسکم را تقدیر میگیرند و ترجمه این است که با دست خود، خود را به هلاکت نیندازید. با هر تفسیری از این آیه، دریافت میشود که آنچه را خدا از قوا و نیرو و اعضا به انسان عنایت کرده، نباید در معرض خطر و نابودی قرار دهد.
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: این نگاه با نگاه فقها به آیه هم قابل جمع است، در جواهر و در بحث اکل میته آمده است: قرآن از روی اضطرار میتوان میته را خورد ولی اگر کسی گفت من نمیخواهم بخورم، اگر این نخوردن میته باعث ضرر رساندن به انسان شود و او را در معرض موت قرار دهد، باید میته را بخورد و ترک آن جایز نیست؛ از این جلمه استفاده میشود که انسان نباید خود را در معرض هلاکت یا ضررهای قابل توجه قرار بدهد. تغییر جنسیت بدون در نظرگرفتن تزاحم، خود را در معرض هلاکت اعضاء قرار دادن است، بنابراین جایز نیست.
وی تصریح کرد: در آیه فرموده است وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ، ظاهر آیه این است که خودکشی نکنید ولی اگر به المیزان و تفسیر صافی مراجعه شود میبینید لحن خود آیه و مخصوصا با توجه به روایات ذیل آیه مثل و لا تلقوا ایدیکم الی التهلکه معنا میکنند. روایاتی که میگوید اگر ترسیدی آب در وضو برای بدن ضرر دارد، وضو نگیر و تیمم کن. عبارت فیض کاشانی این است که این روایات نشان میدهد آیه کریمه هم قطع و هم القاء نفس در تهلکه و هم هر چیزی که انسان را در معرض خطر قرار دهد، مدنظر دارد.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با تاکید بر اینکه تغییر جنسیت بدون در نظر گرفتن تزاحم ممنوع است، اظهار کرد: از برخی روایات استفاده میشود که تغریر به نفس جایز نیست مثلا در جایی آب هست ولی اگر سراغ آن برویم احتمال دزد و حمله درندگان وجود دارد؛ شرع فرموده جایز نیست زیرا انسان نباید خود را به خطر بیندازد. همچنین روایاتی در کافی، عیون اخبارالرضا، ثواب الاعمال و ... داریم که از آنها استفاد میشود خداوند اگر چیزی را به انسان حرام کرده، ضرری داشته است؛ از جمله ضرر به بدن لذا خوردن خاک و گل چون ضرر به بدن دارد، پس حرام است. این استدلال در نگاه مجموعی به بحث تغییر جنسیت هم مرتبط میشود.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: تا اینجا ما اصلا از حدیث لاضرر نام نبردیم زیرا نگاه کلان داشتیم، حالا با نگاه مجموعی سراغ حدیث لاضرر برویم و کاری نداریم که آن را چگونه معنا کنیم و کاری به مفاد جزئی آن هم نداریم. حداقل آنچه از لاضرر استفاه میشود، این است که شریعت قاموسی دارد که در آن برای واژه ضرر و ضرار، احکامی وضع کرده است و رها نیست که بگوییم ضرر به خود یا دیگران وارد شد که شد.
حجت الاسلام عندلیب همدانی بیان کرد: برخی مقالات و کتب در این موارد به آیه 119 نساء تمسک کرده که در آن شیطان میگوید: من حتما پیروان خودم را دستور میدهم خلق خدا را تغییر دهند. معتقدم اگر بناست کسی تغییر جنسیت منهای تزاحم بدهد، قطعا از چیزهایی است که شیطان پیشنهاد میدهد. عقیمسازی هم همینطور است، بدون اینکه توجیهی داشته باشد.
استاد حوزه افزود: اگر کسی میخواهد تغییر جنسیت به عمل جراحی بدهد، در صورتی که دلخواهی بوده و ترنس نیست، قطعا حرام است چون مستلزم عقیم شدن، نگاه به عورت و ... است. همچنین ترنسی که راه معالجه و درمان دارویی و روانشناسانه دارد و احتمال اینکه بهبود یابد وجود دارد، ولی مستقیم سراغ تغییر جنسیت برود باز جایز نیست. البته این سؤال باقی است اگر بحث اضطرار و دفع افسد به فاسد شد، چه حکمی دارد؟ اگر کسی مدعی شود که ترنس است و حتی یکی دو متخصص هم تشخیص دهند، باز حق تغییر جنسیت وجود ندارد و البته بحث اضطرار چیز دیگری است که باید بحث شود.
انتهای پیام