به گزارش ایکنا، خشکی زایندهرود تخریب زیست محیطی فراوانی دارد و علاوه بر فرونشست زمین در بسیاری از مناطق، خطر از بین رفتن آثار باستانی جهانی این شهر، خطر خشکی باتلاق گاوخونی و انتشار ریزگردهای سمی آن تا شعاع یک هزار کیلومتر وجود دارد؛ بنابر این خشکی زایندهرود مسئلهای ملی است و تنها اهالی اصفهان از این جریان ضرر نمیکنند، بلکه همه کشور صدمه میبینند. بر همین اساس مرتضی نجفیقدسی، فعال قرآنی با توجه به اهمیت موضوع بحران آب در کشور طی یادداشتی به بیان نکاتی در این خصوص پرداخته است که در ادامه میخوانید:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَجَعَلْنَا مِنَ الْماء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ» و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم (انبیاء/ ۳۰)
بحران کمبود آب در کشورمان یک بحث ملی است و بسیاری از استانها درگیر مشکلات خشکسالی و زیست محیطی هستند و حتی گاهی برای تأمین آب شرب مصرفی خانهها نیز با مشکل مواجه میشوند. مدیریت منابع آب در کشورمان در چنین شرایطی بسیار حائز اهمیت است و در این موضوع نباید استانی فکر کرد بلکه همه به هم وابسته هستند و باید ملی تدبیر کرد.
گاهی برخی نمایندگان استانها در بحث آب فقط استان خود را میبینند و توجه ندارند که دیگر استانها نیز نیاز به آب دارند و باید امکانات کشور علیالسویه تقسیم شود.
اگر هر استانی دارایی خود را متعلق به خود بداند که شیرازه کشور از هم پاشیده میشود، هر استانی یک استعدادی دارد، یک استان جنگل دارد، یک استان نفت و گاز دارد، یک استان منابع اصلی آب را دارد، یک استان سنگ و آهن دارد، یک استان ساحل دریا دارد، صادرات و واردات دارد و خلاصه همه اینها متعلق به یک کشور است و باید مجموعه این داراییها عادلانه و با تدبیر بین همه مردم تقسیم و توزیع شود.
موضوع حقآبه نیز یکی از موضوعاتی است که باید عادلانه و با تدبیر و با توجه به شرایط خشکسالی کشور رعایت شود، یک استانی که پر آب است و رشته کوههای سر منشاء آبها در آنجاست نمیتواند بگوید این آبها مال من است و بقیه استانها از تشنگی رنج ببرند!
استانهای نفت خیز نمیتوانند بگویند نفت مال ماست و منافعش صرفاً باید صرف استان ما شود، بلکه باید این منافع به همه کشور برسد و همانطور که در جنگ هشت ساله مردم تمام کشور به کمک استانهای جنگزده شتافتند، در بهرهوری از امکانات کشور نیز همه سهیم هستند و نباید حس ناسیونالیستی و شهری و استانی و منطقهای داشت، بلکه به فکر همه کشور باشیم، چرا که همه ما یک ملتیم.
البته خوشبختانه این تعاون و روحیه برادری در همه کشور ما وجود دارد و شاهد آن هرگاه سیلی یا زلزلهای در استانی رخ داده تمام مردم و مسئولان کشور بسیج شدهاند تا مشکل آن منطقه را رفع کنند و تا این حمیت و اتحاد بین مردم ایران باشد این کشور آسیبناپذیر است.
درد دل کشاورزان اصفهانی
الآن هم اگر به بحث خشکی زایندهرود میپردازیم صرفاً از منظر ملی است و ما باید همانطور که به فکر هموطنان سیلزده و زلزلهزده استانهای دیگر بودیم به فکر کشاورزانی که قرنها و نسلها در حاشیه این رودخانه کشت و زرع داشتند و الآن حدود ۲۰ سال است از امکان کشت و زرع محرومند و در اصل نان آنها بریده شده است، باشیم.
قریب ۱۲۰ هزار خانوار در حاشیه این رودخانه به خصوص در منطقه شرق اصفهان کاملا اشتغال خود را از دست دادهاند و هیچ منبعی برای کسب درآمد ندارند، البته در سالهای ۹۲، ۹۶ و ۹۹ کمکهای بسیار جزئی تحت عنوان جبران خسارت به آنها شده است، مثلاً در سال ۹۲ به هر خانوادهای پانصد هزار تومان، در سال ۹۶ مبلغ یک و نیم میلیون تومان و در سال ۹۹ که بیشترین مبلغ بوده که به هر خانوادهای پنج میلیون تومان اختصاص دادند.
کشاورزی میگفت من از کشت یک هکتار زمینم در سال مبلغی حدود یک صد میلیون تومان درآمد دارم و حال آن که پنج میلیون تومان جبران خسارت، خرج یکماهه زندگی من نیست تا برسد به خرج سالانهام و خلاصه حرفهای زیادی دارند.
روز یکشنبه سیام آبان، بنده ساعتی به کنار کشاورزان متحصن در کف رودخانه زایندهرود در کنار پل تاریخی خواجو رفتم و به درد دلهای آنها گوش دادم، عموم این کشاورزان تودههای فقیر و زحمتکش هستند که دوست دارند از کار و دسترنج خود ارتزاق کنند و اکثراً از روستاهایی هستند که در طول جنگ تحمیلی بسیار هم شهید دادهاند و در همین تحصن هم اهالی هر روستایی عکسهای شهدای خود را نصب کردهاند و به انقلاب اسلامی و رهبری معظم و خون شهدا سخت پایدار هستند.
رئیسجمهوری سابق در هر دو دوره انتخابات ریاست جمهوریاش برای جلب آراء مردم اصفهان قول احیاء رودخانه زایندهرود را داد، ولی هیچ اقدامی نشد جز همین مختصر کمکی که خرج یک ماهه آنان هم نبود، ولی این مردم شهیدپرور بارها برای جلوگیری از سوءاستفاده رسانههای دشمن، سکوت اختیار کردند و به انتظار راه حل مسئولان جمهوری اسلام نشستند، ولی ظاهراً آنها عادت کردهاند تا سر و صدایی در جایی بلند نشود نسبت به حل مشکلی، خودشان پیش قدم نشوند!
خشکی زایندهرود فاجعهای ملی است
مردم اصفهان نمیگویند آب دیگران را به ما بدهید بلکه میگویند آبی که هزاران سال مورد استفاده ما بوده است و در بستر رودخانه زایندهرود جریان داشته است آن را به ما برگردانید، آنها میگویند همان مصوبات قانونی شورای عالی آب را عمل کنید و قرار بود همان میزان آبی که از منشأ زایندهرود برای استان یزد و یا موارد دیگر برداشت میشود با احداث تونل سوم کوهرنگ همان حجم آب به رودخانه زاینده رود اضافه شود تا این رودخانه دچار خشکی نشود و مردم منطقه اصفهان هم متضرر نشوند گرچه خشکی زاینده رود تخریب زیست محیطی فراوانی دارد و علاوه بر فرونشست زمین در بسیاری از مناطق و خطر از بین رفتن آثار باستانی جهانی این شهر، خطر خشکی باتلاق گاوخونی و انتشار ریزگردهای سمی آن حتی تا شعاع یک هزار کیلومتر وجود دارد.
پس بنابراین خشکی زایندهرود مسئلهای ملی است و فقط اهالی اصفهان ضرر نمیکنند، بلکه همه کشور صدمه و ضرر میبینند و خلاصه این موضوع مهم را باید به سرعت رسیدگی کرد گرچه تا کنون بسیار دیر شده است و ممکن است با پیشروی فرو نشست زمین شاهد مهاجرت و آوارگی میلیونها نفر از مرکز کشور به دیگر نقاط باشیم!
بنده با متخصصان آب در کشور صحبت کردهام و آنها میگویند براحتی راه حل قضیه وجود دارد و خوشبختانه کار احداث تونل سوم کوهرنگ در طول۲۴ کیلومتر و در قطر ۱/۴ متر به پایان رسیده و حتی بطور امتحانی آزمایش هم شده است و با انتقال ۱۲۰ میلیون متر مکعب آب از این تونل به بستر زاینده رود مشکل حل میشود.
نگاهی به گستره منابع آبی مرکزی و جنوب شرقی کشور
البته اگر نگاهی به گستره منابع آب در کشور داشته باشیم متوجه میشویم که آب به اندازه کافی در کشور وجود دارد، ولی دولت مرکزی و وزارت نیرو در تقسیم آب بسیار محتاطانه و ضعیف عمل کردهاند و به محض خروش چند نماینده مجلس از اجرای طرحهای ملی و علمی و راهبردی خود عقبنشینی کردهاند.
از محض اطلاع بدانید که میزان حجم آب متوسط شصت ساله دراز مدت در حوضه آبریز دز و کارون بزرگ بالغ بر ۲۴ میلیارد متر مکعب در سال است که از سرشاخههای استانهای زاگرس نشین مانند چهارمحال و بختیاری، اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد به سمت خوزستان میرود و بیش از ۱۲ میلیارد متر مکعب آن به دریا میریزد و حال آنکه کل آب مصرفی استانهای چهارمحال و بختیاری، یزد و اصفهان به یک میلیارد متر مکعب نمیرسد.
از سوی دیگری از حوضه آبریز کرخه و مارون در استان خوزستان که از استان لرستان و مناطق جنوب استان فارس وارد این استان میشود بالغ بر هشت میلیارد متر مکعب است و مجموعاً در سال بیش از ۳۲ میلیارد متر مکعب آب از استانهای بالادستی و همجوار وارد خوزستان میشود و معلوم است با این حجم گسترده آبی که ثروت عمومی کشور به حساب میآید چه کارها که نمیتوان کرد، ولی لازمهاش کار علمی و برنامهریزی صحیح و توجیه افکار عمومی و به مصلحت کشور عمل کردن است و الا اگر بهزورآزمایی نمایندگان استانها در مجلس باشد کار به جایی نمیرسد، باید فکر ملی کرد و صلاح کشور را دید و قاطعانه پیش رفت و الا در آیندهای نه چندان دور شاهد نزاعهای بین استانی خواهیم بود و وحدت ملی کشور از بین خواهد رفت.
آبهای موجود در کشور منحصر به اینها که گفتیم نیست و حوضههای آبی شمال غرب و شرق کشور و رشته کوه البرز هم جای خود را دارند که فعلاً محل بحث در این یادداشت نیست.
البته در این مقال وزارت جهاد کشاورزی نیز باید توسعه کشاورزی را متناسب آمایش سرزمینها قرار دهد و تولید محصولات کشاورزی هر منطقهای متناسب با میزان بهرهوری از آب در آن منطقه باشد مثلاً کشت برنج در مناطق کمآب نباید انجام شود و شیوه آبیاریها هم باید علمی و مناسب هر منطقه باشد تا از هدر رفت آبها جلوگیری شود.
آنچه مسلم است اولین نیاز مردم کشور تأمین آب شرب است که این وظیفه مهم بر عهده دولت و حکومت مرکزی است و پس از آن باید بهرهوری استانها از آبها عادلانه پیگیری شود و مسائل زیست محیطی هم حتما لحاظ و رعایت شود و توجیه افکار عمومی هم برای هر کاری لازم و ضروری است و بخشینگری و منفعت استانی دیدن باید ممنوع باشد و در تصمیمات، ملینگری باشد و از گفتمان اختلافافکنی بین استانها که گاهی متأسفانه توسط برخی نمایندگان و یا مسئولین محلی ایراد میشود جلوگیری و وحدت ملی حفظ شود.
مرتضی نجفیقدسی
انتهای پیام