به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست نخبگانی با جریانهای فرقهای و آینده وحدت در جهان اسلام، امروز، ششم بهمنماه، با حضور جمعی از صاحبنظران و علاقهمندان در خبرگزاری فارس برگزار شد.
حجتالاسلام مرتضی کربلایی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان، در این نشست بیان کرد: در بین اهل سنت جریانهای افراطی شامل وهابیت است که شاخههای مختلفی دارد. در عالم تشیع نیز فرق تشیع را داریم که حجتیه از جمله آنها است، اما نکته قابل توجه این است که هرگاه از عقل به مثابه یکی از منابع فهم قرآن و سنت فاصله گرفتیم، شاهد یک نحو افراطیگری بودهایم. عقل آن عنصر مهمی است که انسانیت انسان به آن گره خورده است و در کتاب کافی نیز اولین کتاب، عقل و جهل است. عقل و عقلانیت انسان با مسئله علم گره خورده است. مؤمن اهل تعقل و علم است و هر حرفی را بدون دلیل قبول نمیکند.
وی در ادامه افزود: در جریانهای افراطی دوری از عقلانیت را شاهد هستیم. داعش در اهل سنت نماد عدم عقلانیت است و اگر انسان عقل خود را فعال کند این کارها را انجام نمیدهد و به اینجا نیز نمیرسد که به اسم اسلام سر ببرد. در حوزه علوم و فرهنگ اسلامی جریانهای اسلامی را داریم که عبارت از جریان اشاعره، معتزله و امامیه است که به عنوان سه جریان اصلی هستند. اشاعره ظاهرگرا و معتزله نیز عقلگرای افراطی هستند و امامیه حد توسط را دارند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: اساساً هر کجا برداشت سطحی از قرآن و سنت به وجود آید، شاهد قشریگری در دین و جریانهای دینی هستیم. این جریانهای فکری استعداد زیادی برای مقابله با عقل و قلب دارند. اگر آثار ابنتیمیه را بخوانید میبینید که با فلسفه و عرفان مخالف است و امروز در اندیشه داعش این مسائل ظهور کرده است. در تشیع نیز همین است که میتوان به انجمن حجتیه اشاره کرد که عمده مخالفت آنها مخالفت با فلسفه و عرفان است که ملاصدرا و شخصیتهای این چنینی را تکفیر میکنند و با گسترش انقلاب نیز مخالف هستند که همه به سلفی نگاه کردن به دین و دین را در یک سطح ظاهر نگاه داشتن برمیگردد.
وی در ادامه ابا اشاره به عوامل ظهور و گسترش جریانهای افراطی تصریح کرد: اگر بخواهیم یک دورنمای کلی داشته باشیم، بخش عمده عوامل سیاسی است. عالم اسلام با استعمار مواجه شد و عدهای از مسلمانان مشغول اندیشیدن شدند که این ضعف یعنی عدم استقلال را چگونه علاج کنیم. برخی ناسیونالیسم عربی را مطرح کردند و دیدند که جواب نداد، جلوتر رفتیم و گرایش سکولار مطرح شد که از دین فاصله گرفتند و در رأس آنها نیز ترکیه است. شکستهایی که در این تدابیر به وجود آمد و عدهای احساس کردند تنها راه رهایی، بازگشت به گذشته و رجوع به سلف صالح است و البته این بازگشت با تفسیرهای افراطی مواجه شد. چه بسا اگر این بازگشت ملایمتر بود داعش و امثال آن نیز ظهور نمیکردند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: در این فضا دیدند که اسلام پیاده نشد و آن اقتدار سیاسی به دست نیامد و فرهنگ غرب نیز به نقوذ بیشتری کرد. از طرف دیگر دیدند که کسانی که بیدین هستند مانند آمریکا در رفاه هستند و ما در فقر هستیم؛ لذا گفتند که فکری کنیم و در صدد این برآمدند که با حاکمیت مقابله کنند. البته در اهل سنت مقابله با حاکمیت وجود ندارد، اما یک تقریر اشتباهی صورت گرفت و اینها گفتند که هر کس فرهنگ غرب را گسترش دهد کافر است؛ در این صورت نه تنها خروج بر حاکم ظالم اشکال ندارد بلکه واجب است و این جریان ادامه یافت که اکنون جریانهای اطرافی سلفی ادامهدهنده آن هستند.
وی در ادامه افزود: در این بین نیز یکی از عوامل مهم، سوءاستفاده کردن استکبار جهانی است که کمکهای زیادی برای استعمار انجام میدهند و اینکه با قدرت تشیع در منطقه بایستند. بنابراین با این عواملی که عرض شد، یعنی نبود حاکمیت و خلافت اسلامی و ضعف سیاسی که در اهل سنت بود، در دست گرفتن قدرت توسط حاکمانی که در واقع سکولار هستند. قدرت شیعه در منطقه با محوریت ایران و در نهایت حضور استکبار، اینها عواملی هستند که موجب شده جریانهای تکفیری در منطقه گسترش پیدا کنند. در کنار اینها عدم عملکرد صحیح نظامهای سیاسی منطقه مانند عربستان در گسترش این جریانها نیز نقش زیادی را ایفا کرده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: این مسائل موجب شد تا روز به روز جریانهای افراطی گسترش پیدا کنند و چه بسا اگر در چند دهه قبل یک حکومت اسلامی در عالم تسنن شکل میگرفت البته غیر از آل سعود، چه بسا شاهد گسترش این جریانهای افراطی نبودیم؛ لذا این موارد، علل ظهور جریانهای تکفیری است.
کربلایی تصریح کرد: در عالم تشیع نیز این نکته را داریم. امروزه سؤالهای زیادی از بنده پرسیده میشود و معلوم است که مردم شبهاتی دارند و سؤالات این است که ما که شیعه هستیم چرا این قدر فقر اقتصادی داریم و چرا نسبت به اروپا عقبافتاده هستیم؟ از سوی دیگر نظام اسلامی ما دغدغه اهل بیت(ع) را دارد، اما چرا این مشکلات را داریم؟ همچنان که ظهور جریانهای افراطی در اهل سنت را داریم چه بسا در ایران نیز اگر به این منوال جلو برویم، تا چند سال آینده شاهد این باشیم که برخی از انقلابیها حرکتهای تندی در راستای حمایت از اهل بیت(ع) و انقلاب انجام دهند.
وی در ادامه سخنان خود به ارائه راهکارهایی برای مقابله با جریانهای افراطی پرداخت و بیان کرد: یک نکته مهم که مجمع تقریب مذاهب و دیگر ارگانها مطرح میکنند وحدت بین شیعه و سنی است. یک نکته مهم که مغفول مانده اینکه مشخص نیست که منظور ما از تقریب و وحدت چیست. آیا وحدت به معنای نفی تفاوتها و نادیده گرفتن آنها است؟ یا مراد از تقریب بین مذاهب و وحدت، تلاش برای ایجاد رویکردی متحد و با هدف و انگیزه مشترک برای اسلام است؟ میتوانیم در حالی که تفاوتها را داریم به دلیل اعتقادات و اهداف مشترکی که داریم متحد شویم. الآن دشمنان اسلام که به اسلامهراسی میپردازند، این کارشان به ضرر اسلام و تشیع تمام شد. کاری که میتوانیم بکنیم این است که وحدت را حفظ کنیم. همچنین نباید روی مسائل حساس دست گذاشت. اهل سنت و شیعیان نسبت به مسائلی حساسیت دارند و رفتارهای تنشزا را باید کنار گذاشت که به حفظ اسلام برسیم و بالاخره مسئله جهانیسازی اسلام که آموزههای اسلام گسترش پیدا کند. یکی از راهکارها این است که تقریب را خوب بفهمیم و به مردم خوب بفهمانیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی دیگر از راهکارها این است که حوزه قلب اسلام که معنویت اسلام است، مغفول مانده است. باید بر مسئله عرفان و معنویت اسلامی تأکید کنیم. اسلامی که در تعالیم اهل عرفان وجود دارد اسلامی است که روح دارد و در آموزههای معنوی اسلامی از بزرگان عرفا مطرح شده که شریعت جسم است و معنویت روح و باطن شریعت اسلام را تشکیل میدهد.
وی در ادامه با طرح این سؤال که ضامن عمل کردن به آموزههای شریعت چیست؟ گفت: چه میشود که در ماه مبارک رمضان آمار معصیت کمتر میشود؟ آن امنیتی که با ایمان گره خورده، هدف غایی ماست و ضامن عمل کردن صرفاً فقه نیست بلکه این ضمانت را باید از درون جست که اخلاق و معنویت اسلامی است. در جهان اسلام، بسیاری از مناطق اسلامی توسط مشایخ عرفانی مسلمان شدهاند. اگر ولایت باشد موجب میشود که شریعت و احکام اسلامی روح پیدا کند. معنویت بویی به اسلام میدهد که شخص را اگر در معرض گناه قرار گیرد حفظ میکند. هرکجا که عرفان اقتدار بیشتری دارد داعش و مشابه آن نیز کمرنگ هستند و دشمن نیز روی این مسئله تصوف کار میکند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: کسی که مسلمان، اهل سنت و اهل تصوف باشد، توسل، شفاعت و توحید مورد نظر ائمه(ع) را قبول هم دارد و اعتقاد دارد باب علم مدینه الهی علی(ع) است. البته که باید آسیبشناسی شود؛ چراکه شاهد ضعفهایی در تصوف هستیم و ممکن است فلان شیخ سواد نداشته باشد که موجب شود مردم از تصوف دست برمیدارند، اما اگر روی این قسمت، یعنی عرفان و معنویت اسلامی، تمرکز کنیم میتوانیم در مقابل وهابیت بایستیم.
وی در ادامه به بیان راهکارهایی که در عرصه بینالمللی میتواند مؤثر باشد اشاره و تصریح کرد: نیازمند یک گفتمان علمی و تبادل آرا با تأکید بر مسائل مشترک هستیم. ناآشنایی با مبانی یکدیگر ریشه بسیاری از اختلافهاست؛ لذا تشکیل همایشها و جریانهای بینالمللی و دعوت از بزرگان اسلام که اهل تقریب هستند و استفاده از مشایخ تصوف بسیار مهم است. البته مراد ملاقات کردن با کسانی که منحرف هستند نیست، بلکه آنها که اهلیت دارند و از این طریق میتوان کارهای زیادی را انجام داد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: توجه به نقاط مشترک و دشمن مشترک و تدوین آثار و بهرهگیری مناسب از آنها نیز از دیگر موارد است. دانشگاه الازهر 5 کتاب در مورد داعش چاپ کرده است، اما ما چند کتاب تالیف کردهایم؟ چقدر اساتید حوزه و دانشگاه را در این زمینهها آگاه کردهایم؟ اگر این آثار با استفاده از هنر و سینما تولید شود بسیار نقشآفرین خواهد بود، اما اگر این اتفاق رخ ندهد تا چند ده سال بعد، این سلفیهای جهادی را خواهیم دید. اگر عاقلانه کار نکنیم و برنامه صحیح نداشته باشیم بنیادهای اصیل تشیع از بین خواهد رفت.
انتهای پیام