به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رسول حسنزاده؛ استاد و پژوهشگر فرق و ادیان حوزه علمیه، شامگاه 18 فروردین ماه در نشست علمی «قانون جذب و قرآن» با بیان اینکه جنبش عصر جدید تاکید دارد که انسان میتواند مبتنی بر قدرت و نیروی درونی نقشآفرین باشد، گفت: این قدرت مبتنی بر نیروهای درونی انسان است که ریشه در عرفانهای سنتی مانند عرفان هندویی دارد؛ آنها نیروی کندالینی را مطرح کردند که انسان با فعالکردن آن میتواند به قدرت دست یابد؛ در سنن مسیحی هم این مسئله به عنوان اینکه معنویت به مثابه قدرت است مطرح شد و بخشی هم مبتنی بر شفقت و مهربانی است.
وی افزود: مهمترین ادعا در این معنویت (قانون جذب) این است که جهان یک کل بهم پیوسته و شبکه شعور است و انسان میتواند با تغییر در خود در جهان پیرامونش تغییر ایجاد کند؛ این ادعا مبتنی بر یک الهیات است یعنی قانون جذب صرفا یک تکنیک برای موفقیت نیست بلکه عاملی برای تغییر در هستی است. بر اساس این قانون، ارتباط شعورمند و فعال بین ذرات هستی برقرار است و این شعور بهم پیوسته که گایا گفته میشود با ذهن انسان هم مرتبط است و وقتی این ارتباط ایجاد شد میتوان با یکسری تکنیکها به خواسته خود برسیم.
عضو شورای فرق و اديان حوزه علميه با بیان اینکه این ادعا در ادبیات الهی و توحیدی ما مسبوق به سابقه نبوده است و ما خدا را به عنوان خالق متعالی که جهان هستی را خلق کرده است و مشیت انسانها و عالم هم به دست اوست، میشناسیم؛ نگاهی که امروزه جنبش عصرجدیدیها و معنویتگرایان جدید مطرح میکنند خدا به عنوان یک وجود مستقل نیست و تبدیل به امور بهم پیوسته در کائنات تبدیل میشود که به آن انرژی برتر و یا شعور بهم پیوسته شناخته میشود.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه آثار متعددی هم در این باره نوشته شده است، اظهار کرد: این ادعاها وقتی مطرح شد پشتوانه تایید مسیحیت را نداشت و میگفتند این یک راز در سنن کهن بوده که حالا کشف شده است و سنت راز ورزانه بوده است. این دیدگاه بیشتر در فرقههای مخفی و در سنتهای هرمسی یا کابالیستی و هندویی و بودایی مطرح بوده ولی به تدریج وارد جوامع غربی هم شده است و در دل سنت مسیحی هم این ایده راز ورزانه بیان شد؛ اولین کسی که درباره تاثیر قدرت ذهن بر سلامتی کتاب نوشت شخصی به نام فاینانس کوئنبی بود که بیماری سل را در خود درمان کرد.
حسنزاده ادامه داد: همچنین خانم مارین اوی دیدگاه جدیدی مطرح کرد؛ او بر اثر سانحه سقوط دچار آسیب در ستون فقرات شد و برای درمان خود به مطالعه کتاب مقدس پرداخت و جنبش کریستین ساینس را ایجاد کرد و کتابی با عنوان «علم و سلامتی با کلیدی به کتاب مقدس» را نوشت. اولین بار این اتفاق رخ داد که کتاب مقدس وارد این داستان شد و مورد ارجاع قرار گرفت و بعد از او هم افراد دیگری در مورد رمزگشایی کتاب مقدس در فهم قانون جذب کار کردند.
این پژوهشگر حوزه علمیه با بیان اینکه نگاه به کتاب مقدس از این جهت مهم است که کتابی از جانب غیب است و قصد دارد حقیقت عالم را برای ما بازگو کند اظهار کرد: اتفاقی که در قانون جذب میافتد این است که قانون جذب را به عنوان راز مطرح میکنند و نه غیب و بین غیب و راز تفاوت وجود دارد؛ قانون جذب، ریشه در سنتهای راز ورز دارد و این سنتها هم فرقههای سری مبتنی بر جادوگری هستند و مدعیاند که ما اسرار عالم را بر اساس یکسری رمزگشایی میتوانیم کشف کنیم و بفهمیم در جهان هستی چه خبر است.
حسنزاده تصریح کرد: نگاه اینها به کتاب مقدس، نگاه رازگشایانه است و نه هدایتگرانه. این راز را عدهای از افراد موفق میدانستند و از آن بهره بردند؛ اینها گفتند کتاب مقدس هم راز است و ما قصد داریم رازگشایی کنیم و چنین نگاههای فرقهای به تدریج وارد عرصه مسیحیت شد لذا این افراد اصلا غیب را به رسمیت نمیشناسند. این ایده در غرب بازار خوبی پیدا کرد و در آمریکا تبدیل به صنعت 11 میلیارد دلاری شد و به مردم گفتند شما با قدرت ذهن خود میتوانید همه چیز را خلق کنید و به آن برسید.
وی تاکید کرد: افرادی که در این عرصه کتاب نوشتند بر این مسئله تاکید کردند که شما به هر چیزی فکر کنید شبیه آن در بیرون ایجاد میشود؛ خانم استرهیکس مدعی بود که قانون جذب 3 گام دارد؛ اول اینکه شما باید خواسته خود را تصویرسازی کنید و بخواهید؛ در گام دوم آن را رؤیاپردازی کنید و در این صورت عالم هستی با شما همراه خواهد شد لذا چندان نیازی به تلاش و کوشش نیست. در اینجا مربیان معنوی نقشآفرینی میکنند یعنی شما چون باورهای غلطی دارید و یا نمیتوانید تصویرسازی درستی داشته باشید ما مربیان باید به شما کمک کنیم و مربیگری داشته باشیم و بر این اساس صنعت خودیاری ایجاد شد و بستهفروشی و دورههای چند میلیونی برگزار شد.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه گفت: بر اساس این قانون گفتند که قدرت بیرونی که شما را به موفقیت میرساند خدا نیست بلکه این قدرت ذهن شماست؛ شما باید باورهای قدیمی خود را دور بریزید و بدانید در تفکر جدید خود شما خدا هستید و این الوهیت جدید قرار است قانون جذب را ایجاد کند و مربیان قرار است این مسئله را به ما القاء کنند که انسان خودش در هستی همه کاره است و به تعبیر دیگر انسان، جانشین خداوند است. سیمونز در ادعاهای عجیب مطرح کرد این دیگر آخرالزمان است؛ هر جا شنیدید کسی قصد دارد با توضیحاتی از فیزیک عملکرد ذهن شما را توضیح دهد بلافاصله فرار کنید.
مسئول مرکز معنویت نوین موسسه بهداشت معنوی با بیان اینکه برخی در داخل کشور قانون جذب را با قرآن مرتبط میکنند، اظهار کرد: ادعاهایی که در قانون جذب مطرح شد تصویرکردن و یا به تعبیر دیگر فرماندادن به جهان هستی بود و وقتی انسان خواسته خود را محکم بیان کند به آن میرسد؛ خیلی افراد در داخل کشور تلاش کرده و میکنند تا از غرب کپیبرداری کرده و صنعت بستهفروشی و برگزاری دوره را راه بیندازند و بازار و تجارت ایجاد کنند لذا آن را به قرآن و دین مرتبط میکنند.
حسنزاده اضافه کرد: از آنجا که در ایران نسبت به قرآن حساسیت زیادی وجود دارد اگر این مباحث را به کابالا و سنت راز ورزانه مسیحی نسبت بدهند شاید با واکنش منفی مواجه شوند لذا سراغ قرآن میروند و تاویلاتی را که در مورد کتاب مقدس رخ داد بر قرآن تطبیق میکنند. اولین ادعای این افراد، شعورمندی کائنات بود یعنی نگاه توحیدی باید تبدیل به نگاه شبکه شعور کیهانی شود و از آیه «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» استفاده کرده و گفتند این تسبیح کائنات نشانه شعورمندی آن است.
وی افزود: یا به آیه «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» استناد کردند؛ برخی از این افراد مدعی شدند که وقتی شما چاقو را به سمت گوجه فرنگی میبرید تا نصف کنید همه سلولهای آن شروع به ترس میکنند و میلرزند و یا تخم مرغ وقتی قرار است در ماهیتابه انداخته شود میترسد ولی وقتی شما بسم الله یا الله بگویید سلولهای آن آرام میشود. یا مطرح کردند اگر ما این رمز را که قرآن گفته است پیاده کنیم به این نتیجه میرسیم که ما وقتی کلمات خشن، نومیدکننده مانند اینکه «من بدبخت هستم» و «شانس ندارم» به کار ببریم چون تمامی سلولها، شعور دارند آن را میپذیرند و به تدریج انسان با القای آن به بدبختی هم میرسد و برعکس.
انتهای پیام