سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور میکنیم.
محسن قاسمپور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه:
یکی از جریانهای تفسیری جریان تفسیر اجتماعی قرآن است. بستر تفسیر اجتماعی نهضت اصطلاحطلبی متفکران مسلمان است. اگر تکاپوهایی در این زمینه صورت گرفته باید زمینههای ظهور و بروز این مسئله را مد نظر قرار دهیم. ما باید ریشه این جهتگیری تفسیری در یک صد سال اخیر را در نگرش تفسیری سیدجمال الدین اسدآبادی و شاگرد او محمد عبده پیگیری کنیم. اگر بخواهیم مکاتب تفسیری را دستهبندی کنیم مکتب محمد عبده را باید در رده تفاسیر عقلی و اجتماعی قرار دهیم، یعنی رکن نظری آن، عقلی و رکن رویکردی آن اجتماعی است.
این رویکرد تفسیری در سه حوزه جغرافیایی جهان عرب، شبه قاره و ایران معاصر ظهور و بروز داشته است. در این میان نقش سید جمالالدین اسدآبادی در رأس مصلحان دینی حقیقتی است که قابل انکار نیست و تمامی کسانی که در باب او قلم زدند، او را پیشتاز دغدغههای اجتماعی با محوریت قرآن دانستند. گرچه سیدجمال دارای اثر تفسیری مستقل نیست ولی سخنرانیهای او مملو از استنادات قرآنی است. بنابراین با اینکه ما اثر مستقل تفسیری برای او نمیشناسیم ولی دغدغه اصلاحگرانه او در حوزه تفسیر بر گروهی از متفکران مسلمان اثرگذار بوده است. وحدت امت مسلمان، عزت علمی، نفی سرسپردگی و ... از جمله مباحثی است که در ارتباط با سیدجمال صدق میکند.
آیتالله مهدی هادوی تهرانی؛ استاد درس خارج حوزه علمیه:
اصل، نعمات و وعدههای اخروی است ولی انسانها غالبا به دنیا توجه دارند؛ این نکتهای است که ایمان واقعی باعث برکت در دنیا میشود؛ به قول آیتالله بهاءالدینی پیش مردم میتوان فریبکاری کرد ولی جلوی خدا نمیشود و اگر کسی واقعا به سمت خدا برود مشکلات او هم حل خواهد شد. البته ممکن است کسی بگوید ما که نماز میخوانیم و عبادت میکنیم و پایبند به دستورات الهی هستیم ولی چرا اینقدر درگیر مشکلاتیم؛ اولا مخاطب این آیات، کفار قوم نوح(ع) هستند؛ جناب نوح به اینها میگوید اگر شما از کفرتان دست بردارید خدا به زندگی شما برکت عنایت خواهد کرد، از آن طرف اگر فرد مسلمان و مؤمنی اعمال خیر انجام داد آیا ضرورتا خدا به او برکت خواهد داد؟ بله. به شرط آنکه این برکت به نفع او باشد؛ در روایت داریم که خدا فرمود من به برخی از بندگان روزی زیاد میدهم زیرا اینها با روزی زیاد هدایت میشوند و برخی هم روزی کم دارند چون با کم هدایت میشوند و به برخی هم روی زیاد میدهم تا گمراه شوند و به برخی هم روزی کم میدهم تا با همان گمراه شوند. در حقیقت روزی زیاد و کم عاملی برای تشویق مؤمن و کافر و یا تنبیه آنان است.
حجتالاسلام محمدصادق یوسفی مقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن:
نظر امام معصوم در قرائت بر سایر قرائات آثار فقهی، کلامی و سیاسی تقدم دارد، ولی تعارضی با وحدت امت اسلامی ندارد و چون اهل بیت(ع) مورد اتفاق همه مسلمین هستند قرائت ایشان از قرآن میتواند محور وحدت امت اسلامی باشد. اگر از اهل بیت(ع) قرائتی نیافتیم، میتوانیم به حفص از عاصم رو بیاوریم، زیرا عاصم گفته است که من قرائاتی داشتم، ولی یک قرائت از علی(ع) داشتم و قرائت علی(ع) را ملاک قرار دارم و به حفص منتقل کردم. ما این کلیت را میپذیریم مگر اینکه از اهل بیت(ع) قرائت خاصی داشته باشیم.
حسین استادولی؛ مترجم قرآن کریم:
قرآن خواندن ما باید معنویتر باشد و با رشد بیشتری قرآن را محور زندگی خود قرار دهیم تا هم دنیا و هم آخرت ما را تامین کند البته به شرطی که بفهمیم و به آن عمل کنیم و فقط لقلقه زبان نباشد؛ درباره دعا هم همینطور است باید بخوانیم و بدان عمل کنیم؛ مرحوم کافی نقل میکرد که فردی به من گفت دوست داری به مراسم دعای با حال برویم و من موافقت کردم و به حرم امیرمؤمنان(ع) رفتیم و دیدیم علامه امینی از دعای ابوحمزه دو سطر میخواند ولی بسیار اشک و ناله دارد که من آنجا فهمیدم دعاخوانی یعنی چه. دعاها را بخوانیم ولی کم بخوانیم و نیازی نیست که تند و تند آن را بخوانیم بدون اینکه بفهمیم چه میگوید. روی مفاهیم دعا و قرآن تدبر کنیم تا خداوند دست ما را بگیرد.
علی موحدیان عطار؛ پژوهشگر دین:
نقطه اشتراک همه موعودباوریها را شاید بتوان انتظار بهترین و آرمانیترین وضعیتی که میتوان برای انسان و جامعه تصور کرد، دانست. همه موعودهای ادیان، با وجود تفاوتهای مبنایی که درباب وضعیت آرمانی دارند، چنین وضعیتی را نوید میدهند. همچنین دیگر نقطه اشتراکی که در بیشتر این ادیان میتوان یافت این است که موعود ادیان، معمولا شخصی انسانی، اما با روحی متعالی، یا فرهای ایزدی و یا با ولایتی الاهی است، روح و فرهای که در دیگر انسانهای معمولی نیست. البته همانگونه که یاد شد، این ویژگی، ویژگی غالب است، نه عام و همگانی؛ زیرا در یک یا دو تا از ادیان و مذاهب ممکن است چنین ولایت یا فره الاهی را برای موعود ذکر نکرده باشند یا مانند آیین هندو، موعود را خود خدا بدانند که در زمین تنزل میکند. اما تفاوتهای قابل توجهی نیز بین این اندیشه در میان ملل و ادیان و مذاهب مختلف دیده میشود. این تفاوتها را میتوان با تکیه بر یک دستهبندی گونهشناسانه در این اندیشه باز شناخت.
قاسم پورحسن؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی:
ایده مرکزی کتاب، ایده پایان دین و نقدهایی است که به ایده پایان دین داشتیم. ما همواره در باب مرگ دین و مرگ خدا یک تفسیر غالبی داشتیم و آن را به مثابه پایان تلقی میکردیم. در عین حال ما همیشه یک بحثی داشتیم که پایان به چه معناست. عموما تلقی انسان از این واژه جنبه سلبی آن است. ما چهار معنای پایان را در کتاب بحث کردیم. یک معنای پایان همین معنای سلبی است یعنی حضوری نخواهد داشت و تمام میشود ولی یک معنا درست مقابل این است و به این معنا است که تمامی امکانات و استعدادهایی که برای این پدیدار وجود داشته به کمال رسیده و دیگر به کمال نمیرسد. به تعبیر دیگر آن امکانات و استعدادها در آینده صورت دیگری نخواهد داشت. این معنای مثبت پایان است که ما در این کتاب درباره آن بحث کردیم. جالب است در نگاه جامعهشناسانه از این نگاه ایجابی به پایان که ایده فلسفی است دور هستند.
یک ایده دیگری در مورد پایان وجود دارد که فکر میکنم اولین بار استیون بوریک مطرح کرده است. ایشان بر اساس فهمی که از دریدا، نیچه و هایدگر داشت گفت میتوانیم پایان را به عنوان راه متفاوت تفسیر کنیم. مرادش از راه نو و جدید این نیست که خودش این ایده را خلق کرده باشد بلکه این مطلب در ایده فیلسوفان بوده ولی پنهان بوده است. لذا این از مباحث مهم آینده دین است. نکته دیگر اینکه به نظر میآید ماها ترس دین و دینداری داریم و واهمه داریم این مباحث را مطرح کنیم ولی در غرب کتابهای بسیاری در این زمینه نوشته شده است. همین امر سبب شده درباره ایده پایان دین کمتر بحث کنیم.
انتهای پیام