به گزارش ایکنا، رسول ابراهیمی آبشور؛ نویسنده کتابهای اسلامی به زبان آلمانی و مدرس دانشگاه و پژوهشگر، شامگاه 21 بهمن ماه در نشست علمی «حضرت محمد (ص) از نگاه غرب»، گفت: در بین پیامبران، پیامبر اسلام تنها پیامبری است که زندگی ایشان در معرض تاریخ قرار گرفته است و در متون و گزارشات تاریخی برگهای فراوانی از ایشان دیده میشود و البته هر کسی از زاویه خود، تحلیلی ارائه داده است و این میزان تحلیل در مورد پیامبران دیگر وجود ندارد.
وی افزود: تحلیل شخصیت پیامبر(ص) در تاریخ غرب، عمدتا متعلق به قبل از دوره مدرن در غرب است؛ گزارشات قبل از دوره مدرن، همه جزئیات زندگی پیامبر را با دقت ذکر نکرده است و فقط یکسری کلیات نقل و منتشر شده و آن هم گزینشی است.
ابراهیمی آبشور با بیان اینکه غربیان به دلیل نداشتن منابع درست تاریخی در مورد پیامبر(ص) مطالب نادرستی را به این وجود مقدس نسبت دادهاند، اظهار کرد: این نوع مطالب، مشروعیت و علمیبودن تحقیقات غربیان را زیر سؤال میبرد. ابتداییترین گزارشاتی که از پیامبر(ص) ملاحظه میکنیم از قرون وسطی شروع شده است و در قرون 15 و 16 تازه یکسری رگههایی از تمجید و ستایش پیامبر(ص) را شاهدیم در حالی که تا قبل از آن فقط سیاهنمایی و مبارزه شدید با پیامبر(ص) وجود دارد.
ابراهیمی آبشور با بیان اینکه چند دسته نگاه از سوی غربیان و مسیحیان یا اربابان کلیسا به پیامبر(ص) وجود دارد، اظهار کرد: در قرون وسطی سراغ نداریم دانشمندی خارج از کلیسا به تحلیل پیامبر(ص) پرداخته باشد و اینها هم چون پیامبر(ص) را مانع ترویج مسیحیت میدانستند بدترین دشمنیها را با پیامبران اعمال کردهاند. ما یک دسته نویسنده معاند داریم که مربوط به قبل از پروتستان هستند.
وی تاکید کرد: قبل از اصلاحات پروتستانی، گزارشات کلیسا از پیامبر(ص) جدلی و مغرضگونه بوده است. مثلا پیامبر(ص) را العیاذبالله، بت معرفی کردهاند که پیروان ایشان او را مانند بت عبادت کردهاند.
نویسنده کتابهای اسلامی به زبان آلمانی، بیان کرد: چون کتب اینها بین عوام پخش میشده است انواع تهمتها را به پیامبر(ص) زدند تا مبادا مسیحیان به مسلمین نزدیک شوند و البته جنگهای صلیبی هم دخیل در این مسئله بوده است؛ جالب اینکه سال وفات پیامبر(ص) را به 666 تغییر دادهاند که در بین مسیحیان، عدد وحش است و برگرفته از مکاشفه کتاب یوحنا در عهد جدید است. گفتند پیامبر(ص) در 666 از دنیا رفته است یعنی حالت شرور به ایشان دادند.
وی افزود: حتی برخی نام پیامبر(ص) را از محمد به «ماهوند» یا «مهوند» تغییر دادند که در ادبیات مسیحی به معنای شیطان مجسم و دیو یا خدای باطل است. حتی یک تثلیث نامقدس درست کردند که معانی بدی هم دارد؛ در کتاب آیات شیطانی که از طرف رشدی ملعون نوشته شد، او از مهوند استفاده کرده است که اشاره به همین مطلب دارد.
ابراهیمی آبشور بیان کرد: گروه دیگر که در قرن 18 بودهاند از این تفکرات فاصله گرفته و نگاه واقعبینانهتری نسبت به پیامبر(ص) دارند؛ این گروه در آثارشان پیامبر را یک شخصیت فاصلهداری از این گزارشات نادرست معرفی کردهاند. مثلا وقتی تاریخ قرآن تئودور نولدکه را ببینید وی با نظری بیطرفانه با پیامبر(ص) مواجه شده و نتیجه گرفته است قرآن یک سند مهم تجربه دینی و پیامبر(ص) یک قهرمان تاریخی با نقش مثبت است.
این پژوهشگر با بیان اینکه اشخاصی مانند ریچارد بل هم پیامبر را انسانی با صداقت کامل و حسن نیت معرفی کردهاند، اظهار کرد: البته این دلیل بر آن نیست که همه مطالب آنان درست است. کتب غربیها از نگاه کلامی و اسلامی عمدتا قابل نقد است زیرا منابع دقیق و کافی تاریخی در اختیار نداشته و براساس منابع محدود این کار را کردند.
این نویسنده اضافه کرد: قبل و بعد از دوره پروتستان دو تصویر کاملا متفاوت از پیامبر(ص) را در آثار مسیحی شاهدیم. حتی یک تصویرنگاری از سوی معاندان از ایشان شده است که پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) در جهنم هستند. متاسفانه این نوع تصویرنگاری از برخی از علمای اهل سنت وام گرفته شده است گرچه عمده علمای اهل سنت خودشان با این مسئله مخالفت جدی و شدید دارند.
ابراهیمی آبشور با بیان اینکه یهودیان تاکید بر یکسری مخاطبان در محدوده جغرافیایی خاصی دارند لذا دنبال تبلیغ دینشان هم نیستند، گفت: در اسلام این وضع محدود وجود ندارد لذا مسیحیان تلاش کردهاند تا جلوی ترویج اسلام را بگیرند و از رشد اسلام هراس داشته و دارند و این مسئله هم به دشمنی آنان دامن زده است.
وی افزود: نوشته غربیان در مورد پیامبر(ص) چه آنها که واجد تهمتهای ناجوانمردانه و گزارشات نادرست است و چه کسانی که منصفانه قضاوت کردهاند عمدتا آغشته به فلسفههای غربی و متاثر ار الهیات مسیحی است که نویسندگان این آثار به آن باور داشتهاند؛ مثلا یک فیلسوف غربی با پیشینه الهیات مسیحی شخصیت پیامبر(ص) را معرفی کرده و برای او مهم نبوده است که این تحلیل او چقدر منطبق با قرآن و دیدگاه مسلمین است و اصلا برای او مهم هم نبوده است.
مدرس ادیان و عرفان تطبیقی، بیان کرد: مثلا یکی از این نویسندگان نوشته؛ من محمد را میستایم چون با دین زمانه خود مخالفت کرد و دین جدیدی را آورد یعنی او مخالفت با دین رایج رسمی را علت قهرمانی پیامبر(ص) میداند و برخی دیگر به جای بعد الهیاتی و وحیانی رسالت پیامبر بر مسائل جغرافیای سیاسی و اقتصادی تمرکز کردهاند. لذا اگر بخواهیم سیری از نظر نویسندگان نسبت به حضرت محمد(ص) داشته باشیم شامل چند دسته است که اولین گروه همان نویسندگان اولیه تا دوره جنگهای صلیبی هستند.
ابراهیمی آبشور با بیان اینکه در گروه اول فقط دشمنی نسبت به پیامبر(ص) و حرفهای نادرست را شاهدیم زیرا پیامبر(ص) جلوی پیشرفت ایمان مسیحی را گرفته است، گفت: دسته دوم شخصیتهایی هستند که مدعیاند پیامبری وجود داشته است که امروز دین سوم مختص پیروان آنان است و چه بسا ممکن است به دین دوم هم در دنیا تبدیل شود. اینها با روشهای مختلف از جمله زدن برچسب ناصواب به ایشان سعی کردند تازهمسلمانان را از پیامبر رویگردان کنند؛ الان هم در محافل غربی ضد اسلام این مسئله دیده میشود لذا کتبی نوشتند که پیامبر العیاذبالله اختلالات رفتاری و روانی و خودشیفتگی و وسواسی جبری و ... داشته است.
این پژوهشگر ادامه داد: علیسینا که فردی ایرانی بوده و از اسلام مرتد شده و در کشورهای غربی سکونت دارد کتابی در مورد پیامبر(ص) را نوشته است که زندگی روانشناسانه پیامبر است که کم از کتاب آیات شیطانی ندارد؛ تعبیر بنده این است که او جلوی آینه نشسته است و هر چیزی که در شخصیت خود او وجود دارد آن را به پیامبر(ص) نسبت داده است. مکاتباتی با علمای قم داشته و مدعی است افراد زیادی را از اسلام برگردانده است و حاضر به مناظره با هیچ کسی هم نیست و در بین کسانی که او را میشناساند به شیادی معروف است.
وی افزود: او مواردی متروک و باطل را به پیامبر(ص) نسبت میدهد و ایشان را خودشیفته معرفی کرده است؛ جالب اینکه مبلغ قابل توجهی را به عنوان جایزه گذاشته بود که اگر کسی این سخن را که پیامبر(ص) به هیچ عنوان پیامبر رحمت نیست رد کند این جایزه را میبرد. برخی از استادان حوزه و دانشگاه، ردیهای بر نظرات این فرد نوشتند و جالب اینکه این فرد اشتباه خود را نپذیرفت و جواب کسی را هم نداد.
ابراهیمی آبشور ادامه داد: دسته سوم کسانی هستند که جویای حقیقت از شخصیت پیامبر(ص) هستند و میگویند بهتر است نگاه غیرمنصفانه به پیامبر(ص) را کنار بگذاریم؛ اینها البته چون منابع مطمئنی در اختیار نداشتهاند استدلالاتی آوردهاند که با خوانش درست اسلامی هم راستا نیست. دسته دیگر هم کسانی هستند که مامور شدند تا بگویند آموزههای پیامبر دچار تحریف شده است و هر انسان خشنی نام خود را مسلمان گذاشته است و البته برخی میگویند خود پیامبر چهره خشنی داشته و طرفداران او هم اینطور هستند. این سیاست تبلیغی غرب در حال حاضرِ اروپا است لذا کاریکاتور میکشند و مسلمین را تمسخر میکنند. هدف اینها اسلامهراسی است تا جوانان جدب اسلام نشوند.
ابراهیمی آبشور با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب طی چند سال قبل دو نامه خطاب به جوانان اروپایی نوشتند، اضافه کرد: جای تاسف دارد که برخی مؤسساتی که مدعی هستند از فرامین مقام معظم رهبری اطاعت دارند این دو نامه را آنطور که باید و شاید در اروپا منتشر و ترجمه نکردند و به درسنامه تبدیل نشد و شرح هم داده نشد؛ البته کارهایی صورت گرفت ولی آنطور که باید، نشد.
وی تاکید کرد: همین مقدار کاری که صورت گرفت خیلی از جوانان را در برخی کشورهای اروپایی که بنده به صورت موردی دنبال کردهام جذب اسلام کرد و کسانی بودند که جذب اسلام نشدند ولی دست از تفکرات متعصبانه و دشمنانه نسبت به اسلام برداشتند. غربیان هم خودشان میدانند که اگر بخواهند سلطه بر کشورهای اسلامی و خاورمیانه را حفظ کنند باید مسلمین را افرادی خشن و پیامبر(ص) را فردی ستیزهجو و خشن معرفی کنند لذا اینطور تبلیغ میکنند و ما هم از ظرفیت تبلیغی خودمان بهره نبردهایم و شاید به طریق مؤثرتری میتوانستیم این کار را بکنیم.
وی با بیان اینکه دستهای از غربیان هم کسانی هستند که قصد دارند بگویند مسلمانان افرادی اهل صلح و سازگاری هستند و پیامبر هم پیامبر صلح است، گفت: خانم مینو صمیمی کتاب «محمد(ص) در اروپا» در سال 2000 میلادی نوشت که کتاب خوب و خواندنی است و شخصیت منصفانه از پیامبر ارائه کرده است؛ «محمد بر پایه کهنترین منابع» نوشته ابوبکر سراجالدین در سال 1983 منتشر و به 20 زبان زنده دنیا ترجمه شد؛ این کتاب هم از منابع مهمی استفاده کرده است.
انتهای پیام