سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
حریمداری، پایبندی به کیفیت استخدام وسیله و اعتدال در کلام امیرالمؤمنین(ع)
مصطفی دلشادتهرانی؛ نهجالبلاغهپژوه:
مراد از مرزبانى، حريمدارى و پرواپيشگى پاسداشت همه مرزهاى انسانى و ايمانى و پروادارى در همه عرصههاى زندگى است که عقل و شرع بدان حکم میکند. رعایت این اصل بدین معناست كه انسان در همه امور زندگى خويشتنداری نماید، حريمها را پاس بدارد و هيچ حريمى را نشكند؛ اندازههاى خود را بشناسد و در آنها حركت كند و هيچ قانونى را و مرزى از مرزهاى الهى را زيرپا نگذارد و از مرزها و حرمتهاى انسانى فراتر نرود؛ درون مرزها حركت كند، هم حريم خودش را پاس بدارد و هم حريم انسانهاى ديگر و نيز جز انسانها را؛ حريمهاى خدايى را نگه دارد و پا در حريم الهى نگذارد، توهّم خدايى ننمايد، در حدود بندگى خدا زيست كند و براى خودش شأنى جز بندگی خدا قائل نشود چون هیچ کس مالک دیگری نیست و حرمت آدمی در بندگی خدا و خدمتگزاری مردم است. حضرت در بیانی رسا که در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه مطابق نسخه دکتر صبحی صالح آمده، فرموده است: «فَاِنَّمَا أَنَا وَ أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ لِرَبٍّ لاَ رَبَّ غَيْرُهُ.» جز اين نيست كه من و شما (همگى) بندگان و مملوكان پروردگارى هستيم كه جز او پروردگارى نيست. هیچ کس مالک دیگری نیست تا بتواند هر رفتاری بکند. همه رفتارها باید مبتنی بر رعایت حریم¬ها باشد. حتی انسان مجاز به هر اطاعتی نیست و جز فرمان به حق و عدالت را نباید بپذیرد.
نگاه گلخانهای به امر اخلاقی تهدیدی برای خانواده است
حجتالاسلام مهراب صادقنیا؛ استاد دانشگاه ادیان و مذاهب:
امر اخلاقی فقط منحصر به درون خانواده نیست. گاهی بیرون از محیط خانواده مانند اداره و سربازخانه و دانشگاه و .. ممکن است فاقد امنیت اخلاقی مانند درون خانواده باشد لذا خانوادهها میترسند فرزندانشان را به چنین محیطهایی بفرستند؛ این نگاه گلخانهای و سپردن امر اخلاقی به خانواده و ندیدن وضعیت فضای بیرون، چالش بسیار بزرگ برای خانواده در تعلیم امر اخلاقی است.
عدم خودباوری از مهمترین دغدغههای دکتر مجتهدی بود
مهدی گلشنی؛ استاد پیشکسوت فلسفه:
یکی دیگر از دغدغههای مرحوم کریم مجتهدی؛ مسئله ضعف خودباوری در محیط ماست. الآن همه نگاهها به غرب است و خودیها را قبول ندارند. ایشان ضعف علمی دانشجویان را ناشی از فقدان روحیه خودباوری میدانستند. این واقعا یک مسئله است. ما مسائل فرهنگی بسیاری داریم ولی فرهنگ در این کشور فراموش شده است. بعد از انقلاب، فرهنگ را فراموش کردند. شما به دانشگاه شریف بروید ببینید دانشکدههای مهندسی چقدر با گروه فلسفه علم مخالفت داشتند. استاد میگویند جامعه ما دچار عدم خودباوری است و باور نکرده فلسفه میتواند کاری از پیش ببرد.
فقها به تاریخ کم لطفی میکنند
آیتالله محمدهادی یوسفی غروی؛ استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه:
چون عمدتا آقایان فقها سر و کار چندانی با مسائل تاریخی نداشتهاند برخی نسبت به مسائل تاریخی کم لطف هستد و باور ندارند که برخی از مسائل تاریخی قرائن صدق در حد قوت قابل قبولی ایجاد میکند. غالبا این وضع وجود دارد بنابراین اینکه کسی اعتنا به تاریخ داشته باشد به ارزش مؤیدات تاریخی هم پی خواهد برد و اینکه راویان تاریخی چقدر ارزشمند هستند لذا ممارست در این بحث لازم است. در هر صورت فقها نسبت به تاریخ کم مهر هستند البته اخیرا سعیهایی در بهرهمندی فقه از تاریخ انجام و کتبی هم نوشته شده است.
چرا حوزویان میل به ترجمه قرآن ندارند؟
حجتالاسلام سیدمحمدرضا صفوی؛ نویسنده «ترجمه قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان»:
به نظر بنده موانع متعددی برای ترجمه و تفسیر پیش روی ما حوزویان قرار دارد که جرأت نکنیم برای این کار اقدام کنیم؛ از جمله اینکه گفته شده است یک فرد برای ترجمه و تفسیر قرآن کریم باید به ۱۲ علم مسلط باشد از جمله آیتالله عمید زنجانی، علاوه بر این ۱۲ علم یکسری شروط دیگر را هم اضافه کرده است؛ همچنین الاتقان سیوطی ۱۶ علم و برخی ۱۸ علم را پیش نیاز ترجمه و تفسیر معرفی کرده است و آقای خرمشاهی هم مواردی بیشتر از این به آن افزوده و هر کسی مقداری بر آن اضافه کرده است و جالب اینکه گفتهاند فرد باید در این علوم متخصص و مسلط باشد.
علم اصول و فقه و کلام و ... هم جزء این پیششروط نامیده شده است لذا یک طلبه وقتی ببیند این همه علوم را باید مسلط باشد والا گرفتار تفسیر به رای خواهد شد، ترجیح میدهد اصلاً سراغ آن نرود و وحشت میکند. البته این مسئله یکی از دلایل است و نه همه اسباب لذا هدف بنده این است که بگویم برخی از این علوم اصلاً نیازی نیست. در بین علومی که مطرح است یعنی صرف و نحو و علوم بلاغی و لغت و معانی و بیان و ... لازمه ترجمه و تفسیر قرآن است زیرا لسان قرآن، عربی مبین است و طبیعتاً وقتی عربی است؛ فرد باید به لغت و ساختار صرف و نحوی و معانی و جایگاه کلمه در جمله و ... آشنا باشد لذا این موارد از مسلمات است.
اعتکاف فرصتی برای معنایابی و بازگشت به اصل خویش است
حجتالاسلام علی سرلک؛ استاد حوزه و دانشگاه:
از جمله اهداف اعتکاف، بازنگری در مسیر حرکتمان است چون ما انسانها، مخصوصا در روزگار توسعه اینترنت، فضای مجازی و تنهاییهای افراطی که تجربه میکنیم نیاز به بازبینی داریم تا در روزمرگیها هضم نشویم. به عبارت دیگر، اعتکاف به معنای پارک کردن ماشین پرسرعت فرصتهایمان است تا دوباره مسیر را چک کرده و دوباره به یادمان بیاید که ما اهدافی بزرگتر از این روزمرگیها داریم. در واقع اعتکاف کمک میکند که انسان به تعبیر مولوی، روزگار وصل خویش را بازجوید.
انسان امروزین دچار نوعی خودفراموشی شده است بنابراین باید به اعتکاف به چشم فرصت معنایابی و هویت بخشی نگاه کند. اعتکاف، درنگها و مکثهای واقعی را درون ما ایجاد میکند که ما با خودمان خلوت کرده و از پیرامون کمی فاصله بگیریم و دوباره بتوانیم کار و زندگی خودمان را در دنیا جهت دهیم. اعتکاف عبادتی است که مختصاتی دارد و باید سه روز در مسجد بمانیم و بدون ضرورت بیرون نرویم، روزه باشیم و از یکسری چیزها پرهیز کنیم. این امر خاصیت عبادت را بیشتر برای ما نمایان کرده و در دسترس قرار میدهد.
تضادی بین اعمال عبادی فردی و امور اجتماعی وجود ندارد
حجتالاسلام سیداحمد فقیهی؛ استاد اخلاق مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی(ره):
باید بر این نکته تایید کنیم که اتفاقا افرادی بیشتر به فکر دیگران هستند و به مردم خدمت میکنند که در امور عبادیشان هم موفق هستند و با خدا انس دارند زیرا کسی حاضر است از مال و جان و وقت و آسایش ظاهری خود برای خدمت به دیگران بگذرد که ایمان بیشتری دارد بنابراین تنافی و تضادی بین اعمال فردی عبادی و امور اجتماعی وجود ندارد و هرقدر هم ایمان و اخلاق فرد بیشتر باشد خدمت او هم خالصانهتر، درستتر و بیمنتتر خواهد بود. کسی که معرفت به خدا و خضوع و خشوع دارد میتواند خالصانه هم خدمت کند بنابراین مقداری از امور عبادی برای همه لازم است. البته یقینا بخش عمده عبادات هم خدمت به دیگران است ولی نباید اسیر وساوس شیطانی شویم که مثلا برخی میگویند بهتر است به جای زیارت و ... پول آن را صرف امور خیر بکنیم.
انتهای پیام