عالمی که حیاط مدرسه را جارو می‌کشید + فیلم
کد خبر: 4185200
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۱

عالمی که حیاط مدرسه را جارو می‌کشید + فیلم

آیت‌الله شیخ حسین وحید عالم گیلانی در دوران استبداد پهلوی، منشأ کار خیر بود. او از فرصت‌های تبلیغی بهترین بهره را می‌برد و دارای بیانی شیرین بود به‌نحوی‌ که مشکل‌ترین مسائل علمی و دینی را با بیانی ساده برای همگان بیان می‌کرد.

آیت الله شیه حسین وحید آستانه ای

در سال 1275ش در شهر آستانه اشرفیه کودکی در منزل حاج ربیع دیده به جهان گشود که نام او را «حسین» گذاشتند. حاج ربیع مردی متدین و شب زنده‌دار بود که علاوه بر انجام کار کشاورزی، سِمت پر افتخار خادمی حضرت سید جلال الدین اشرف(ع) را بر عهده داشت و با عشق زائد الوصفی به این خدمت افتخار و مباهات می‌کرد. حسین دوران کودکی و نوجوانی را به سرعت پشت سرگذاشت و به تشویق والدین خود برای تحصیل علوم دینی رهسپار لاهیجان شد. کتب متداول مقدمات را در این شهر و در نزد اساتید فرزانه به خوبی آموخت و آنگاه به شهر رشت عزیمت کرد و اغلب درس‌های حوزوی را در این شهر در محضر اساتید این فن دنبال کرد. آیت‌الله سید حسین خلخالی، معروف به محقق خلخالی که از علمای بزرگ و مدرسین والامقام آن شهر به شمار می‌رفت از مهم‌ترین اساتید شیخ حسین در حکمت و معقول بود.

وی برای ادامه تحصیل در سال 1303 شمسی، رهسپار نجف اشرف شد و مدتی را در مسیر راه در قزوین و در مدرسه التفاتیه در کنار آیت‌الله سید موسی زرآبادی در علوم مختلف خصوصاً حکمت، مطالبی فرا گرفت. پس از آن عازم کربلای معلی و نجف اشرف شد و از محضر دانشمندان بزرگ آن دیار بهره‌مند و از دانش بیکران آنان خوشه‌های فراوانی چید. آیت‌الله شیخ حسین وحید، علاوه بر فراگیری دروس خارج فقه و اصول، حکمت، تفسیر، عرفان و سیر و سلوک الهی را نیز از محضر عارف نامدار شیخ مرتضی طالقانی که از اوتاد و عرفای بزرگ اسلامی نجف اشرف به شمار می‌رفت فرا گرفت و به مدت سه سال تمام در خدمت وی شاگردی نموده و از دریای علوم و معارف آن بزرگوار بهره مند شد.

آیت‌الله وحید در سال 1316ش. بعد از کسب کمالات علمی و فضائل اخلاقی و معنوی و نائل شدن به مقامات والای انسانی و بعد از اخذ اجازات کم نظیری از اساتید مشهور به زادگاهش آستانه اشرفیه بازگشت و تا آخر عمر شریف خویش، محبوب دینداران این دیار قرار گرفت. وی در میان مردم آستانه اشرفیه و حومه، محبوبیتی خاص داشت و از نفوذ سیاسی و اجتماعی یک مرجع برخوردار بود. محبوبیت فراوان آن مجتهد وارسته، تنها در سایه اخلاق و پرهیزگاری شکل گرفت. این مرد ربانی، تواضع و فروتنی فوق‌العاده‌ای داشت و با آنکه از نظر علمی در مقام بالایی از فقاهت بود، همراهی و تفقد از مردم را بر خود لازم می‌دانست و این خود یکی از رموز محبوبیت وی به شمار می‌رفت.

آیت‌الله وحید از فرصت‌های تبلیغی بهترین بهره را می‌برد. آیات الهی را با بیانی روان و ساده برای مردم تفسیر می‌کرد؛ قلوب مشتاقان وحی را روشنایی می‌بخشید و مردم را از نور تفسیر قرآن بهره‌مند می‌ساخت. رفتار و کردار این مرد بزرگ در طول زندگی خویش به‌ویژه در دوران حکومت خفقان آور رضاخان و اوایل حکومت فرزندش که آشفته بازار فرقه گرایی و تفرفه افکنی و دین ستیزی بود در ایجاد جامعه دینی و مذهبی آن سامان، نقش بسیار عمده‌ای داشت. وی هر روز مقید بود که برای ارشاد و هدایت مردم منبر برود و آنان را با پند و موعظه سازنده خویش در مسیر الهی سوق دهد؛ از آنجایی که سخنان وی نافذ و مؤثر بود و از دل با صفای او بر می‌خاست، لاجرم بر دلها می‌نشست.

مرحوم آیت‌الله وحید سالیان متمادی سالک راه حقیقت بود. صفای روح و کمال نفسانیش گواه بر این مدعا است. وی تکامل در اخلاق و عرفان عملی را مرهون زحمات و هدایت‌های معنوی استادش مرحوم طالقانی می‌دانست. عادت این مرد بزرگ این بود که بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب تدریس می‌کرد و ثلث آخر شب را همیشه بیدار و مشغول عبادت و دعا بودند. وی همواره در مدرسه علمیه جلالیه که با دست توانای خویش آن را پایه‌گذاری کرده بود مشغول تدریس طلاب و سربازان حضرت ولی عصر(عج) بود. سرانجام این مرد وارسته و عالم جلیل القدر به علت عارضه قلبی در شب جمعه، دوم جمادی الثانی 1374ق. مطابق با 8 بهمن 1333ش دار فانی را وداع گفت و مردم آن خطه را داغدار کرد.

انتهای پیام
captcha