به گزارش ایکنا، نشست «فلسطین؛ ریشهها و پیامدها» به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، عصر روز گذشته، سهشنبه ۲۵ مهرماه، در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست، حسین جابری انصاری، کارشناس مسائل خاورمیانه، علی ربیعی، عضو اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، حسین علایی، کارشناس مسائل استراتژیک، حسین سلیمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو انجمن علوم سیاسی ایران، هادی خانیکی، عضو انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و محمدعلی مهتدی، عضو انجمن مطالعات صلح ایران، از ابعاد مختلف به بررسی مسئله فلسطین و تحولات اخیر در غزه پرداختند.
علی ربیعی، عضو اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، با بیان اینکه فلسطین از اولین روز حضور رژیم غاصب اسرائیل در منطقه همواره یک مسئله مهم در افکار عمومی جهان اسلام و حتی روشنفکران جهان داشته است، گفت: این مسئله تأثیرات زیادی بر زندگی روزمره مردم منطقه از جمله ایران گذاشته است.
امنیت منطقه تحت تأثیر حضور اسرائیل
وی افزود: امنیت یا عدم منطقه رابطه معنادار و مستقیمی با کنشها و حضور اسرائیل در این سالها داشته است. تغییرات ژئوپلیتیکی منطقه و فشارهای سیاسی حامی صهیونیسم جهانی بر ساختارهای سیاسی دولتهای منطقه اثرگذار بوده است. حتی میتوان گفت توسعه، اقتصاد و دموکراسی خاورمیانه تحت تأثیر نظامیگری رژیم صهیونیستی است و برای بسیاری از دولتهای منطقه ضرورت نظامیگری اولویت پیدا کرده است.
ربیعی بیان کرد: این اتفاق در حقیقت باعث عقبماندگی و تقدم تفکر بقا و نظامیگری به جای توسعه و دموکراسی شده است.
وی با بیان اینکه ایرانیان به طور تاریخی دارای روحیه ظلمستیزی و ایستادن کنار مظلوم هستند، گفت: این فارغ از آن است که کدام دولت بر سر کار باشد و اتفاقاً در دولتهایی (دولتهای دوره پهلوی) که رابطه زیادی با رژیم صهیونیستی داشتند افکار عمومی در ایران بسیار جدیتر و قوتر در مخالفت با این غده عمل کرده است.
ربیعی اظهار کرد: ما شاهد سوءاستفاده یک رژیم افراطی از آیینهای یهودیت در منطقه هستیم و لذا ایرانیان همواره یهودیان و صهیونیسم را تفکیک کردهاند.
ضرورت ارائه روایت صحیح از واقعیت
عضو اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران بیان کرد: امروز ارائه تصویری از حقیقت ضرورت دارد و باید روایتها را از هم تمییز داده و واقعیت را نشان دهیم. امروز شاهد فضاسازی رسانهای زیادی هستیم که برساختهای غیر واقعی و حقیقتزدا ارائه میکنند. آنها چند اتفاق خشونتآمیز را آن چنان برجسته و بازنمایی کردند که سالها خشونت و آدمکشی خود را میخواهند زیر سایه این بازنماییها خفه کنند تا دیده نشود.
وی با اشاره به مشاهده نوعی هولوکاستسازی جدید از این وقایع گفت: هر جایی که فلسطینیها افرادی را گرفتند اسمش را آدمربایی و گروگان گذاشتند و در مقابل آنهایی را که اسرائیلیها گرفتند اسیر نامیده شد، هر اسرائیلی که کشته شد، مقتول نامیده شده و هر فلسطینی که به خاک و خون افتاد، مردهای که به حق مرده نام گرفت، یک سمت صاحب خاک و سمت دیگر متجاوز بازنمایی شد.
شرمساری از مواضع رسانههای فارسی زبان خارج از کشور
ربیعی با ابراز شرمساری و تأسف از مواضع رسانههای فارسیزبانان خارجی و برخی فارسیزبانان در خارج گفت: آنها به نام ایران حرف میزنند اما دعوت به هدف گرفتن ایران میکنند و جملاتی را بیان میکند که با روح حقطلبی و در کنار مظلوم بودن ایرانیان در تضاد است. اینها در حوادث داخلی سال گذشته در قالب دفاع مشروع، جنگ مسلحانه را توصیه میکردند و امروز در مقابل این اتفاقات، سکوت مطلق پیشه کردهاند.
وی در پایان با ابراز امیدواری از دخالت افکار عمومی جهان برای جلوگیری از قتل عام و اشغالگری جدید گفت: نگران هستیم که حضور قدرت های جهانی به ویژه آمریکا به بهانه هولوکاست، زمینه یک کشتار وسیع را در منطقه طراحی کنند. لذا از مجامع علمی و روشنفکران جهان به خصوص آمریکاییها و اروپاییها انتظار داریم به روشنگری حقایق بپردازند و ایستادن در کنار مردم بیگناه غزه را همانند دهههای گذشته دنبال کنند.
اهداف کاشت غده سرطانی در فلسطین
در ادامه حسین علایی، کارشناس مسائل استراتژیک، در سخنانی با بیان اینکه اصولاً موضوع اسرائیل، موضوع منطقه خاورمیانه نبوده، گفت: این موضوع بین مسیحیان و یهودیان در اروپا بود که منجر به هولوکاست شد. اروپاییها برای حل مسئله هولوکاست، این موضوع را از اروپا به منطقه ما منتقل کردند و سعی کردند یهودیان را در این منطقه ساکن کنند و این غده سرطانی را در خاورمیانه بکارند تا هم مسئله خودشان را حل کنند و هم یک زمینه برای مداخلات همیشگی خود در منطقه فراهم کنند و از طریق مسئله اسرائیل بتوانند منطقه را طبق برنامههای خود مدیریت نمایند.
وی افزود: این منطقه، سرزمین فلسطین بوده و قبل از اینکه در این سرزمین دولتی تشکیل شود ساکنان آن با هر دینی کنار هم زندگی میکردند و مسئلهای با هم نداشتند اما انگلیس وقتی خواست از این منطقه خارج شود، تلاش کردند یک نمایندگی در این منطقه ایجاد کنند و این غده سرطانی را در این منطقه بکارند ولذا در اوایل قرن بیستم این را به مسئله در منطقه تبدیل کردند.
مؤلفههای قدرت اسرائیل
علایی در تشریح مؤلفههای قدرت اسرائیل گفت: اولین مؤلفه زورگویی بوده که فلسطینیها را از خانههای خود بیرون کرده و آواره میکردند و این آوارگی و کشت و کشتار از روز اول اشغال شروع شده است. هیچ موقع فلسطینیها به آنها حمله نکردند و همیشه آنها شروعکننده حمله بودند و از این طریق آرام آرام شروع به توسعه سرزمینی کردند.
این کارشناس مسائل استراتژیک ابراز کرد: هر دولتی برای ایجاد در درجه اول نیازمند سرزمین است و این زمین باید یک فضای منطقی را ایجاد کند تا دولت در آن تشکیل دهد و اروپاییها تصمیم گرفتند منطقه فلسطین را به عنوان این زمین انتخاب کنند و چون در آن زمان، یهودی به اندازه کافی در این منطقه وجود نداشت باید یهودیان را از نقاط دیگر به این منطقه میآورند و لذا از حدود صد سال پیش بر تعداد یهودیان منطقه اضافه میشود که نمونه آن دوره پس از فروپاشی شوروی یا انتقال یهودیان آفریقا به این منطقه بود.
وی جمعیت را نیاز دیگر یک دولت برای تشکیل دانست و گفت: اسرائیل نه زمین و نه جمعیت در اختیار نداشت و برای این دو مؤلفه با حمایت آمریکا و اروپا برنامهریزی کردند. اگر اسرائیل فقط حمایت مالی آمریکا را نداشته باشد قابل بقا ندارد. همین الان اسرائیل سالانه 3 میلیارد دلار از آمریکا دریافت میکند و این به نسبت جمعیت کم آن رقم بسیار بالایی است.
نحوه اجرای سیاست توسعه سرزمینی و جمعیتی اسرائیل
علایی با تأکید بر عمیق و همهجانبه بودن این برنامه گفت: اسرائیل برای شروع کار خود باید این سرزمین را توسعه میدادند اما این سرزمین ساکنانی داشت و لذا آنها تصمیم به اخراج بیرون کردن ساکنان این منطقه کردند و به جای آن، یهودی وارد کنند. الان 7میلیون فلسطینی خارج از سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند و فلسطینیها حاضر در کرانه باختری و نوار غزه حدود5.5 تا 6 میلیون نفر هستند که در کمترین زمین حضور دارند که این جمعیت حتی در درون فلسطین هم آواره شده به گونه ای که 70 درصد ساکنان نوار غزه و 30 درصد ساکنان کرانه باختری، از نقاط دیگر به این دو نقطه آمدهاند.
این کارشناس مسائل استراتژیک بیان کرد: براین مبنا استراتژی اسرائیل برای تشکیل دولت یهود از ابتدا تکیه بر زور و حمایت قدرتهای بزرگ و دریافت کمکهای مالی کلان از آنها برای توسعه سرزمینی و جمعیتی بوده است.
وی با بیان اینکه اسرائیل برای توسعه سرزمینی تنها به منطقه فلسطین اکتفا نکردند، گفت: اسرائیل در این راستا جنگهای مختلفی را همواره علیه دیگران آغاز کرده تا اینکه در سال 1361 بعد از آزادسازی خرمشهر، حتی تا نزدیک بیروت را اشغال کردند. شعار آنها توسعه سرزمین اسرائیل از میزان فعلی به کشورهای مختلف اطراف خودشان است. براین اساس حمله و هجوم دائمی و توسعه سرزمینی و افزایش جمعیت ساکنان یهودی و کاهش جمعیت مردم بومی منطقه ویژگی اسرائیل از ابتدا تا به امروز بوده است.
راهبرد غرب برای غیر عربی، غیر اسلامی و غیر انسانی کردن مسئله فلسطین
علایی اظهار کرد: در کنار این استراتژی، آمریکا و اروپا این استراتژی را طراحی کردند که فلسطین نه تنها مسئله جهان عرب و جهان اسلام نیست بلکه مسئله انسانی هم نیست. براین مبنا استراتژی جدا کردن اعراب از فلسطین را در پیش گرفتند که اکنون به پیمان صلح ابراهیم رسیده که نه تنها اعراب را از پشت فلسطین خارج کردند بلکه اعراب را متحد اسرائیل کردند.
وی این طرح را جزو بزرگترین خیانتهای کشورهای عربی خواند و گفت: زیرا حداقل اعراب به جای اینکه در قضیه فلسطین بی تفاوت باشند با دشمن فلسطین تحت عنوان صلح همپیمان شدند. به عبارتی اسرائیل در حالی که میجنگد پرچم صلح به دست میگیرد و فلسطینیها که مجبورند در مقابل اشغالگری بایستند متهم به تروریست و آدمکشی میشوند.
این کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: مرحله بعد این است که میگویند فلسطین مسئله کشورهای اسلامی نیست و به همین دلیل باید گفت ترکیه بزرگترین خیانت را در این منطقه به مسئله فلسطین کرد که اولین کشوری بود که با اسرائیل رابطه برقرارکرد و اکنون هم در منطقه جزو کشورهایی است که در بزنگاهها خنجر میزند. مثل اینکه اسرائیل را در آذربایجان مستقر کرد و علیه ایران مشغول فعالیت است.
علایی تصریح کرد: طرحی که اروپا و آمریکا در حمایت از اسرائیل داشتند این بود که همه کشورهای حامی فلسطین را جدا کنند و بگویند مسئله فلسطین، مسئله حقوق بشری و انسانی نیست، بلکه مسئله مقابله یک دولت قانونی، اسرائیل، است که سازمان ملل آن را به رسمیت شناخته با گروههای تروریستی است که امنیت و بقای اسرئیل را هدف گرفتهاند.
وی ادامه داد: اما آنها به این سوال پاسخ نمیدهند که هفتاد سال پیش که اسرائیل تشکیل شد، مگر حماس، جهاد اسلامی و حزبالله در لبنان وجود داشت؟ اینها که اصلا وجود نداشتند؛ تشکیل حزبالله نتیجه اشغال سرزمین لبنان است. اگر اسرائیل به لبنان حمله نکرده بود که مردم لبنان نیازی به تشکیل حزبالله برای دفاع از خودشان نداشتند.
اشغالگری اسرائیل؛ ریشه تشکیل گروههای مقاومت
علایی اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که مردم لبنان به تأسی از روش انقلاب اسلامی حزبالله را تشکیل دادند و شروع به ایستادن جلوی تجاوز کردند و برای اولین بار اسرائیل را از سرزمین خود بیرون کردند. لذا مسئله گروههای تشکیل شده به نام مقاومت، همگی ریشه در اشغال سرزمین فلسطین دارد.
این کارشناس مسائل استراتژیک تأکید کرد: اسرائیل برای تداوم استراتژی خود در ذهن مردم جهان و فلسطینی ها چند چیز را حک کردهاند؛ اول اینکه سازمان اطلاعاتی اسرائیل قویترین سازمان و بر همه چیز مسلط است. دوم اینکه اسرائیل ارتشی دارد که هیچ موقع طعم شکست را نمی چشد و سوم اینکه اسرائیل است که قدرت تهاجم را دارد، آن هم نه فقط علیه فلسطینیها بکه همه کشورهایی که بالقوه حامی فلسطین هستند تا قدرتی فراتر از قدرت فائقه اسرائیل در کشورهای اسلامی و عربی تشکیل نشود.
علایی اظهار کرد: عملیات شنبه گذشته مقاومت فلسطین نشان داد که سازمان امنیتی و جاسوسی اسرائیل آسیبپذیر است. ارتش اسرائیل آنی نیست که تصویر خودش را در اذهان عمومی ایجاد کرده است. الان اسرائیل به دنبال وارد کردن نیروی زمینی به غزه هستند. بمباران حتی اگرهمه مردم را قتل عام کند اما تمامکنده نیست و حمله زمینی و تصرف سرزمینی تمامکننده است. اینکه اسرائیل ده روز است برای حمله زمینی معطل میکند و به ایران و حزبالله میگویند دخالت نکند و وارد عمل نشود، برای اینکه به زبان بیزبانی میگویند اسرائیل در این عملیات شکست خورده است.
انتهای پیام