با هرچه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم
کد خبر: 4167112
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۰
گفت‌‌وگو با پرده‌های عزای حسینی/ حسین قوللرآغاسی

با هرچه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای منبعث از مردم و گریزی از نقاشی درباری به سوی جامعه است که در این زمینه هنرمندان و آثار مرتبط با پیشوایان دین به ویژه امام حسین(ع) و واقعه عاشورا و اربعین جایگاه خاصی دارند.

حادثه عاشورا و قیام عظیم اباعبدالله(ع) در سال 61 هجری و در پس گذار و گذار بیش ‌از 14 قرن از وقوعش؛ امروز به مکتبی بدل شده که نه‌ تنها مسلمانان که جهانیان از آن به‌ عنوان مکتب آزادی‌خواهان جهان که به‌ نام امام سوم شیعیان، حضرت امام حسین(ع) متبرک شده؛ یاد می‌کنند.

آنچه در پس گذار این واقعه تاریخی در بطن و متن آن باعث زنده ماندن آن جریان شد، شاید کمترینش به وقوع بزرگترین تراژدی تاریخ بشریت بازمی‌گردد. اما مفاهیم عقیم عمیق پیدا و پنهان آن از حریت، ایستادگی، مقاومت، حق‌طلبی، مردانگی، شجاعت و در یک کلام «آزادی‌خواهی» یاد می‌شود؛ تنها مفاهیمی نیستند که در دایره‌ واژگان دین هدایتگر و مبین اسلام تعریف شود و همین جهان‌شمول بودن این مفاهیم است که باعث شده، دایره اثرگذاری، سیل مشتاقان و علاقمندان سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله تنها در مرزهای جغرافیای جهان اسلام نگنجد و تمام جهان اثیری را در بر گیرد.

دال ادعای راقم این سطور، شکوه حضور مردم از سراسر جهان با ادیان، نگرش‌ها، اقوام و جغرافیای مختلف و متعدد در راهپیمایی عظیم اربعین است.

در گزارش زیر علاوه بر نگاهی به تاریخچه پیدایش هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای عاشورایی با استناد به آثار موجود در گنجینه ارزشمند رضا عباسی، سفری در دل تاریخ پیدایش این هنر تا امروز خواهیم داشت. 

زبان هنر و ساحت قدسی مفاهیم دینی

ذکر این نکته برای یادآوری هم که شده ضروری است که ایرانیان موحد حتی پیش ‌از پذیرش دین اسلام، پیرو پیامبری آسمانی با کتابی متکی بر مفاهیم انسانی، معنوی، دینی، آیینی و مذهبی بودند.

نکته دیگر آنکه، ایرانیان همواره زبان هنر را اثرگذارترین، جریان‌سازترین و پرنفوذترین زبان برای بیان دیدگاه‌ها، عقاید و نگرش‌هایشان در تمامی عرصه‌ها از جمله مسائل مذهبی می‌دانستند. چه آنکه تاریخ تمدن و فرهنگ ایران‌زمین به‌ عنوان گهواره تمدن جهان؛ تک‌تک برگ‌هایش ممهور به آثار، نقوش، مجسمه‌ها، مکتوبات و دیگر شاخه‌های صنایع هنری است که جهان را وادار به ایستادن به احترام فرهنگ و هنر ایرانی کرده ‌است.

در کنار دلدادگی و سرسپردگی ایرانیان موحد به دین هدایتگر و مبین اسلام، برخی از وقایع تاریخ صدر اسلام چون مبعث حضرت رسول(ص)؛ عید غدیر؛ عید قربان؛ شهادت مولای متقیان و ماه رمضان؛ شهادت حضرت امام حسین(ع) و دو ماه محرم و صفر؛ زیست یگانه بانوی عالم بشریت حضرت صدیقه طاهره، فاطمه اطهر(س) به‌ عنوان الگوی زن متعالی و سهم و نقش حضرت زینب(س) در زنده نگاه داشتن قیام و نهضت حسینی در خلال دیگر رخدادها و رویدادهای مذهبی؛ احترام و توجه بیشتری را از سوی مسلمانان ایران‌زمین با خود به‌ همراه داشته است.

بر همین اساس است که وقتی درباره قیام حضرت اباعبدالله، نهضت و مکتب عاشورایی و حسینی صحبت می‌کنیم؛ سهم زبان «هنر سرخ» -هنر عاشورایی- سهمی غیرقابل چشم‌پوشی در بازتاب عرض ارادت ایرانیان به ساحت قدسی حضرت اباعبدالله و یاران باوفای ایشان به شمار می‌رود.

گفت‌گوی عاشقانه با پرده‌های عزای حسینی ./ حسین قوللرآغاسیبا هر چه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

هنری مردمی در برابر هنر دربار

امروز هرچند به‌ دلیل درهم‌آمیختن جایگاه زبان هنر در قالب مفاهیم مدرن و اندیشه‌ورز؛ هنر و تولیدات هنری انسان مدرن شکل و شمایلی متفاوت یافته اما آنچه فرهنگ، تمدن و هنر ایرانی را جهانی ساخته؛ تولید محصولات فرهنگی و هنری در هزاره‌های تاریخ است که سهم بسیاری از این دست از تولیدات به آیین‌ها، مناسک، اعتقادات مذهبی و دینی ایرانیان در تمامی این اعصار و قرون بازمی‌گردد.

آنچنان که در این گزارش اشارت رفت سهم ارادت ایرانیان به سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع)، قیام و مکتب حسینی سهمی والا و بالا در ارائه محصولات فرهنگی و هنری در تمامی شاخه‌های هنر هفت‌گانه آن دارد؛ اما اگر سفر خود را در بازه زمانی به دو قرن پیش‌ از ورود تفکر مدرنیسم جامعه جهانی و از جمله دروازه ورود آن در دوران مشروطیت به ایران هموار کنیم، در عصر و عهد صفوی یکی از گیراترین زبان‌های بیان رشادت‌ها، ایثار، مقاومت، پایداری، شهادت‌طلبی و آزادی‌خواهی امام حسین(ع) و یاران باوفایش را در قامت هنر تعزیه به‌ عنوان کهن‌ترین گونه نمایش سوگ ایرانی که خود ریشه در آیین‌های مختلف سوگ و عزاداری ایرانیان دارد می‌توان رصد کرد.

همین هنر بود که «نگارگری» و «خیالی نگاری» را به قلم جادویی نقاشان، خیالی‌پردازان و نگارگران ایرانی هموار ساخت.

امروز اگر درباره هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای صحبت می‌کنیم بی‌هیچ تردیدی؛ متن و بطن فهم و دریافت آن را تنها با ادبیات فرهنگ عامه می‌توان دریافت. چرا که تاروپود نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای چه بر روی چوب و کاشی، چه بر روی پرده؛ بی‌هیچ تردیدی ارتباطی مستقیم با جهان زیست عموم مردم در کف و بطن جامعه دارد.

پس به تحقیق می‌توان این موضوع را به اثبات نشست که هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای هنری مردمی و علیه هنر درباری و اشرافی بود که تنها مدح و ستایش پادشاهان عهد صفوی و در ادامه قاجار را با خود به‌همراه داشت.

سرسلسله‌دار نقاشی قهوه‌خانه‌ای عاشورایی

هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای ایران که از آن به ‌عنوان هنر نگارگری یا خیالی‌نگاری نیز یاد می‌کنند بر سه محور نقاشی‌های رزمی، مذهبی و بزمی استوار است.

آنچه که سهم رزم و بزم را در بطن خود منتقل می‌کند هویت شناسنامه فرهنگ ذات ادبیت ادبیات ایرانیان یعنی شاهنامه حکیم طوس، فردوسی بزرگ است و آنچه در قامت رویکرد مذهبی رُخ‌نمایی می‌کند به شرح روایت و تقابل اولیا با اشقیا از تاریخ صدر اسلام تا عهد صفوی که شاهد قرار گرفتن مذهب شیعه به‌ عنوان مذهب رسمی ایرانیان موحد بوده‌ایم باز می‌گردد.

بر همین اساس است که وقتی درباره حرکت نقاشی از دربار به سمت مردم روان می‌شویم، شکل و شمایل نگارگری و خیالی‌پردازی بار دیگر جایگاه خود را در ذات فرهنگ عامه و ادبیات مردم که آن زمان بسیاری از مفاهیم زیست انسانی، مردانگی، فتوت، جوانمردی، گذشت، ایثار و حق‌طلبی را در شاهنامه حکیم توس به‌ عنوان شناسنامه زبان پارسی یاد می‌کردند می‌توان به نظاره نشست.

اینجاست که بزرگی چون علیرضا قوللرآغاسی کار خیالی‌نگاری و نقش‌پردازی روایت‌ها و قصه‌های شاهنامه را از نقالان و گوسانان گرفت و بر چوب و کاشی نقاشی کرد. در ادامه راه تابلوهای نقاشی را از دربار به فضای قهوه‌خانه‌ها، زورخانه‌ها، حمام‌ها و بقعه‌های متبرک ایرانیان هموار ساخت.

فرزند بزرگ او حسین قوللرآغاسی با توجه به عرض ارادتی که هم خود و هم میان دیگر هم‌وطنانش در ایران‌زمین به ساحت مقدس سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) می‌دید، در کنار ادامه دادن راه پدر در حوزه نگارگری و خیالی‌نگاری روایت‌ها و نقل‌های نقالان شاهنامه؛ این‌بار در همراهی با هنرمندان تعزیه که در عهد صفوی در بزرگ‌ترین مکان نمایشی ایران یعنی «تکیه دولت» در تک‌تک روزهای سال و نه‌تنها ایام معطوف به محرم و صفر و یا شب‌های احیا در میانه ماه رمضان که مصادف با شهادت مولای متقیان حضرت علی(ع) است را به‌ عنوان نقش اصلی قلم خود قرارداد و شروع به کشیدن روایت‌های حماسه‌ حسینی؛ قیام و نهضت عاشورا کرد.

این راه ورود روایت شبیه‌خوانان که ادامه‌دهنده راه نقالان به قهوه‌خانه‌ها شد. قهوه‌خانه‌هایی که در اواسط عهد صفوی خود محلی برای حضور اشراف و ثروتمندان بود، به ‌سبب ورود مردمی‌ترین زبان هنر -هنر دینی-؛ راه عموم مردم را به خود باز کرد و این‌جا بود که شبیه‌خوانان نیز برای روایت قصه‌ها، داستان‌ها و اتفاقات قیام امام حسین(ع)، یاران باوفایش و در ادامه پرچم‌داری حضرت زینب(س) به‌عنوان قافله‌سالار اسرای کربلا؛ رد، نقش و خیالی دیگر از هنر دینی را در ایران آفریدند.

گفت‌گوی عاشقانه با پرده‌های عزای حسینی ./ حسین قوللرآغاسیبا هر چه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

گفت‌وگو با پرده‌ها

امروز هرچند در نقد و نظر به حوزه نقاشی قهوه‌خانه‌ای کمتر می‌توان رد و نشانی از قدرت و بارقه ساحت تأثیرگذار سنت نقاشی قهوه‌خانه‌ای در عهد قاجار تا میانه‌های دوره پهلوی اول را به‌سبب سیطره رسانه‌ها و تنوع شکل و شمایل رخدادهای فرهنگی و هنری رصد کرد؛ اما هنوز هم گنجینه‌هایی ارزشمند از یادگارهای ماندگار نقاشان قهوه‌خانه‌ای در عرض ارادت به حماسه کربلا را می‌توان در موزه‌ها و در برخی از هیئت‌ها و تکایا رصد کرد.

بار دیگر چنان عهد قدیم تنها فقط در گفت‌وگوی متقابل با این پرده‌ها غرق شد؛ در گفتمان نهضت عاشورا و آن‌چه که پرچم‌دار این قیام حضرت امام حسین(ع)؛ ماه بنی‌هاشم، حضرت عباس(ع)؛ حضرت علی‌اصغر(ع)؛ حضرت علی‌اکبر(ع)؛ حضرت قاسم(ع) و دیگر بزرگان آن قوم چون حضرت ام‌البنین(س)؛ حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) به‌عنوان بخشی از تاریخ عاشورا در ساحت و قامت روایت نقاشان قهوه‌خانه‌ای برای ما به یادگار مانده است.

امروز اگر از نامی چون حسین قوللرآغاسی در حوزه نقاشان قهوه‌خانه‌ای با محوریت حماسه عاشورا یاد می‌کنیم؛ او را باید بنیان‌گذار نقاشی قهوه‌خانه‌ای مذهبی دانست.

مردی که ادامه‌دهندگان راهش از دوستانش تا شاگردانش سهمی بزرگ در ماندگار کردن تاریخ ارادت شیعیان ایرانی به مکتب حسینی و قیام عاشورا را با خود به‌همراه دارند.

گفت‌گوی عاشقانه با پرده‌های عزای حسینی ./ حسین قوللرآغاسیبا هر چه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

تجلی سفارش مردمی در هنر دینی

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که به ماندگاری و ردپای طولانی هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای در ساحت خیالی‌نگاری منتج شد به وقف و نذر فرهنگی عموم مردم بازمی‌گشت که این‌بار علاوه ‌بر ارائه غذای جسم در قالب برگزاری هیئت‌ها و تکایا تلاش می‌کردند تا سهمی دیگر از نذر و ادای دین خود به‌عنوان ایرانی مسلمان و شیعه را به نقاشان و روح بلند و هنرمندانه آنها و قلم پرتوانشان بسپارند تا این‌بار هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای با رویکرد مذهبی و بازتاب روایت‌های حماسه‌ کربلا جایگاه سفارش مردمی را نیز با خود به‌عنوان مهر یادگار همواره به‌ همراه داشته باشد.

گفت‌گوی عاشقانه با پرده‌های عزای حسینی ./ حسین قوللرآغاسیبا هر چه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

نخستین‌هایی که به پای قوللرآغاسی نوشته شده

هرچند حسین قوللرآغاسی در غالب روایت‌ها بسیاری از اولین‌های سبک و سیاق نقاشی قهوه‌خانه‌ای را به‌ نام خود ثبت کرده اما چه شاگردان او و چه دوست همدل او -محمد مدبر- ادامه‌دهنده راهی بوده‌اند که امروز به بخشی از فخر هنر ایران‌زمین بدل شده‌ است.

از دیگر اولین‌هایی که می‌توان در حوزه نقاشی قهوه‌خانه‌ای با محوریت مضامین مذهبی و عاشورایی به‌ نام حسین قوللرآغاسی نوشت حذف بُعد و عمقِ میدان، آن چیزی که امروز «پرسپکتیو» خوانده می‌شود، بود. چرا که او اعتقاد داشت با عمق بخشیدن به پرده‌های نقاشی جان‌مایه کلام و بزرگی شخصیت‌ها فدای قوانینی می‌شود که در ساحت عرض ارادت به مباحث دینی جایگاهی از اعراب ندارند.

پس او بود که برای نخستین بار چهره اولیا چون امام حسین(ع)؛ حضرت عباس(ع)؛ حضرت علی‌اصغر(ع) و حضرت علی‌اکبر(ع) را در قامت بزرگ‌ترین چهره پرده نقاشی و چهره اشقیا را با وجود تعدد و تکثر بسیار بیشتر از اصحاب امام؛ کوچک‌تر در تابلو کشید. این خود سهمی دیگر از انتقال فرهنگ عامه در کوچک شمردن اشقیا باوجود خیل عظیم کَمی آنها به ‌شمار می‌رفت.

سهم دیگر از یادگارهای اولین حسین قوللرآغاسی در نقاشی قهوه‌خانه‌ای عاشورایی می‌توان به تفکیک و معنای رنگ در معنا بخشیدن به چهره اولیا و اشقیا اشارت داشت. این نگاه به شکل مستقیم طبق گفته‌های خود حسین قوللرآغاسی از تعزیه وام گرفته شده‌ است.

جایی‌که رنگ سبز تنها نماینده اصل، نسب و نسل اولیا به شمار می‌رفت و رنگ قرمز تنها زیبنده جایگاه اشقیاء بود. رنگ زرد تردید را رُخ‌نمایی می‌کرد تا مُرددانی که در برابر شقاوت لشکر «عمر سعد» بر فرزند علی و نوه رسول خدا تاختند را در عهد و زمانه‌ای در پس قرن‌ها گذار از سال 61 هجری بار دیگر بر زیست و افعال‌شان به تأمل وادارد تا اگر راه به خطا می‌روند با شک‌وتردید -که زمینه یقین است- به صراط مستقیم رهنمون سازد.

گفت‌گوی عاشقانه با پرده‌های عزای حسینی ./ حسین قوللرآغاسیبا هر چه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

سهم موزه رضا عباسی در جهانی‌سازی نقاشی قهوه‌خانه‌ای

آن‌چنان که در فصلی از این گزارش روایت رفت سهم مهمی از داشته‌های گنجینه هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای ایران در موزه رضا عباسی در تهران، پایتخت کشورمان نگهداری می‌شود.

گنجینه‌ای ارزشمند که از نظر ریالی و عددی نمی‌توان رقمی در برابر آن نوشت اما در وسعت معنای رسالتِ نابِ ذاتِ هنرِ دینی نه ‌تنها برای دو قرن گذشته که تا قرن‌های آینده و تا هستُ همیشه بشر در این جهان اثیری معنایی از عرض ارادت ایرانیان با زبان فراگیر هنر دینی به پرچم‌دار و پیش‌قراول حادثه کربلا و دشت نینوا، حضرت امام حسین علیه السلام دارد.

موزه رضا عباسی نه‌ تنها از آثار گنجینه حسین قوللرآغاسی که از دیگر نقاشان قهوه‌خانه‌ای ایران با رویکرد روایت‌های رزمی و مذهبی آثار مختلف و متعددی دارد که در جهانی کردن این هنر در امانت سپردن این آثار به دیگر موزه‌های سراسر جهان در قارهای مختلف سهم و نقشی بالا دارد.

اگر امروز نقاشی قهوه‌خانه‌ای مذهبی و عاشورایی ایرانیان در سراسر گیتی زبانزد خاص ‌و عام است؛ باید سهم بزرگی از آن را در امانت‌داری موزه رضا عباسی و به امانت سپردن این آثار گرانسنگ برای به اشتراک گذاشتن فهم و درک ایرانیان از زبان هنر برای بیان عمیق‌ترین مفاهیم دینی و مذهبی با رویکردهای جهان‌شمول به شمار آورد.

گفت‌گوی عاشقانه با پرده‌های عزای حسینی ./ حسین قوللرآغاسیبا هر چه عشق نام تو را می‌توان نوشت + فیلم

امید به آینده و جبران غفلت گذشته

امروز هرچند در ساحت عرض ارادت هنرمندان ایرانی به حماسه‌سازان دشت کربلا، پیروان نهضت و مکتب حسینی؛ پای زبان‌های مختلف هنری به میان آمده‌ است اما هنوز هم معدود هنرمندانی هستند که ادامه‌دهنده راه بزرگان، خط‌شکنان و پیشکسوتانی چون حسین قوللرآغاسی هستند و امید آن می‌رود که در سایه حمایت هرچه بیشتر مسئولان، بار دیگر شاهد رونق و شکوه این دست از آثار برای ادامه‌دهندگی راه آن‌ها باشیم.

گزارش و روایت از امین خرمی

عکس‌ از طاهره بابایی

فیلم از حامد عبدلی

انتهای پیام
captcha