به گزارش ایکنا، هفتمین شب مراسم سوگواری ایام محرم با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، با محوریت زیارت جامعه کبیره در دبیرستان صدیقین برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید.
«و بکم اخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب و انقذنا من شفاجرف الهلکات و من النار» به وسیله شما خداوند ما را از ذلت بیرون آورد و از غبارهای هلاکتها آزاد کرد و ما را از لب پرتگاه افتادن در هلکات و از افتادن در آتش نجات داد.
عرض کردیم اصل هلکات و نار در قیامت است ولی جلوههای کوچک آن در دنیا است. بخشی از آن همان چیزی است که به صورت عرفی و عوامانه تصور میکنیم مثل دیر شدن کرایهخانه و مشکل استخدام و ...، اهل بیت(ع) در این امور به ما کمک میکنند ولی ملاک اصلی برای قیامت است. هلکات اصلی که راه برگشت ندارد و بینهایت است برای قیامت است. مشکل این دنیا هر چه باشد روزی تمام میشود ولی مشکل قیامت ابدی است. بنابراین وقتی میگوید شما را از هلکات نجات دادیم فقط مشکلات زندگی نیست، مسئله اصلی آن دنیا است. هلکات اصلی همین است که در جایی قرار بگیری که راه برگشت نداشته باشی.
آتش انواع و اقسام دارد؛ هم آتش بد داریم و هم آتش خوب. آتش خوب را شبهای بعد بحث خواهیم کرد. یکسری آتشهای ما از بیرون است، یکسری از درون. آتشهای درونی از همین دنیا اثرش را دارد و اهل بیت(ع) میتوانند آن را برطرف کنند. بخشی از آتش قیامت هم به فرموده قرآن از ناحیه خود مردم و افرادی است که اهل جهنم با آنها همراه بودند. در قیامت مسئله معیت خیلی مهم است. اینکه تو با چه کسی همراه هستی و معیتت با کی است. در زیارات میخوانیم «معکم معکم لامع عدوکم». مستقل از رفتارهای شخصی خودت، یکی از عنوانهای روز قیامت معیت شما است. در معیت، عنوان روی کار اجتماعی شما میآید.
اگر قرار باشد همه ما همین الآن در هیئت از دنیا برویم، وقتی دارند ما را میبرند اولین عنوانی که به ما میدهند این است که اینها هیئتی هستند، بعد سراغ عناوین دیگر میروند و تقسیمبندیهای دیگر مطرح است. پس در قیامت ما بحثی به عنوان معیت داریم. وقتی قرآن میفرماید «وقودها الناس و الحجاره» این آتشهایی که از ناس است یک بخش از خودمان است یک بخش از دیگرانی است که با آنها هستیم؛ یعنی تو از آتش دیگرانی که با آنها هستی هم میسوزی.
این معیت گاهی کار دستت میدهد، گاهی گل دستت میدهد. حتی معیت در حد رضایت اینگونه است. یک موقع دارد کاری انجام میشود و تو داری با آنها همراهی میکنی ولی یک زمانی همراهی نمیکنی و داخل جمع نیستی و فقط نسبت به آن رضایت داری. مثلا یکی دارد دیگری را کتک میزند و شما به این کار راضی هستید. شما باید روز قیامت جواب بدهی. در روایت داریم کسی که راضی به عمل قومی باشد مثل این است داخل آنها بوده است و کسی که راضی باشد دو گناه دارد گناه دخول و گناه رضایت.
این اظهارنظرها و گفتنها گاهی دستمان را میبندد، گاهی دستمان را باز میکند. مثلا گاهی کسی کار خیری میکند و شما نسبت به آن رضایت دارید. یکی از راههای رهایی از هلکات همین است که به ما یاد دادند یکجاهایی آتش است. تا آخر عمر چند لحظه بیشتر نمانده است، بیا رعایت کن! تو که تا اینجا آمدی، رعایت کن! اگر شما با کسی کدورت داشته باشی و آن شخص یکی از عزیزانش را از دست بدهد و شما به مجلس ختم او بروید، وقتی با آن شخص مواجه شوید طرف شما را تحویل میگیرد. ما هم کارهایی کردیم که امام زمان(عج) دلش شکسته است ولی به مجلس ختم جد ایشان آمدیم، ایشان هم وقتی ما را میبیند ما را تحویل میگیرد.
شیطان دوست ندارد این مجالس را ببیند. از طرفی ما که دم از امام حسین(ع) میزنیم طوری رفتار کردیم که دور ارباب را خلوت کردیم. در ماجرای عاشورا خیلی از مدینه و مکه ملحق شدند و قبل از شب عاشورا هزار نفر با حضرت همراه بودند ولی شب عاشورا که حضرت بیعت خود را برداشتند، رفتند. این معیت آنقدر مهم است که از برخی معیت گرفته میشود. شخصی در کربلا بود به نام ضحاک که روز عاشورا با حضرت بود، مجروح هم شد. لحظات آخر گفت من وظیفه حمایت از شما را داشتم منتهی من باشم و نباشم شما شهید میشوی، لذا اگر اجازه بدهید بروم. حضرت هم فرمود میتوانی بروی. آدم دلش خیلی برای این آدمها میسوزد، حتی برای کسانی که شب عاشورا رفتند بیشتر دلش میسوزد. این آدم تا اینجا آمده، زخمی هم شده، حرفش هم منطقی بود، از نظر شرعی هم درست بود ولی معیت خود با حضرت را از دست داد.
امام حسین(ع) اصل معرفت است، پرچم او هم اصل معرفت است. رابطه خود را با این پرچم قطع نکنید. اصلا فکر کنید انواع و اقسام شبههها درست است ولی بگویید 355 روز سال برای دیگران اقلا 10 شب از سال برای خودمان باشید. آن وقت میبینید «و انقذنا من شفاجرف الهلکات» در حق شما مستجاب میشود.
انتهای پیام