راهکارهای تقویت عزت و اعتماد به نفس در دختران
کد خبر: 4142141
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۰
مسعود آذربایجانی تشریح کرد؛

راهکارهای تقویت عزت و اعتماد به نفس در دختران

عضو هیئت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه دختران دارای توانایی‌ها، استعداد‌ها و ظرفیت‌هایی هستند که باید آنها را دریابند و نسبت به آن‌ها آگاهی داشته باشد تا به احساس خودارزشمندی و عزت نفس دست یابند، تصریح کرد: والدین در انتقال این احساس نقش اساسی بر عهده دارند.

چگونه دخترانی با عزت نفس تربیت کنیم
یکی از موضوعات مهم اجتماعی امروز جایگاه و نقش دختر در عرصه خانواده و جامعه است. در اندیشه اسلامی جایگاه دختر به اندازه‌ای است که پیامبر اکرم(ص) در مهمترین مسائل اجتماعی از جمله قضیه مباهله دخترشان را وارد می‌کنند، در حالی که در آن زمان اعراب دخترانشان را زنده به گور می‌کردند.
 
خداوند سبحان در آیه ۴۹ سوره شوری از دختر به عنوان هدیه یاد می‌کند که انسان‌ها باید از این هدیه خداوند خوشحال شوند. در ادبیات ائمه معصومین(ع) نیز چنین تعابیری متداول استف به طوری که پیامبر اسلام(ص) از دختران به باقیات صالحات تعبیر می‌کنند.
 
با این وجود، نقش تعیین‌کننده زن در بقا و رشد جامعه بشری همواره مورد توجه بوده است و تاریخ، گویای این واقعیت است که زن در کنار مرد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نقش‌آفرینی کرده است. بدین جهت تربیت صحیح دختران و قرار دادن آنان در مسیر درک توانایی‌ها، استقلال و عزت نفس اهیمت بسزایی برای خانواده و اجتماع دارد و سعادت جامعه نیز با این مهم پیوند می‌خورد.
 
در این راستا ایکنا با حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره تقویت عزت نفس دختران از سوی والدین گفت‌وگو کرده‌ است که در ادامه مشروح آن از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
ایکنا ـ عزت نفس چیست و چرا اهمیت دارد؟
 
عزت نفس یا Self-esteem به معنای احساس خودارزشمندی در یک فرد است. یعنی به میزانی که فرد برای خود ارزش و اهمیت قائل است، خودارزشمندی یا عزت نفس گفته می‌شود. این تعریف، کلی است و به چند مسئله بستگی دارد. یکی از آن‌ها این است که به عنوان انسان، دارای احساس خودارزشمندی باشیم. مطالعات روانشناسی، دینی و انسان‌شناسی نشان می‌دهد، با توجه به ویژگی‌ها و مزیت‌هایی که یک انسان دارد، همچنین ظرفیت‌ها و استعداد‌هایی که دارد، می‌تواند بر بسیاری از موجودات دیگر پیشی گیرد. بنابراین به دلیل این استعدادهاست که قرآن می‌فرماید؛ «وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا؛ و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.» از این آیه می‌توانیم این نکته را دریافت کنیم که باید نسبت به این ظرفیت‌ها و استعدادها آگاهی پیدا کنیم. مثلاً انسان، قدرتی که برای تفکر دارد و می‌تواند اندیشه کند، از زبان خودش برای ارتباطات با انسان‌های دیگر استفاده کند و یا درباره گذشته و آینده فکر و تدبیر و پیش‌بینی کند. اینکه انسان قدرت ابزارسازی دارد و می‌تواند از بالاترین تکنولوژی‌ها بهره‌مند شود. همچنین این قدرت را دارد که سایر موجودات را استخدام و تسخیر کند و از آن‌ها کار بکشد و یا بر سایر انسان‌ها و موجودات مدیریت کند. انسان قدرت رشد و یادگیری، ارتقا و خودشکوفایی دارد. این‌ها مسائلی است که او را نسبت به سایر موجودات متمایز می‌کند و ارزشی به انسان‌ها می‌دهد که اگر به تفسیر این‌ها آگاهی یابد، می‌تواند احساس خودارزشمندی کند.
 
دومین منشأ احساس خودارزشمندی این است که بانوان، زن بودن خودشان را دریابند و به عنوان جنسیت زن، ویژگی‌هایی که دارند را درک کنند. برای مثال در بحث روانشناسی اختلافی، بحث‌های زیادی درباره ویژگی‌های برتر زن و مرد و تفاوت‌هایی که دارد، شده است. این تفاوت‌ها زندگی را برای انسان‌ها معنادارتر و زیباتر می‌کند. مانند اینکه نیمکره راست در خانم‌ها قوی‌تر از نیمکره چپشان است و در مردان نیمکره چپشان قوی‌تر است و یا خانم‌ها قدرت کلامی، هنر و هوش هیجانی بیشتری دارند و لطافت آنها در فهم و ظرافتشان در امور بیشتر است. به قول استاد ما آیت‌الله جوادی آملی در کتاب «زن در آیینه جمال و جلال»، زن‌ها به ملکوت نزدیکتر هستند. همچنین قدرت تولید مثل برای زن‌ها به صورت ویژه و منحصر بفرد است. به همین دلیل قدرت مراقبت‌گری و اخلاق مراقبت و حمایت در آن‌ها بالا است و از نظر اخلاقی و مذهبی به طور نسبی، زن‌ها نسبت به مردان ویژگی‌های برتری دارند. این‌ها بخشی از ویژگی‌های مثبت جنسیتی است که اگر دختران ما نسبت به آن‌ها آگاهی یابند می‌تواند منشأ خودارزشمندی باشد.
 
دسته سوم از عوامل خودارزشمندی، ویژگی‌های شخصی و فردی است. یعنی هر فردی خصوصیات و سوابقی نظیر وراثت، تربیت، تحصیلات و ... که دارد را دریابد و نسبت به آن‌ها آگاهی داشته باشد و یا قدرت، حس و لطافت معنوی که دارد را در خود ببیند و به خودآگاهی برسد؛ بنابراین فردی که ما به عنوان یک خانم درباره‌اش صحبت می‌کنیم، شامل مجموعه‌ای از توانایی‌هاست. دسته‌ای از این توانایی‌ها انسانی است، دسته‌ای ویژه جنس زن است و باید زن بودن خود را بشناسد و دسته سوم توانایی‌های فردی است؛ که این سه، ارزشی به وی می‌دهد که به خود ببالد و به عنوان ظرفیت‌های خدادادی، در مسیر خدمت به انسان‌های دیگر گام پیش بگذارد و سبب تقویت عزت نفس شود.
 
ایکنا ـ پدر و مادر چگونه می‌توانند عزت نفس را در دختران خود تقویت کنند؟
 
از نظر تربیتی، نگاهی در گذشته بوده و با وجود اینکه امروز، کمتر شده است، اما هنوز در برخی از خانواده‌ها وجود دارد که دختر بودن را یک عنصر منفی درنظر می‌گیرند. بسیاری از کار‌ها بین دختر و پسر مشترک است، مثلاً توانمندی‌های علمی در ابعاد مختلف ریاضی، تجربی، سواد مطالعاتی و ... بین دختر و پسر مشترک است و نباید والدین نگاه تحقیرآمیز و متمایز داشته باشند و باید شرایط مساوی را در این زمینه‌ها فراهم کنند تا بتوانند رشد کنند و ارتقا یابند. این امر، عزت نفس و اعتماد به نفس خوبی به دختران خواهد داد.  
 
جنبه دیگر درباره ویژگی‌های دختر و پسر است؛ پدر و مادر می‌توانند به لطافت طبع، ظرافت عمل و دقت‌هایی که در روابط اجتماعی و حساسیت‌های مثبتی که دختران در محاسبات عاطفی دارند توجه کنند. این‌ امر باعث ارتقای ویژگی‌های مثبت و رشد عزت نفس در دختران خواهد شد.
 
دسته سوم ویژگی‌های فردی است که با توجه به شناختی که والدین از دختر خود دارند، در سنین مختلف از کودکی تا نوجوانی و جوانی می‌توانند بیشترین شناخت را نسبت به فرزندان خود به ویژه دختران داشته باشند. بنابراین می‌توانند همین توانایی‌های او را به رُخش بکشند و تقویت کرده و زمینه رشد او را فراهم کنند. این هم باعث عزت نفس خواهد شد. گاهی پدر و مادر‌ها قدری نسبت به این مسئله کوتاهی می‌کنند، البته به طور کلی در خانواده‌های ایرانی ممکن است به دلیل محجوب بودن و باحیا بودن مطرح کردن دخترانشان در جمع ممانعت ایجاد کند. اما به نظرم این مسئله گاهی حد افراط به خود می‌گیرد و باعث می‌شود دختران عزت نفس لازم را پیدا نکنند. در حالی که والدین می‌توانند برای خویشاوندان و آشنایان از توانمندی‌های دختر خود تعریف کنند تا دختران هم به ویژگی‌های مثبت خود آگاهی پیدا کنند و به خود ببالند.
 
باید دقت کنیم از شیوه‌های منفی که مانع رشد عزت نفس خواهد شد، جلوگیری کنیم. مثلاً از به کار بردن لقب‌ها و ویژگی‌هایی که باعث تحقیر دختران می‌شود، پرهیز کنیم. ممکن است یک رفتار دخترمان اشتباه باشد، ولی ما نباید این را منسوب به همه رفتارهایش کنیم و کل شخصیتش را زیر سوال ببریم، که تو هر کاری می‌کنی خراب می‌کنی و یا کارهایت را نمی‌توانی درست انجام دهی. باید بگوییم، این کار، این اشکال را دارد و دفعه بعد این اشکال را برطرف کن. همانطور که پیامبران الهی نیز این طور بودند. بنابراین نباید از لقب‌ها و واژه‌ها که بار منفی دارند استفاده کرد. به ویژه اینکه، کلماتی که پدر و مادر‌ها استفاده می‌کنند، می‌تواند تأثیر عمیقی داشته باشد؛ بنابراین باید تلاش کنیم روش حمایتی داشته باشیم. البته حمایت مثبت و بجا و نه حمایت‌های بیجا. در مواردی هم اگر کسی حرفی می‌زند که موجب تمسخر، تحقیر و .. در فرزندان می‌شود، باید تذکر دهیم.
 
ایکنا ـ چگونه دخترانی تربیت کنیم که در آینده مادرانی قدرتمند باشند؟
 
اول  از همه باید بچه‌ها را طوری تربیت کنیم که انسانی قوی باشند. یک شهروند قوی باید بتواند در برابر مشکلات، سختی‌ها و مسائل مختلف مقاومت کند. وقتی دختر کوچک است، در صورتی احساس ارزشمند و دوست‌داشتنی بودن می‌کند که در مراقبت از او، مصمم باشید، او را در آغوش گرفته و به نرمی نوازشش کنید، با او حرف بزنید، به صحبت‌هایش گوش دهید و نیازهایش را جدی بگیرید. کودکان فقط در صورتی به عزت‌نفس می‌رسند که محبت بی‌قید و شرط را از سوی والدین خود دریافت کنند؛ عشقی که ربطی به‌ ظاهر و رفتار آنها ندارد و فقط به خاطر حضورشان در زندگی پدر و مادر است.
 
البته در بحث تربیت جنسیتی یعنی به عنوان دختر و مادر روی آن‌ها کار کنیم، به این معنا که به دختر بودن آن‌ها و توانمندی‌هایی دارد و برای غیر او غیرممکن است، به عنوان یک ارزش مثبت توجه کنیم. در واقع باید مفهوم مادری را به تدریج در دختران تبیین کنیم. البته پس از اینکه به سن ۱۴-۱۵ سالگی رسیدند، باید در زمینه پرورش مهارت‌های مادری روی دخترانمان کار کنیم. یعنی کسی باشد که بتواند مادر قوی و توانمند باشد و از فرزندان خود حمایت کند. این مسئله نیاز به از خود گذشتگی دارد تا به موفقیت برسد و اگر بدنش به خاطر بارداری خراب شد، این ازخودگذشتگی را به خاطر مادر بودن داشته باشد. باید از نوجوانی این فهم و ادراک را در دخترانمان ایجاد کنیم تا به این مهارت دست یابند و به تدریج در سن ۲۰ سالگی برای ازدواج و پس از آن مادر شدن آماده شوند.
 
ایکنا ـ پدران چه نقشی در شکل‌گیری شخصیت دختران دارند؟
 
این مسئله مهمی است و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه کتاب «پدر قهرمان من» نوشته دکتر مگ میکر، نویسنده‌ای که درباره پدر خود این تجربه را داشته، خواندنی است. این کتاب را شهناز نوحی ترجمه کرده و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به چاپ رسانده است. این، بهترین کتابی است که درباره نقش پدران در تربیت دختران منتشر شده است.
 
به طور کلی دختران، اولین تجربه‌ای که در  ارتباط صحیح و طبیعی با جنس مخالف یا مرد دارند، در رابطه با پدرشان است که باید آگاهانه، منطقی و در چارچوب عرف و آداب جامعه باشد تا بتوانند تجربه خوبی از این ارتباط داشته باشند و در آینده با همسر خود نیز ارتباط مناسبی برقرار کنند.  
 
معمولاً دختران زیر سایه پدر تربیت می‌شوند و پدر می‌تواند این نقش را ایفا کند و در سن بلوغ به دلیل شرایط عاطفی خاصی که تجربه می‌کنند، گاهی ممکن است ارتباط مناسبی با مادر نداشته باشند، اما پدر می‌تواند به عنوان پشتوانه استوار و محکم این کاستی را تأمین کند و ارتباط ویژه‌ای با هم داشته باشند. با هم بیرون بروند، گاهی سینما، پارک، کافه و رستوران و ... بروند و یا در شهر‌های مذهبی با هم به حرم بروند و یا با هم پیاده‌روی کنند و یا کوه بروند. دختران باید تجربه با پدر بودن را داشته باشند و احساس کنند، می‌توانند به آن‌ها تکیه کنند. دختران برخی از مسائلشان را که نمی‌توانند به دیگران بگویند، به پدرشان به عنوان محرم رازشان بگویند و در حقیقت در زندگی او، پدر، قهرمان باشد.
 
جالب است که نویسنده در بخشی از کتاب «پدر، قهرمان من» می‌گوید؛ تنها  کسی که هم‌ اسم با خداوند است، پدر است. این خانم مسیحی است اما می‌گوید، شما نیز همانند خدا، ولی نامیده می‌شوید. یعنی پدر جنبه ولایت و سرپرستی دارد. به همین دلیل باید این نقش را برجسته و تقویت کنیم و متأسفانه در یکی دو دهه اخیر  در سریال‌های تلویزیون دیده می‌شود که نقش پدر را در خانواده ضعیف می‌کنند.
 
گفت‌وگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
captcha