شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از چندین شورای عالی در سطح کشور است که با هدف سیاستگذاری و برنامهریزی برای بهبود وضعیت فرهنگی کشور تاسیس شده است. در چند روز اخیر حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان دبیر جدید این شورا معرفی و منصوب شد.
خبرنگار ایکنا درباره اولویتهای این شورا در دوره جدید و توقعات حوزه علمیه از دبیر آن، گفتوگویی با آیتالله محمود رجبی، عضو شورای عالی حوزه و رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) انجام داده است که در ادامه میخوانید؛
مقام معظم رهبری در طول سالهای اخیر رهنمودهای بسیار خوبی به شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتهاند و به نظرم همین توصیهها باید به سیاستها و راهبردها تبدیل و برای آن برنامه کوتاهمدت تعریف شود و این رهنمودها میتواند نقشه راه موفقی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد تا اولویتبندی اجرایی و عملیاتی خوبی داشته باشد.
به نظر بنده باید شاخصهایی برای انجام هر یک از اینها در نظر گرفته شود تا در کوتاهمدت بتوان میزان موفقیتها را بسنجیم و ارزیابی کنیم که جلو رفتهایم یا خیر. بنابراین تعریف یک نقشه راه عملیاتی با جامعهنگری و آیندهنگری لازم در این زمینه ضروری است و امور باید به صورت علمی، پیش برود که به نظر میرسد چنین چیزی تاکنون محقق نشده است یعنی فرمایشات مقام معظم رهبری به راهبرد و برنامه تبدیل نشده است. همچنین باید آسیبشناسی دقیقتر و جامعتری نسبت به برنامههای اجراشده و بازتاب و بازدهی آن صورت بگیرد.
البته کارهای خوبی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام شده است و نباید این تلاشها و زحمات را نادیده بگیریم و در این مدت کمیسیونها فعالیتهایی داشتهاند ولی نگاه جامعی وجود نداشته و آسیبشناسی صورتگرفته کمتر ناظر به رهنمودها و بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است و شاخص لازم برای اجرای موفقیتآمیز برنامهها و میزان نتیجهبخشی آنها نداشتهایم و به نظر بنده مهمترین کار دنبال کردن این موضوع است.
مقام معظم رهبری در بیاناتشان با صراحت فرمودهاند که سراغ کارهای انجام نشده و کمتر مورد توجه بروید و در دوره مدیریت جدید باید سراغ این مسائل رفت و باز تاکید میکنم شاخصها خیلی مهم هستند یعنی ملاک و معیار برای سنجش میزان پیشرفت و بازتاب برنامهها باید وجود داشته باشد تا ببینیم که مثلا بعد از یکسال و دوسال چه تحولی انجام شده است، همچنین برنامهها باید فرایندی باشند تا رصد مرحلهای داشته باشیم و اگر در برخی موارد موفقیتی نبوده است دلیل آن را بیابیم.
معتقدم اگر این مسائلی که بیان شد یعنی توجه بیشتر به رهنمودهای رهبری و تبدیل آن به برنامه و داشتن معیارهای سنجش تحقق اهداف، رعایت شود بسیار امیدوارکننده خواهد بود و به ویژه اینکه آقای خسروپناه هم در حوزه تحقیق و هم طرح و ایده، توانمند است و میتواند از طرحهای حوزه و دانشگاه استفاده کند. البته قبلا هم طرحها و ایدههای دانشگاهی و حوزوی به شورا ارائه شده است ولی مهم داشتن برنامه اولویتبندی شده و به خصوص سنجش و ارزیابی میزان پیشرفت است.
تعامل حوزه با شورای عالی انقلاب فرهنگی در دوره جدید باید قدری بیشتر و توسعهیافتهتر باشد و حوزه به خصوص در مراحل مقدماتی تدوین طرحها و برنامهها باید حضور جدیتری داشته باشد. الان فقط مواردی که مرتبط با حوزه است وارد کمیسیون حوزوی شورا شده و بررسی و اظهارنظر میشود ولی به نظر بنده باید قدری این حضور وسیعتر باشد و حوزه در مورد طرحها و برنامههای عامتر نظر بدهد و نقشآفرین باشد یعنی محصور به مسائل مرتبط با حوزه نشود.
حوزه روزآمد است و در عرصه علوم انسانی متخصصان بسیار خوبی تربیت کرده است که صاحبنظر هستند و هم میتوانند به وزاتخانهها و نهادهای دیگر ایده بدهند. استفاده از حوزه باید سازمانیافته و سیستمی باشد نه اینکه صرفا گفته شود یکنفر از حوزه هم در جلسات حضور داشته باشد.
به عنوان نمونه تعیین شاخصههای فرهنگی امر مهمی است و چون فرهنگ ما باید اسلامی باشد حوزه در این عرصه به خصوص در استخراج شاخصهها نقش مهمی میتواند ایفا کند. اول باید فرهنگ ناب، تعریف و شاخصههای آن دستهبندی و مشخص شوند و حوزه به خاطر تلاش علمی در عرصه دین میتواند مؤثر باشد؛ البته حوزه چون شبکه تبلیغی وسیعی هم دارد میتواند در ترویج و نهادینهکردن برنامههای شورا مؤثر و یاریدهنده باشد.
به نظر بنده ساختارهای فرهنگی ما نیازمند بازنگری است و در برخی موارد نیازمند تغییرات انقلابی و جهادی است. برخی نهادهای فرهنگی ما ساختار مطلوبی ندارند و باید تغییر کنند البته این تغییرات باید تدریجی و نرم و توام با لطافت و رعایت ظرائف باشد وگرنه خاماندیشی است که فکر کنیم تغییرات یکشبه رخ میدهند. البته تغییرات باید تدریجی باشند ولی نباید به یک امر فرسایشی هم تبدیل شوند.
در مواردی، ساختارها مشکلآفرین شدهاند و باید اصلاح شوند و از سوی دیگر متولیان فرهنگی باید از عمق جان به فرهنگ ناب اسلامی معتقد باشند و مهمتر از آن داشتن روحیه کار جهادی است. کسانی که در عرصه مدیریت کشور هستند باید روحیه جهادی داشته باشند و تا این روحیه نباشد کارها با دستور و شرح وظایف سازمانی، پیش نخواهد رفت.
همچنین باید کارهای زیربنایی و عمیق انجام شود وگرنه کارهای روبنایی تاثیرات روبنایی دارد؛ تاکیدی که مقام معظم رهبری بر طرح ولایت دارند به خاطر این است که کاری بنیادی است و در سطح ملی هم باید دنبال چنین اموری برویم که میتواند تاثیرات بنیادی به جا بگذارد.
رسالت اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی پیگیری و هدایت انقلاب فرهنگی است. پیروزی انقلاب برخاسته از یک انقلاب فرهنگی در جامعه بود آن فرهنگ در آغاز انقلاب خط بطلانی بر عناصر و ساخت فرهنگ حاکم قبل انقلاب و نفی فرهنگ غلط شرق و غرب بود. شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی شعاری متکی به یک شعور و فرهنگ برخاسته از اسلام بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به این قله و چشمانداز نگاه کند و در دو بعد سلبی و ایجابی هدایت و راهبری کند. در بعد سلبی بایستی رسوبات فرهنگ طاغوتی و نیز انحرافات از فرهنگ انقلاب اسلامی و احیاناً برخی عناصر فرهنگی غربی که در جامعه جا خوش کردهاند را با هدایت، راهبری و دگرگون کند. قلمرو آن نیز، هم فرهنگ عمومی است؛ هم نهادهای فرهنگی و هم مرافق نظام.
باید عناصر صحیح فرهنگی در جامعه تبدیل به گفتمان شود و نهادینه شود و راهبری چنین حرکت و فرایندی به عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
در برخورد با تهاجمات فرهنگهای بیگانه، شورا در هدایت و راهبری نباید حالت انفعالی و تدافعی داشته باشد بلکه با حالت تهاجمی به این حملات پاسخ درخوری بدهد. بیشک دشمنان انقلاب مدام در صدد ترویج فرهنگ منحط خود هستند و هیچگاه از این حرکت دست برنمیدارند. بنابراین شورای عالی انقلاب فرهنگی باید مدام این تحرکات دشمن را رصد کند و متناسب با آن هدایت پیشگیرانه داشته باشد و در این هدایت باید بهگونهای باشد که هر دستگاه و نهادی وظیفه و تکلیف خود را در زمینه فرهنگ بداند.