تثبیت جایگاه نظام اسلامی و برگزاری برنامههای فرهنگی و مناسبتهای دینی موجب معرفتافزایی و ایجاد پیوند محکم بین ارزشهای دینی و جوانان میشود. ترویج و گسترش ارزشهای دینی و انقلابی، ایجاد فضای معنوی و مطلوب در جامعه بهویژه جوانان، جایگاه نظام اسلامی در جهان را مستحکمتر و دشمن را روزبهروز با یأس و ناامیدی مواجه خواهد کرد.
خانواده به عنوان نخستین کانونی که در این زمینه میتواند نقشآفرینی کند و پس از آن، مدرسه، آموزشگاهها و دانشگاهها باید به این امر مهم عنایت ویژه داشته باشند و به فراخور نیاز افراد در دورههای گوناگون سنی، آنان را یاری کنند.
تشویق افراد، سازمانها و صاحبان پایگاههای اجتماعی به گام نهادن در این راه نیز یکی دیگر از راههای حفظ و گسترش ارزشهای دینی در سطح جامعه است. تلاش برخی افراد، گروهها و احزاب برای کمرنگ کردن یا از بین بردن پایبندی به ارزشها به ویژه در میان نوجوانان و جوانان، خیانتی نابخشودنی، ستمی ناروا و بهترین راه ایجاد سلطه بیگانگان بر سرزمین اسلامی است زیرا جامعه تهی از ارزشهای دینی، بستر مناسبی برای تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن خواهد بود.
در رابطه با شیوههای تأثیرگذار در حوزه ترویج ارزشهای دینی در جامعه به گفتوگو با مهدی کاموس، پژوهشگر حوزه دین و جامعه پرداختیم که مشروح آن را در ادامه مطالعه میکنید.
ایکنا ـ سازوکار ترویج ارزشهای دینی در جامعه چیست و چگونه صورت میگیرد؟
ترویج ارزشهای دینی فراتر از امر تبلیغ دینی است. در بحث ترویج موضوع رابطه جامعه و حاکمیت و میزان و چگونگی رابطه قدرت و اراده سیاسی با رواج عقاید، اخلاق و مناسک دینی مطرح است؛ به این معنا که میتوان گفت در بحث ترویج دینداری بحث اراده حاکمیت سیاسی جامعه در ترویج امر دین مسئله مهمی است یعنی اینکه اگر حاکمیت جامعه دینی باشد یا نباشد یا حاکمیت سیاسی نسبت به دین موضع رواداری، بیتفاوت یا مخالف داشته باشد، در بحث ترویج ارزشهای دینی در جامعه مهم است.
جامعه از کنش افراد نسبت به ساختارها تشکیل شده است. یعنی از نوع رابطه من به عنوان عضو یک جامعه و شهروند در ارتباط با ساختارهای مهم جامعه مانند خانواده، دین، اقتصاد، آموزش و پرورش و رسانه جامعه شکل میگیرد. اگر دین را یکی از ساختارهای جامعه در نظر بگیریم، بحث ترویج ارزشهای دینی ابعادی پیدا کرده و راهی را در پیش میگیرد. اما اگر تمام ساختارهای جامعه را زیر نظر حاکمیت دینی ببینیم، ترویج امر دینی جایگاه و مسیر و سازوکار دیگری پیدا میکند.
به هر حال ابعاد دینداری و تنوع دینداری به رابطه جامعه، ارزشهای دینی و اراده سیاسی در حاکمیت بستگی دارد. برای اینکه بتوانیم بحث سازوکار ترویج ارزشهای دینی در جامعه را بررسی کنیم، باید در درجه اول نوع جامعه را مشخص کنیم، اما اگر بخواهیم از این بحث بگذریم و به نظریههای جامعهشناسی در بحث دین، ترویج دین و ارزشهای دینی بنگریم، متوجه خواهیم شد که نگاههای متفاوتی در این زمینه وجود دارد.
برخی از جامعهشناسان و برخی مکاتب جامعهشناسی مانند مکتب تضاد و مکاتب مارکسیستی نگاهشان به دین و جامعه نگاهی ناسازگار است اما برخی جامعهشناسان مانند امیل دورکیم، دین را باعث تعدیل جامعه دانسته و بر ضرورت وجود دین برای ایجاد سازگاری در جامعه تأکید میکنند. وبر و برگر نیز از جمله افرادی هستند که نگاهشان به دین، نگاهی تعاملی با جامعه است. وبر معتقد است که ادیان چه مسیحیت و چه اسلام در رفتار و تفکر جمعی پیروان دین تأثیر میگذارد. یعنی تفکر جمعی که در میان مسلمانان وجود دارد با تفکر جمعی در میان مسیحیان متفاوت است. تمامی این مسائل در ترویج ارزشهای دینی در جامعه مؤثر است.
ایکنا ـ چگونه ارزشهای دینی در جامعه به رفتار تبدیل شده و در میان مردم مشهود میشود؟
ارزشها منجر به ایجاد نگرشها و نگرشها نیز منجر به رفتارها میشوند یعنی عملاً ارزشهایی که منجر به تغییر رفتار نشوند، در حقیقت در ابعاد دینداری رواج پیدا نکردهاند. هر چند که در ذهنها شکل گرفته باشد و انتقال دادهها و آگاهی در این زمینه صورت گرفته باشد، اما خود را در عمل نشان نمیدهد. به عبارت دیگر میتوانیم بررسی کنیم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چه میزان آگاهی مردم نسبت به اطلاعات دینی بالا رفته و تا چه میزان نیز التزام عملی ایشان به دین و عقاید بالا رفته است؟
به هر حال واقعیت امر این است که شاید ترویج دادهها و اطلاعات دینی و تاریخ دین و ترویج و توسعه مناسک دینی صورت گرفته باشد اما اینها برابر با ارزشهای دینی نیست. ارزشهای دینی در اخلاق متصور میشود یعنی معیار و ملاک تشخیص رواج ارزشهای دینی در اخلاق اجتماعی جامعه است. اخلاق عمل به اعتقاد است یعنی عمل کردن به عقاید دینی اخلاق را تشکیل داده و رفتار اخلاقی را ایجاد میکند. رفتار اخلاقی یعنی رفتاری که فرد بدون در نظر گرفتن منافع شخصی خود به دیگران برای رضایت خداوند و ایجاد حاکمیت الهی خدمت میکند و سود میرساند. یعنی خدمتی که انجام میدهد، منهای پاداش این دنیاست. عمل اخلاقی معمولاً عملی است که انسان در آن نفعی ندارد و بدون اینکه نفعی داشته باشد، به دیگران خدمت میکند.
مسئله این است که باید بدانیم آیا ارزشهای دینی در اخلاق جامعه دیده میشود یا خیر؟ سپس، به این مسئله بپردازیم که این ارزشهای دینی تا چه میزان با حاکمیت الهی ارتباط دارند. اساس دین برقراری ارتباط میان انسان و خداست. کارکرد دین برقراری سازگاری افراد در زندگی است یعنی انسانها برای زندگی کردن در مدت حیات زیستی که در این دنیا دارند سازگار شوند و در عین حال با خدا ارتباط داشته باشند و عملاً جهت رفتارشان، الهی و مورد رضایت خدا باشد بدون اینکه نسبت به پاداش الهی طلبکار باشند. اگر شاخص ترویج ارزشهای دینی را اخلاق اجتماعی بدانیم یعنی اگر نظم اجتماعی یک جامعه به این سمت رفته باشد که مردم به یکدیگر کمک کرده و مشکل یکدیگر را رفع کنند و این مسئله در سطح جامعه به نظم و اخلاق اجتماعی تبدیل شود، میتوان گفت که ارزش دینی در جامعه رواج پیدا کرده است.
اینکه گفته میشود ضعیفترین مرحله ایمان این است که انسان در دل خود نسبت به منکر احساس تنفر کند. یعنی زمانی که یک مؤمن و مسلمان منکری را مشاهده میکند باید با زبان و دست آن منکر را نفی کند و اگر نمیتواند چنین کاری انجام دهد، باید در دل خود این منکر را نفی کند که این مسئله طبق روایات معصومین(ع) ضعیفترین مرحله ایمان است. این مسئله نشان میدهد که اگر میان ترویج ارزشهای دین با مقولهای مانند امر به معروف و نهی از منکر پیوند زده میشود، علت این است که بحث تجلی ارزشهای دینی در نظم و اخلاق اجتماعی در بحث امر به معروف و نهی از منکر است یعنی کمک کردن به گسترش نیکی و جلوگیری از گسترش شر و آنچه که علیه نظم اجتماعی عمل میکند.
ایکنا ـ با توجه به توسعه رسانهای در جامعه امروزی، چگونه میتوان ارزشهای دینی را مطرح کرد؟
باید به این مسئله توجه کنیم که در حال حاضر تمامی ساختارهای جامعه یعنی خانواده، دین، آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و ... تحت تأثیر چند فاکتور مهم قرار دارند. مهمترین فاکتور تأثیر رسانه و فناوریهای نو و تلاش برای فرهنگ جهانی شدن است. یعنی امروز با دین رسانهای شده و با انواع خانوادههای تحت تأثیر فناوریهای نو و جهانی شدن مواجه هستیم.
مسئله این است که اگر بخواهیم به ترویج ارزشهای دینداری در جامعه بپردازیم، باید به مسئله فناوریهای نو و رسانه و فرهنگ جهانی شدن توجه کنیم. بدون توجه به فناوریهای نو، رسانه و فرهنگها و ارزشهای جهانی نمیتوان به ترویج ارزشهای دینی پرداخت. در حقیقت نمیتوان در خلأ به ترویج ارزشهای دینی پرداخت؛ چراکه نظم اجتماعی موجود در جامعه تحت تأثیر رسانه است. نظم اجتماعی موجود تحت تأثیر فناوریهای نو و فرهنگ جهانی است.
اگر بخواهیم به ترویج ارزشهای دین بپردازیم باید به این زمینهها توجه کنیم و بدون توجه به آنها نمیتوانیم به این مسئله توجه کنیم. متأسفانه مبلغان و مروجان امر دینی جامعه به چند نکته توجه نمیکنند. اول اینکه به تأثیر تبلیغ خود در کنار هممتنهایی که فناوری نو و رسانه ایجاد میکند توجه نمیکنند. مبلغان امروز عموما به سؤالات ذهن خود پاسخ میدهند تا سؤالات ذهنی مخاطبانشان. گذشته از اینکه دقت نمیکنیم که در ترویج ارزشهای دین، این ارزشها به شکل تبلیغ مستقیم رواج پیدا نمیکنند، بلکه تبلیغ ارزشهای دینی به شکل مشارکتی تحقق میگیرد. یعنی مخاطبان مشارکت کننده هستند و بدون این مشارکت تبلیغ امر دینی رخ نمیدهد.
امروز باید مشارکت بین مخاطبان و مبلغان صورت گیرد تا امر برساختی و ارزش دینی در جامعه ساخته شود. ارزشهای دینی در اخلاق اجتماعی جامعه متجلی بوده و در مشارکت مردم با یکدیگر رخ میدهد. نمود این مسئله را نیز باید در میزان رواداری و همکاری و تعاون مردم با یکدیگر در نظر بگیریم که این مسئله نیز به قدرت حاکمان سیاسی و اینکه مسئولان به آنچه میگویند عمل کنند و کارآمد باشند وابسته بوده است. مسئولان و مدیران جامعه باید تبعیض روا ندارند و امر به معروف و نهی از منکر را از خود و خانوادههای خود آغاز کنند و جزء مشارکت کنندگان در ترویج دین باشند. در این صورت است که میتوان گفت که ارزشهای دینی در جامعه شکل گرفته و اخلاق جامعه و نظم اجتماعی را میسازد.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام