به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر در دیدار مسئولان نظام و مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در تبیین جایگاه و عظمت مقام پیامبر اکرم(ص) با استناد به آیه 21 سوره احزاب فرمودند: «زنده نگه داشتن یاد مولودِ مبارکِ رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) برای این است که ما به مضمون این آیه شریفه که فرمود: «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللهَ وَ الیَومَ الآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثِیرًا» عمل کنیم. پیغمبر اکرم اسوه حسنه است؛ این را قرآن به صراحت دارد میگوید. اسوه است یعنی چه؟ یعنی یک الگویی است که ما باید از این الگو تبعیّت کنیم؛ در قلّهای قرار گرفته، ما باید از این حضیض به سمت آن قلّه پیش برویم، حرکت کنیم. بشر تا آنجایی که میتواند باید حرکت کند به سمت آن قلّه؛ اسوه یعنی این.»
اهمیت این آیه و آیههای مشابه در خصوص شخصیت عظیم پیامبر اکرم(ص) را شاید در طی سالهای اخیر که جریانی در دنیای غرب اهانت به ایشان را در قالب پروژه اسلامهراسی در دستور کار خود قرار داده به خوبی بتوان متوجه شد و لذا معرفی کامل و همهجانبه این «اسوه حسنه» برای افکار عمومی جهان به شدت ضرورت دارد.
براین مبنا در این نوشتار به بررسی و تبیین تفاسیر و نکات مربوط به این آیه میپردازیم.
متن آیه: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»
ترجمه آیه: «قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند.»
اسوه در مورد تأسّى و پيروى كردن از ديگران در كارهاى خوب به كار مىرود. در قرآن دوبار اين كلمه درباره دو پيامبر عظيمالشّأن آمده است: يكى درباره حضرت ابراهيم(ع) و ديگرى درباره پيامبر اسلام (ص) و جالب آن كه اسوه بودن حضرت ابراهيم در برائت از شرك و مشركان است و اسوه بودن پيامبر اسلام در آيات مربوط به ايستادگى در برابر دشمن مطرح شده است.
نقش پيامبر در جنگ احزاب، الگوى فرماندهان است؛ هدايت لشكر، اميد دادن، خندق كندن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزديک بودن و استقامت کردن. حضرت على(ع) فرمود: در هنگامه نبرد، خود را در پناه پيامبر اكرم(ص) قرار مىداديم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزديکتر بود. (نهجالبلاغه، حكمت 260) اين آيه در ميان آيات جنگ احزاب است امّا الگو بودن پيامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد و پيامبر در همه زمينهها، بهترين الگو براى مؤمنان است.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه بیان میدارد «كلمه اسوه به معناى اقتدا و پيروى است و معناى (فى رسول الله) يعنى در مورد رسول خدا(ص) و اسوه در مورد رسول خدا(ص)، عبارت است از پيروى او و اگر تعبير كرد به (لكم فى رسول الله؛ شما در مورد رسول خدا(ص) تأسى داريد) كه استقرار و استمرار در گذشته را افاده مى كند، براى اين است كه اشاره كند به اينكه اين وظيفه هميشه ثابت است و شما هميشه بايد به آن جناب تأسى كنيد.
معناى آيه اين است كه يكى از احكام رسالت رسول خدا(ص) و ايمان آوردن شما، اين است كه به او تأسى كنيد؛ هم در گفتارش و هم در رفتارش، و شما مى بينيد كه او در راه خدا چه مشقتهايى تحمل مىكند و چگونه در جنگها حاضر شده، آنطور كه بايد جهاد مىكند، شما نيز بايد از او پيروى كنيد.
در جمله (لمن كان يرجو الله و اليوم الاخر و ذكر الله كثيرا) كلمه (من - كسى كه) بدل است از ضمير خطاب در (لكم) تا دلالت كند بر اينكه تأسى به رسول خدا(ص) صفت حميده و پاكيزهاى است كه هر كسى كه مؤمن ناميده شود بدان متصف نمىشود، بلكه كسانى به اين صفت پسنديده متصف مىشوند كه متصف به حقيقت ايمان باشند و معلوم است كه چنين كسانى اميدشان همه به خدا است و هدف و همشان همه و همه خانه آخرت است، چون دل در گرو خدا دارند و به زندگى آخرت اهميت مىدهند و در نتيجه عمل صالح مىكنند، و با اين حال بسيار به ياد خدا مىباشند و هرگز از پروردگار خود غافل نمىمانند و نتيجه اين توجه دائمى، تأسى به رسول خدا (ص) است در گفتار و كردار.»
آیتالله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه پیرامون این آیه آورده است که «خداوند در مقدمه این آیه بحث را از شخص پيامبر اسلام كه پيشوا و بزرگ و اسوه آنان بود شروع مىكند، مىگويد: براى شما در زندگى رسول خدا(ص) و عملكرد او (در ميدان احزاب) سرمشق نيكویى بود براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى كنند.
بهترين الگو براى شما نه تنها در اين ميدان كه در تمام زندگى، شخص پيامبر(ص) است، روحيات عالى او، استقامت و شكيبایى او، هوشيارى و درايت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط او بر حوادث و زانو نزدن در برابر سختيها و مشكلات، هر كدام مىتواند الگو و سرمشقى براى همه مسلمين باشد. اين ناخداى بزرگ به هنگامى كه سفينهاش گرفتار سختترين طوفانها مىشود كمترين ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمىدهد، او هم ناخدا است هم لنگر مطمئن اين كشتى، هم چراغ هدايت است و هم مايه آرامش و راحت روح و جان سرنشينان.
او همراه ديگر مؤمنان، كلنگ به دست مىگيرد، خندق مىكند، با بيل جمعآورى كرده و با ظرف از خندق بيرون مىبرد، براى حفظ روحيه و خونسردى يارانش با آنها مزاح مىكند و براى گرم كردن دل و جان آنها را به خواندن اشعار حماسى تشويق مىکند، مرتبا آنان را به ياد خدا مىاندازد و به آينده درخشان و فتوحات بزرگ نويد مىدهد، از توطئه منافقان بر حذر میدارد و هوشيارى لازم را به آنها مىدهد، از آرايش جنگى صحيح و انتخاب بهترين روشهاى نظامى لحظهاى غافل نمىماند و در عين حال از راههاى مختلف براى ايجاد شكاف در ميان صفوف دشمن از پاى نمىنشيند؛ آرى او بهترين مقتدا و اسوه مؤمنان در اين ميدان و در همه ميدانها است.
اسوه در اصل به معنى آن حالتى است كه انسان به هنگام پيروى از ديگرى به خود مىگيرد و به تعبير ديگرى همان تأسى كردن و اقتدا کردن است. بنابراين معنى مصدرى دارد، نه معنى وصفى، و جمله (لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة) مفهومش اين است كه براى شما در پيامبر(ص) تأسى و پيروى خوبى است، مىتوانيد با اقتدا كردن به او خطوط خود را اصلاح و در مسير صراط مستقيم قرار گيرید.
جالب اينكه قرآن در آيه فوق اين اسوه حسنه را مخصوص كسانى مىداند كه داراى سه ويژگى هستند، اميد به الله و اميد به روز قيامت دارند و خدا را بسيار ياد مىكنند. در حقيقت ايمان به مبدأ و معاد انگيزه اين حركت است و ذكر خداوند تداومبخش آن. زيرا بدون شک كسى كه از چنين ايمانى قلبش سرشار نباشد، قادر به قدم گذاشتن در جاى قدمهاى پيامبر نيست و در ادامه اين راه نيز اگر پيوسته ذكر خدا نكند و شياطين را از خود نراند، قادر به ادامه تأسى و اقتدا نخواهد بود.»
لذا از این آیه میتوان اینگونه نتیجه گرفت که:
ـ در الگو بودن پيامبر شک نكنيد.
ـ الگو بودن پيامبر، دائمى است.
ـ گفتار، رفتار و سكوت معنادار پيامبر حجّت است.
ـ معرّفى الگو، يكى از شيوههاى تربيت است.
ـ بايد الگوى خوب معرفى كنيم تا مردم به سراغ الگوهاى بدلى نروند.
ـ بهترين شيوه تبليغ، دعوت عملى است.
ـ كسانى مىتوانند پيامبر اكرم را الگو قرار دهند كه قلبشان سرشار از ايمان و ياد خدا باشد.
ـ الگوها هر چه عزيز باشند؛ امّا نبايد انسان خدا را فراموش كند.
انتهای پیام