حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، استاد دانشگاه و پژوهشگر دینی، در گفتوگو با ایکنا، پیرامون جایگاه عاشورا و چگونگی پرداختن به آن در هنر گفت: برای ارزیابی دقیق درباره جایگاه عاشورا در هنر به ویژه کارهای نمایشی، ابتدا باید ارزیابی کنیم که نوع نگاهمان به این موضوع چگونه است. اگر به دنبال این هستیم که در کارهای نمایشی به صورت مستقیم به عاشورا پرداخته شود؛ چند کار خوب در این رابطه تولید شده است. فیلمهای سینمایی «رستاخیز»، «روز واقعه»، «سفیر» یا سریال «مختارنامه» از این دست کارها هستند که در بستری تاریخی به این موضوع توجه داشتهاند.
وی افزود: در کنار تولیداتی که نام بردم آثار دیگری هم هستند که میخواهند عاشورا را در بطن زندگی مردم جستجو کنند. این شکل از توجه که نگاه غیرمستقیم دارد نه تنها در نمایش که در هنرهای دیگر به وفور مدنظر قرار گرفته است. برای نمونه در کتیبههایی که برای هیئتهای عزاداری ساخته میشود بخشی از توجهات عاشورایی در هنر مدنظر قرار دارد یا اینکه اشعاری که شاعران آیینی در این رابطه میگویند بخشی دیگر از این هنر را شکل میدهد. حتی میتوان گفت اجرای مجری تلویزیون هم میتواند بخشی از هنر عاشورایی را در بر گیرد یا تابلوی عاشورای آقای فرشچیان را هم میشود بخشی از این هنر برشمرد.
مدیرمسئول ماهنامه خیمه ادامه داد: کارهای انجام شده در حوزه عاشورا را برگرفته از دغدغه عمومی مردم میدانم. برای همین هم در سریالهایی چون «دایی جان ناپلئون» یا «دلیران تنگستان» هم میتوان نگرههای عاشورایی را مشاهده کرد. در این رابطه یکی از سینماگران تعبیری جالبی دارد. وی میگوید تجربه فیلمهای فارسی زمینهساز گرایش مردم به سمت باورهای اسلامی و حتی مقدمهای برای انقلاب اسلامی بوده است چون در طول ساخت این دست فیلمها مخاطب میبیند که گناهکار هم میتواند با توبه به راه خدا بازگردد. با این توضیح اگر فیلمهای فارسی مورد بررسی قرار گیرد به عنصری میرسیم که بر مبنای آن بتوان تحلیلی جدید میشود ارائه کرد. این مثالها نشان میدهد که اگر به دنبال رسیدن به انگارههای عاشورایی در هنر هستیم باید به این امر توجه داشته باشیم که مقیاسمان برای پرداختن به این موضوع چیست؟
حجتالاسلام زائری در پاسخ به این سوال که در آثاری که به موضوعات عاشورایی میپردازند چه آسیبهایی وجود دارد؟ گفت: به طور طبیعی هر کاری که موفقتر باشد، آسیبش نیز بیشتر خواهد بود. این اقتضای تولید است زیرا اگر کاری مخاطب نداشته باشد طبیعتاً ایرادش هم دیده نمیشود. در حوزه کارهای هنری که به عاشورا پرداختهاند اولین آسیب این است که موضوع، شکلی و قالبی مورد توجه قرار گیرد. این روش ناخودآگاه اثر را به سمت خرافات، توقف در ظاهر، عدم فهم حقیقت و... سوق میدهد. امام حسین(ع) برای حق فدا شد و آخرین کلامی که در آن خداحافظی دردناکی که با حضرت سجاد(ع) داشت فرمود؛ «فرزندم مراقب باش به بیپناه که کسی را ندارد، ستم نکنی.» این کلام اباعبدالله(ع) اگر به درستی درک شود و هر فیلم یا اثری آن را مدنظر قرار دهد، یک کار عاشورایی محسوب خواهد شد. اگر این کلام اباعبدالله درک نشود ما در ساخت کاری که در آن به عاشورا پرداخته شده تنها به یک اتفاق ظاهری که از ظهر تا غروب در عاشورا رخ داده، نگاه کردهایم و از حقیقت موضوع دور شدهایم.
وی در بخشی دیگری از سخنانش با بیان اینکه که در تولیدات عاشورایی باید به بخشهای ناگفته زندگی امام حسین(ع) هم توجه شود، بیان کرد: وقتی توقف در ظاهر رخ میدهد باعث میشود تنها به یک مقطع از زندگی اباعبدالله حسین(ع) پرداخته شود درصورتیکه ایشان بیش از پنجاه سال عمر کردند پس نکات بسیاری در زندگی ایشان وجود دارد که میشود به آن پرداخت. در حقیقت میبایست وسعت دیدمان را فراتر بریم تا بتوانیم بفهمیم وقتی حضرت زینب(س) میفرمایند در عاشورا چیزی جز زیبایی ندیدم یعنی چه.
وی اضافه کرد: در عاشورا شاید در ظاهر چیزی جز درد و تلخی نیست پس وقتی حضرت زینب(س) این گفته را بیان میکنند این نشان از عمق نگاهشان دارد. این کلام نشئت گرفته از نگاه هنرمندانه حضرت زینب(س) دارد که باعث میشود صحنه را به گونهای دیگر ببیند. این عمق دید حضرت زینب(س) است که باعث میشود به یزید بگوید؛ «هر آنچه میخواهی بکن اما این تو هستی که عاقبت نابود میشوی و ما هستیم که میمانیم.» این کلام نشان از دید هنرمندانه بانوی کربلا دارد که در یک افق بلندمدت عاشورا را تشریح میکند.
این استاد دانشگاه در انتهای سخنانش تصریح کرد: اگر تصویر دیدمان نسبت به عاشورا بازتر باشد امام حسین(ع) را در پیامبر، غدیر خم، بعثت، ظهور امام زمان(عج) میتوان دید. به تعبیر علامه حکیمی در کتاب «بعثت، غدیر، عاشورا و مهدی(عج)» عاشورا مسیری تاریخی و گسترده دارد که در تمام ابعادی که گفتیم میشود امام حسین(ع) را زیارت کرد.
انتهای پیام