حجتالله سیفی، کارگردان سینما در گفتوگو با ایکنا گفت: قبل از انقلاب اسلامی سیاستهای تلویزیون متکی به برنامهسازی غرب بود برای همین مصرفگرایی نیز به شدیدترین وجه در تولیدات تبلیغ میشد. در برنامههای سرگرمی نیز چیزی جز هجمه فرهنگی وجود نداشت. بعد از پیروزی انقلاب این شکل از برنامهسازی از بین رفت و توجه به تولیدات داخلی و همچنین فرهنگی بومی و دینی جزئی از الزامات تولیدات سرگرمی سیما شد.
وی افزود: با گذشت زمان متأسفانه آنچه در ابتدای انقلاب اصل بود از بین رفت و ما شاهد پیروی مجدد از کارهای خارجی شدیم! این معضل نیز از اینجا به وجود آمد که از برنامهریزی غافل شدهایم. کپیبرداری از برنامههای غربی در تولیدات تلویزیونی و پلتفرمها با این توجیه انجام میشود تا مخاطب بیننده برنامههای ماهواره نباشد، غافل از اینکه تماشاگری که با برنامههایی ماهوارهای عجین شده، دیگر بیننده تولیدات داخلی نخواهد بود.
این سینماگر ادامه داد: بسیاری از تولیداتی که به اسم مسابقه پخش میشود وقت تماشاگر را هدر میدهد بدون اینکه چیزی به آنها بدهد البته نمیخواهم منکر برنامههای سرگرمی برای سیما شوم زیرا این نگرشی اشتباه است که صدمات آن فراوان خواهد بود ولی اینکه چگونه بتوان تماشاگر را سرگرم کرد هم اهمیت دارد. نکته بعد اینکه حتماً باید به برنامههای خارجی توجه داشته باشیم تا از تحولات روز دنیا بیخبر نباشیم اما فقط باید از این تولیدات الهام بگیرم وگرنه با کپیکاری چیزی را به دست نمیآوریم.
کارگردان فیلم «بچههای جسور» اضافه کرد: اکثر مسابقات و سرگرمیهای سیما و پلتفرمها کارهای خوبی نیستند. در این میان معدود کارهایی نظیر «عصر جدید» هم وجود دارند که باوجود الگوبرداری از یک برنامه خارجی دستآوردی مثبت داشتهاند. در این کار به مباحث فرهنگی و بومی توجه شده است. در این برنامه بسیاری از شرکتکنندهها از اقلیمهای مختلف روی صحنه حاضر شده و فرهنگ بومی خود را تبلیغ میکنند اما در عوض کارهایی نظیر «جوکر» یا «دورهمی» خلاف این رویه عمل کرده و به بیراهه میروند.
عضو سابق شورای طرح سیما فیلم به مدیران رسانه ملی پیشنهاد کرد: اگر مدیران تلویزیون روی نظرات صاحبنظران دقت و توجه بیشتری داشته باشند اتفاقات خوبی در آینده رقم میخورد ولی متأسفانه آن چیزی که در عمل میبینیم اینگونه نیست! بحث بعدی که باید مسئولان به آن دقت نظر داشته باشند نحوه استفاده از اسپانسر است.
وی تأکید کرد: مدیران به واسطه سرمایه حامیان مالی میخواهند آنتن را پر کنند و اسپانسر نیز به فکر تبلیغ کالای خود است اما باید چه کاری کرد که موازنه درستی در این میان به وجود آید زیرا اگر این اتفاق نیفتد نتیجه همانی میشود که امروز شاهدیم. در زمان حال بهنوعی اختیار در دست حامیان مالی افتاده است برای همین مصرفگرایی به شکل غربی در این برنامهها مدنظر قرار میگیرد. در همین رابطه به یاد دارم ابتدای انقلاب وقتی بهعنوان مسئول در تلویزیون حضور داشتم پیشنهاد کردم برای درآمدزایی کارخانههای داخلی تبلیغ شود. آن زمان ایراد گرفتند که این به معنای مصرفگرایی است درصورتیکه این اقدامی قدمی در جهت حمایت از تولید ملی بود!
این سینماگر در پاسخ به این سؤال که چرا باید خطوط قرمز در مسابقات تلویزیون و پلتفرمها تا به این حد باهم متفاوت باشد؟ گفت: در پلتفرمها اصل سرمایهگذار است و هیچ نظارتی به آن معنا که در تلویزیون وجود دارد را در این عرصه شاهد نیستیم برای همین هم تا این اندازه خطوط قرمز در این دو عرصه با یکدیگر متفاوت است. این امر نیز بههیچوجه مطلوب نیست چون این شکل کار نوعی دوگانگی در مخاطب به وجود میآورد که خطرناک است.
وی در انتها تأکید کرد: تعداد مخاطبان دلیلی برای مقبول بودن هیچ کاری نیست چون برخی مواقع میشنویم برنامهای بهواسطه تعداد تماشاگرانش مورد تائید است. این نگرش کاملاً اشتباه است زیرا همیشه موضوعات غیرثواب موردتوجه بوده و مردم از آن استقبال میکنند! این امر هم بهواسطه نفس امارهای است که در همه ما وجود دارد. در حقیقت شیطان همیشه سعی میکند زشتیها را زیبا جلوه دهد تا بهواسطه آن انسانها را بفریبد.
انتهای پیام