مریم سبزهزاری 15 ساله است و در پایه دهم رشته تجربی در مدرسه فرزانگان اهواز تحصیل میکند.
پدرش قاری قرآن است و از کودکی همواره صوت پدر را در خانه شنیده است و همین آغاز راهی شد که در آن برای قرائت و حفظ قرآن مصمم شود.
متن زیر گفتوگوی ایکنا خوزستان با مریم سبزهزاری و مادر وی در تحریریه ایکنا است:
ایکنا ـ از آغاز فعالیت قرآنی خود بگویید.
از کودکی صدای قرآن خواندن پدرم را در خانه میشنیدم و همیشه دوست داشتم روزی مثل پدرم قرآن بخوانم. پدرم همیشه در ماشین قرآن پخش میکند و من با تلاوت سوره نمل استاد حمدی زامل شروع کردم. کوچک بودم و مدرسه نمیرفتم و کلمات را بلد نبودم، اما همین که تلاوتها را میشنیدم ملکه ذهنم میشد. 7 ساله بودم که به پدر ومادرم گفتم میخواهم قرآن بخوانم و شروع به خواندن قرآن کردم و به صورت تخصصی یادگیری تلاوت قرآن را از 7 سالگی آغاز کردم. پدرم قرائت قرآن را به من آموزش داد و در زمینه حفظ قرآن هم مادرم با من تمرین میکرد.
از سال دوم دبیرستان شرکت در مسابقات قرآن دانشآموزی را آغاز کردم و رتبههای متعددی مثل قهرمان قهرمانان سیوهشتمین دوره مسابقات قرآن، عترت و نماز دانشآموزان سراسر کشور در رشته قرائت تحقیق، رتبه دوم رشته ترتیل در سی و نهمین دوره مسابقات قرآن، عترت و نماز دانشآموزان سراسر کشور و ... را به دست آوردم.
ایکنا ـ از چه قاریانی تقلید میکنید؟
از قاریانی همچون مصطفی اسماعیل، شحات انور، احمد شبیب، حامد شاکرنژاد تقلید میکنم، اما استاد شبیب را خیلی دوست دارم.
ایکنا ـ شیوه تمرینی شما برای حفظ آمادگی در تلاوت قرآن چگونه است؟
برای حفظ آمادگی در تلاوت قرآن همیشه تلاوت گوش میدهم و یادم نمیآید روزی باشد که من تلاوت گوش نداده باشم و بسیار هم بر این آمادگی تأثیر دارد، چون بالا رفتن هوش موسیقایی بر تسلط بر تلاوت بسیار کمک میکند. در زمینه حفظ قرآن هم به صورت مداوم کار نکردم، اما توانستم 14 جزء از قرآن کریم را حفظ کنم و میخواهم این مسیر را ادامه دهم. برای حفظ قرآن به جامعه القرآن میرفتم و خانمها حسینی و حزباوی استادان من بودند. همچنین در طرح حفظ قرآن موسسه نورالهادی خرمشهر شرکت کردم و توانستم 3 جزء از قرآن را حفظ کنم.
ایکنا ـ درباره تفاوت ورود خانمها و آقایان به عرصه تلاوت قرآن بگویید.
در مورد تفاوت ورود خانمها و آقایان به عرصه تلاوت قرآن باید بگویم که خانمها از ابتدای کار مسابقهای کار میکنند، اما آقایان خیلی جدی بر روی تلاوت مجلسی کار میکنند و وقتی که میخواهند وارد عرصه مسابقات شوند فضای خواندن آیات برایشان محدود میشود و دایره لحنی کمتر میشود. اگر کسی بخواهد در فضای مسابقات وارد شود باید بیشتر از تلاوت مجلسی تلاوت کند، چون رقابت تنگاتنگ است و وقف و ابتدا و صوت و لحن باید تقویت شوند.
کسی که میخواهد وارد عرصه مسابقات شود باید شرایط خود را بسنجد که در کجا قرار دارد. میخواهد به چه چیزی برسد و از آنجا با برنامهریزی دقیق جلو برود. رقابت مسابقات دانشآموزی در پایههای بالا سخت و تنگاتنگ است. فضای مسابقات قرآن استان خوزستان در عین حالی که ما با هم بسیار صمیمی هستیم، اما بسیار پرشور است. استانهای تهران، مرکزی و خراسان رضوی هم قاریان خوبی دارند.
ایکنا ـ وضعیت فعالیتهای قرآنی خانمها در خوزستان چگونه است؟
قاریان خانم بسیار خوبی در استان خوزستان داریم و کسی که به عرصه مسابقات وارد میشود تازه متوجه میشود که ما چقدر قاریان خوب داریم، اما متأسفانه محافل و جلسات قرآنی برای خانمها برگزار نمیشود. ما خانمها وقتی در مسابقات شرکت میکنیم در یک فضای جدید و غریبی قرار میگیریم چون برای اولینبار است که در حضور جمعیت میخوانیم.
ایکنا ـ شما نماینده خوزستان در مسابقات انتخابی نمایندگان جمهوری اسلامی ایران برای حضور در هفتمین دوره مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم دانشآموزان جهان اسلام بودید درباره آن توضیح دهید.
ابتدا 11 قرعه به ما دادند و گفتند یکی از آنها را انتخاب و تمرین کنیم، اما در روز مسابقات شیوه آن تغییر کرد و ما هم به همین دلیل دچار کمبود وقت برای تمرین شدیم.
ایکنا ـ این فعالیت قرآنی شما در میان دوستانت چه بازخوردی دارد؟
هفتهای یکبار از دوستانم پیام دارم که میخواهند آنها را برای قرائت قرآن راهنمایی کنم و بعضی از آنها را میشناسم که این مسیر را شروع و پیشرفت کردهاند.
ایکنا ـ در این مسیر چه هدفی دارید؟
قرآن به درس خواندن من کمک کرد. دوستانم به من میگویند مریم تو هر چه داری از دولت قرآن است و خودم هم مطمئنم که هر موفقیتی دارم همه از قرآن بوده و اگر نبود من این موفقیتها را نداشتم. وقتی برای هدفی که دارم سختی میکشم و به آن نتیجه مطلوب میرسم میگویم این همان است که قرآن میگوید «إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا».
همیشه دوست داشتم قاری برتر جهان اسلام شوم و مثل مصطفی اسماعیل باشم.
دوست دارم وقتی مردم تلاوتم را میشنوند جذب قرآن شوند. هدفم دلی خواندن قرآن است و اینکه طوری بخوانم که شنونده معنای آیات را بفهمد.
دوست دارم تا جایی که میتوانم به قرآن خدمت کنم و به هر کس که میخواهد در این راه وارد شود کمک کنم.
مادر مریم هم که در این گفتوگو حضور داشت، در پاسخ به سوال ایکنا درباره شرایط خانواده و تأثیر آن بر حضور فرزندان در عرصه قرآنی گفت: همیشه صوت قرآن در خانه ما شنیده میشود و پدر مریم قرآن تلاوت میکند و ما هم میشنویم. از برکت این راهی که مریم در آن قرار گرفته، دوستان قرآنی پیدا کرده است و این بسیار ارزشمند است. قرآن برکت زندگی است، شعار نمیدهم و در حقیقت همینطور است. اشتباهی که والدین دارند تکبعدی شدن فرزندان است؛ بچهها میتوانند درسشان را بخوانند و در زمینههای دیگر هم فعالیت داشته باشند. بچهها را نباید اجبار کرد، بلکه باید محیط به گونهای باشد که درستترین مسیر را انتخاب کنند.
اوایل که مریم حفظ قرآن را شروع کرد خودم با او کار میکردم، ولی برای اینکه در فضای قرآنی قرار بگیرد تصمیم گرفتیم او را به جامعه القرآن علی بن مهزیار ببریم. کم کم حفظ را از آنجا شروع کرد و گه گاه هم در مسابقات شرکت میکرد.
مریم وقتی درسش تمام میشود قرآن میخواند یا گوش میدهد. پدرش هم هر روز قرآن میخواند و همسرم مداومت در این امر دارند و هر دو با هم قرآن میخوانند و تمرین میکنند و مسابقه هم میدهند، به طوری که ما هر روز در خانه مسابقه دو نفره پدر و دختر را داریم. مریم و پدرش بسیار صمیمی و با هم دوست هستند
مریم وقتی درسش تمام میشود قرآن میخواند یا گوش میدهد. پدرش هم هر روز قرآن میخواند و همسرم مداومت در این امر دارند و هر دو با هم قرآن میخوانند و تمرین میکنند و مسابقه هم میدهند، به طوری که ما هر روز در خانه مسابقه دو نفره پدر و دختر را داریم. مریم و پدرش بسیار صمیمی و با هم دوست هستند.
این را هم بگویم که هر جای استان که محفل قرآنی باشد ما میرویم و از این فرصت استفاده میکنیم، ولی متاسفانه با وجود اینکه دختران قاری بسیار خوبی در استان داریم، اما جلسه و یا محفل قرآنی برای آنها برگزار نمیشود. قطعا اگر چنین جلساتی باشد دختران قاری ما پیشرفت میکنند.
ما همیشه به مریم میگوییم کسی که در راه قرآن قرار میگیرد باید الگوی رفتاری خوبی باشد و به دلیل خوبی رفتار و اخلاق، بچههایی که با هم هستند علاقهمند به این مسیر میشوند.
اگر کسی درست در این مسیر(قرآنی) باشد تأثیر عجیبی در زندگی دارد. الحمدلله مریم هم به آن رسیده است. باید قرآن در زندگی باشد تا متوجه برکت آن شد و معتقدم که خداوند راهی را باید ایجاد کند و دست ما را در این مسیر بگیرد.
انتهای پیام