به گزارش ایکنا، جلسه درس اخلاق آیتالله محمدباقر تحریری، از اساتید برجسته اخلاق و تولیت مدرسه علمیه مروی، با محوریت مواعظ اخلاقی امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب روز گذشته، 21 آذرماه، برگزار شد. در ادامه مشروح سخنان این استاد اخلاق را میخوانید؛
یکی از اموری که برای انسان پیش میآید در رابطه با انجام کار خوب است. انسانها موظف هستند که برای طی مسیر کمال به اعمال و رفتار نیک بپردازند، ولی این اعمال جلوهای نیز نزد دیگران دارد و آنها این اعمال را نیکو میشمارند. فطرتاً به این صورت است که انسان به دنبال خوبیها میرود و هرکجا خوبی باشد، به آن توجه میکند و گاهی میخواهند خوبیها آشکار شود و رشد یابد. از این جهت یکی از اموری که در این رابطه پیدا میشود مدح و ستایش است که اگر کسی خوبی کسی را نبیند یا نخواهد آن را بازگو کند، از حالت تنگنظری شخص حکایت میکند که به حسادت منجر میشود.
بنابراین به ناچار این معنا در روابط اجتماعی پیدا میشود، اما هرکسی باید جایگاه خود را ملاحظه کند. کسی که نسبت به کار خوبش مدح میشود، نباید از این مدح حالت غرور و تکبر پیدا کند و این امر خوب را صد درصد از خودش بداند یا آن را ماندنی بداند. آن کسی سزاوار مدح شدن است که کمالات را از خودش دارد و هیچگاه این کمالات از او زدوده نمیشود و او کسی جز ذات اقدس الهی و کسانی که خداوند به آنها عنایتی دارد نیست و این افراد نیز کمالات را از خود نمیدانند تا فریب نفس را بخورند.
گرچه لازم است انسان در روابط اجتماعی و خانوادگی خوبیهای آنها را بیان کند، اما حد و مرز دارد؛ باید اولاً خیلی این مدح ادامه پیدا نکند و ثانیاً آن کسی هم که مدح میشود توجه کند چیزی که مدح میشود خوبی و نفس عمل نیک است. برای سلامت روابط باید جانها نیز سالم شود و هرکسی جایگاه خودش را بداند. وقتی اولیای دین مدح میشدند، به خداوند عرضه میداشتند که خدایا تو بهتر میدانی که من چه کاره هستم و چیزهایی که اینها نمیدانند را بر من ببخش. اینها روشهایی است که برای تربیت ماست که اگر کسی برای کاری مدح شد، خودش را مطلق نداند و تصور نکند که عیبی ندارد.
انسان نیازمند مواظبت مستمری است، به ویژه جایی که کاری انجام نداده و توقع ستایش شدن دارد؛ لذا امام صادق(ع) فرمودند که مهم آن است که در مسیر عبودیت خدای متعال قرار داشته باشیم. انسان مؤمن امور خود را با شاخصهای دینی پیش میبرد. گرچه برخی کارها از غیرمومن هم وقتی صادر میشود خوب است و دیدن خوبیها و بازگو کردن خوبیها مطلوب است، خواه شخص دیندار باشد یا نباشد، اما انسان مؤمن کارهای خود را بر اساس موازین دینی و عبودی قرار میدهد که این کار نقش الهی پیدا کند.
لذا امام صادق(ع) فرمود: بهترین عمل بندگی و تواضع است. پس یکی از مسائلی که در ارتباط با فعالیتهای دنیوی و یا فعالیتهای اخروی برای انسان رخ میدهد، مدح است و انسان باید به این حالات توجه کند، چون هر حالت خوبی یک حالت خوبی را به دنبال دارد و هر حالت بدی نیز این طور است. این از امور فطری این عالم است؛ لذا اگر کسی زیاد مدح شود، به نوعی او را میشکنیم و باید مواظب باشیم، چون وقتی شخص غرور پیدا کند، خیال میکند همیشه دارد کار خوب انجام میدهد. از این رو انسان باید با مواظبت این امور را انجام بدهد.
یکی از حالات نکوهیدهای که برای انسان پیدا میشود محبت پیدا کردن به مدح شدن است؛ یعنی کسی که دوست داشته باشد همواره مورد ستایش قرار بگیرد و توقع اینکه کسی او را نقد کند نداشته باشد. در حالی که فرمودند کسی که عیب انسان را به انسان میگوید هدیهای را از جانب خداوند برای او میآورد. فرمودند تا جایی که ممکن است مخصوصا کسانی که در مسندی هستند، در جامعه بسیار مورد مدح قرار میگیرند و از طریق مدح شدن برخی به دنبال سوءاستفادهاند و نوع حکومتهای جائر یک زمینه بسیار مهم تثبیتشان از این طریق بوده است.
عدهای دور آنها را گرفتند و نگذاشتند بدی آنها ظاهر شود و دیگران آنها را اصلاح کنند؛ لذا امام(ع) به مالک اشتر این هشدار را میدهد که به اهل ورع و صدق نزدیک شو و با آنها ارتباط تنگاتنگ داشته باش. سپس فرمود ایشان را ریاضت بده که از تو برای اموری که انجام ندادی ستایش نکنند. زیاد تعریف کردن انسان را سست میکند و به غرور وامیدارد و نمیگذارد انسان به جنبههای منفی خود توجه کند.
مؤمن هستیم، عمل خیر هم انجام میدهیم و باید شاکر خدا باشیم، اما اینکه وقتی به آیات مدح خوبان میرسیم بگوییم مخاطب خداوند ما هستیم صحیح نیست. مدح خدای متعال نسبت به انبیا و اولیا مدح کامل و همیشگی است، چون نفس خود را اصلاح کردند و نفس خود را در تربیت خدا قرار دادند، لذا هیچ گاه برای آنها غرور پیش نمیآید.
البته گاهی اوقات نیز انبیا به مدح خود میپرداختند که به داستان یوسف(ع) اشاره میکنم. حاکم یوسف(ع) را فراخواند. او به فرستاده حاکم گفت که از وی بپرسد چرا زنان اشراف در آن مجلس دستشان را بریدند؟ اینها توطئه کردند. وقتی حاکم از این زنها اقرار گرفت، زن عزیز مصر گفت که الان حق آشکار شد. وقتی با یوسف(ع) سخن گفت که به تعریف او پرداخت و یوسف(ع) نیز فرمود من را مسلط بر خزائن خود قرار بده که من حافظ و علیم هستم. خداوند فرمود که این گونه برنامه را چیدیم که جایگاه یوسف(ع) روی زمین تثبیت شود. او میخواست حاکمیت دین الهی تحقق یابد. یوسف(ع) همیشه در مسیر عبودیت بود و امام صادق(ع) نیز فرمود بهترین عمل عبودیت است و آنچه در زندان ترویج میکند هم عبودیت است و جایی که از خودش دفاع میکند نیز عبودیت است.
انتهای پیام