امیرحسین شریفی، تهیهکننده سینما و تلویزیون، در گفتوگو با ایکنا، درباره الزام پرداختن به موضوعاتی چون سیزده آبان در سینما و تلویزیون گفت: قبل از اینکه کمکاری در پرداختن به رخدادهای سینمایی را به مسئولان یا نهادهای دولتی ارتباط دهیم، باید نقد را از خود شروع کنیم. اولین قدم برای داشتن سینمایی رویدادنگار این است که فیلمنامههای خوبی نوشته شود، اما وقتی سناریوهای خوبی نداریم دیگر نباید انتظار داشته باشیم که آثار خوبی تولید شود. البته سناریوهای سطحی و سلیقهای در رابطه با رویدادهای انقلابی خود سمی خطرناک هستند که باعث مسمومیت اصل موضوع میشوند.
وی افزود: منظور از آثار سطحی، فیلمها یا سریالهایی است که نگاهی کلیشهای به اتفاقات معاصر دارند، درصورتیکه مخاطب امروز به ویژه جوانان به واسطه دیدن سریالهای مطرح خارجی سطح سلیقهشان رشد کرده و دیگر نمیتوان آنها را با آثار شعاری راضی نگاه داشت. پیشنهاد من این است که در نگارش متون مورد نظر فقط نکته مهم روایت، موضوعاتی باشد که در آن روی داده، بدون اینکه شخصیتها را حذف یا تضعیف کنیم. برای مثال وقتی از ۱۳ آبان حرف میزنیم باید همه آدمهایی را که در آن حضور داشتند نشان دهیم نه اینکه به واسطه همسو نبودن سلیقه سیاسی بخواهیم آنها را حذف کنیم.
تعیین بودجهای مجزا برای رویدادنگاری در سینما
شریفی تصریح کرد: هر سازمان یا نهادی بودجهای مجزا برای آثار انقلابی دارد، اما چرا دستاورد این بودجهها را نمیبینیم؟ چرا باید بعد از چهار دهه یک فیلم یا سریال نداشته باشیم که بتوانیم به نسل امروز بگوییم چرا ۱۳ آبان رخ داد؟ نکته عجیبتر اینکه وقتی در این زمینه کمکار میشویم نتیجهاش این خواهد بود که هالیوود با ساخت فیلمهایی چون «آرگو» ذهن مخاطبان را به اشتباه وامیدارد، چون به گونهای موضوع را روایت میکند که بیننده حق را به آنها بدهد. در فیلمهایی نظیر آرگو یک مسئله وجود دارد. سیاست یا هدف سازنده در لایههای پنهان قصه روایت میشود. برای همین مخاطبان جهانی با آن ارتباط برقرار میکنند.
وی متذکر شد: در کشور ما وضعیت کاملاً متفاوت است، یعنی رویدادهایی تاریخی عموماً به شکلی بیان میشود که تنها مخاطب داخلی بتوانند آن را بپذیرند، هرچند در سالهای اخیر مخاطب داخلی را هم تا حدی از دست دادهایم! چراکه کارشناسی درباره این موضوعات انجام نمیشود، بلکه معدود آثار رویدادمحور تنها برای درج شدن در کارنامه مدیران تولید میشود. در حقیقت مدیرانی که بانی این تولیدات هستند بیشتر دوست دارند فیلمی را خلق کنند که برایشان حاشیهای نداشته تا مسئول بالاسری آن را بپسندد.
شریفی با بیان اینکه هیچ تهیهکننده بخش خصوصی توان تصویرگری ۱۳ آبان را در قالب آثار سینمایی و تلویزیونی ندارد، گفت: با توجه به هزینههای سرسامآور تولید، این تصور که تهیهکننده بخش خصوصی به تنهایی بخواهد بانی چنین آثاری باشد، اشتباه محض است، اما تهیهکننده میتواند پیشنهاددهنده چنین آثاری باشد. این اتفاق چندینبار برای من رخ داده است، اما متأسفانه نهادهایی که ادعای حمایت از این تولیدات را دارند، همیشه جوابهای سربالا دادهاند!
نقش نهادهای انقلابی در سینما کجاست؟
وی اضافه کرد: نهادهایی که به سرمایهگذاری در این حوزه موظف هستند، نبود بودجه بهانه آنها برای فیلم نساختن است! اما تعجب میکنم که وقتی مدیری به من میگوید برای تولید اثر انقلابی بودجهای در اختیارش نیست، چگونه در امور تجاری مشارکت میکند. آیا این دوگانگی به این معنا نیست که آن سازمانها نیز نگاهی کاسبکارانه به فرهنگ پیدا کردهاند؟ البته چنین مشکلاتی به مدیر و دولتی خاص محدود نمیشود، بلکه در این چهار دهه شاهد این مسائل بودهایم. دلیل این معضل هم سیستم فرهنگی بیمار است.
این تهیهکننده با بیان اینکه باید بودجه مجزا برای کارهای رویدادمحور در نظر گرفته شود، ابراز کرد: اگر بتوانیم بودجهای مجزا برای آثار رویدادمحور داشته باشیم، مطمئناً اتفاقات بهتری رخ خواهد داد، هرچند باید مواظب بود که همین موضوع باعث آسیبهای رانتخواری یا رابطههای پشتپرده نشود، زیرا وقتی حرف بودجه مستقل پیش میآید معمولاً عدهای به دنبال فرصت هستند تا با ظاهرسازی و رابطههای پشت پرده از این فرصت برای منافع شخصی خود بهره برند.
وی به سلیقهشناسی مخاطب اشاره و اظهار کرد: وقتی از رویدادنگاری در سینما حرف میزنیم تنها به مخاطبان بزرگسال اشاره نمیکنیم، هرچند بخش اصلی تماشاگران چنین آثاری بزرگسالان هستند، اما به نظرم در تلویزیون میتوان با تولید انیمیشنهای جذاب قدمهای خوبی برداشت، بهشرطیکه آثار مربوطه همانند آثاری نباشد که این روزها در سیما شاهدش هستیم. آثار کودک باید به زبان آنها باشد و همچنین باید از مستقیمگویی به شدت پرهیز کرد. این اتفاق را در آثار مطرح سینمای جهان میبینیم و به راحتی از کنار آن میگذریم.
تهیهکننده فیلم دفاع مقدسی «اشک سرما» تأکید کرد: مستندنگاری یکی دیگر از اهرمهای موفق در رویدادنگاری سینمایی است. این موضوع در شبکههای تلویزیونی جهان به وفور رخ میدهد، ولیکن تولیدات مستند ما به اندازهای یکسویه است که تماشاگر رغبتی به تماشای آن نمیکند، زیرا بارها آن را شنیده است.
انتهای پیام