ارسال ۵۴ اثر به مسابقه «نامه‌ای به علمدار وفا» / منتخبان معرفی شدند
کد خبر: 3930008
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۱

ارسال ۵۴ اثر به مسابقه «نامه‌ای به علمدار وفا» / منتخبان معرفی شدند

منتخبان مسابقه ادبی «نامه‌ای به علمدار وفا در کربلا» از بین ۵۴ اثر رسیده به دبیرخانه این مسابقه واقع در کانون پرورش فکری لرستان معرفی شدند.

ارسال ۵۴ اثر  به مسابقه «نامه‌ای به علمدار وفا در کربلا»به گزارش ایکنا از لرستان، به‌نقل‌از روابط عمومی اداره‌کل کانون استان لرستان، پس از داوری آثار رسیده به دبیرخانه مسابقه «نامه‌ای به علمدار وفا در کربلا» اسامی برگزیدگان اعلام شد.

این مسابقه ادبی به‌مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان از سوی بخش مکاتبه‌ای با «عنوان نامه‌ای به علمدار وفا در کربلا» و «دل نوشته‌ای با آسمان کربلا» برگزار شد.

بر اساس این گزارش؛ ۵۴ اثر شامل دل‌نوشته و نامه به دبیرخانه این بخش رسید که پس از داوری آثار توسط سهیلا والی‌زاده مرادی و فاطمه عاله‌پور، در نهایت سه اثر به‌عنوان برگزیده معرفی شدند.

برگزیدگان این مسابقه ادبی عبارت‌از فاطمه مرادی از مرکز شماره ۳ خرم‌آباد، معصومه خورشیدوند از شهرستان سپیددشت و نگین قیطانی از مرکز شماره ۲ بروجرد هستند.

نامه فاطمه مرادی از مرکز شماره ۳ خرم‌آباد

«از نیزه‌های وارونه از آن لحظه‌ای که تو افتادی و کمر خیمه‌ها شکست از آن لحظه‌ای که علم‌های واژگون برای دست‌های تو دعا می‌کردند تا تو نیفتی بگو چگونه در گلوی مشک‌های تشنه جاری شدی آن‌گاه که آب سرنوشیدن نداشت.

نمی‌دانی آسمان از آن روزی که تو رفتی هیچ‌وقت دیگر آن آسمان همیشگی نشد و زمین دیگراز نردبان عروج بالا نرفت حالا که خوب نگاه می‌کنم می‌بینم حتی این آب‌ها هم نمی‌توانند دست‌های تو را نادیده بگیرند بلند شو ...  زانو نزن نگذار نخل‌ها زانو بزنند خیمه‌ها در انتظارت هستند بلند شو عباس بلند شو نگذار این دست‌ها بی تو در این بیابان جا بماند».

نامه معصومه خورشیدوند از شهرستان سپیددشت

«بعضی انسان‌ها به زمین آمده‌اند، تا زمین قابل تماشا شود ... آمده‌اند که تاریخ، شکوه، شرافت و آزادگی‌شان را به نظاره بنشیند ... آمده‌اند تا آبرو و اعتبار دنیا باشند. اصلاً زمین از آمدن بعضی انسان‌ها به خود می‌بالد.

کلمه «شهید» نوشتنش آسان و درکی سخت در پی دارد، قلم نیز متأثر و ذوق‌زده می‌نویسد، از ارزش خونش و اشتیاق رفتنش.

شهادت هر مرگی نیست؛ مردانگی می‌طلبد و صبر و اوج عشق می‌خواهد. چه کسی می‌تواند از جان و مال خویش بگذرد؟ مگر کسی‌که عشق  حقیقی به خداوند و در راه خدا رفتن داشته باشد.

قلم می‌نویسد و می‌گرید از این عشق پاک و به ستوه می‌آورد دل یخ‌زده را؛ آری! به‌راستی که شهیدان زنده‌اند و می‌بینند که خون چون لاله سرخشان، هر جایی را گلستان می‌کند.

بغض‌های حقیر ما، روبه روی تصاویر گلگون شما سرریز می‌شود و راه را برای کلام می‌بندد؛ با شما شقایق‌هایم.

ای سرور دل‌ها، امام حسین(ع)؛ امنیت، آرامش و آسایش امروز ما، ارمغان فداکاری و ایثارگری‌های شماست. امیدوارم که با ادامه دادن راه نیک و پاک شما و گام گذاشتن در مسیر قرب الهی باعث شادی روح شما و خشنودی خداوند متعال شوم».        

نامه نگین قیطانی از مرکز شماره ۲ بروجرد

«حالا که نامه‌ام را می‌خوانید کسی گوشواره‌هایمان را غارت نکرده، اما هر روز نان یتیمان گرسنه غارت می‌شود! ما تشنه آب نیستیم، اما هنوز هم کسانی تشنه این دنیای خیالی‌اند. می‌بینید آقا امروز هم مثل دیروز است درد‌ها همان دردهاست انسان‌ها هم همان انسان‌های حیله‌گرند. شما که دستگیر کل عالمید دست‌های ما که مثل صحرای برهوت کربلا خالی‌است را بگیر.

ای پدر فضل و بخشش شما که دست‌هایتان را به فرات بخشیدید و فرات شرمنده دست‌های سیراب از زندگی‌تان شد حال چشم‌های ما همان فرات است که حریص نگاه شماست و لب‌هایمان حسود مشکی است که شما سیرابش کردید. ای ماهی که بر قبیله بنی‌هاشم می‌درخشید! بر قلب‌های سنگی ما هم بتاب.یاریمان کن که بیاییم و در بین‌الحرمین قدم بزنیم و چشم‌هایمان ضریح زیبایتان را وصف کند».   

انتهای پیام
captcha