به گزارش ایکنا؛ جلسه درس خارج فقه آیتالله محسن فقیهی صبح امروز 12 مهرماه در حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به بحث «توریه» پرداخت. توریه پنهان کردن منظور و معنای اصلی و ظاهر کردن معنای غیر از آن است به صورتی که مخاطب یا مخاطبان درباره واقعیت دچار اشتباه شوند.
وی در این زمینه اظهار کرد: در مباحث قبلی پیرامون توریه، در مسئله توریه اقوالی مطرح شد. در قول دوم گفتیم توریه در حکم کذب است. قول سوم این بود که توریه همان کذب است؛ یعنی هم موضوعاً کذب است و هم حکماً کذب است. دستهای از بزرگان نظرشان این است که آنچه از طریق ظاهر کلام القا میشود، معیار است و اگر ظاهر کلام مخالف با واقع باشد، کذب است. حالا آنچه مقصود و مراد است، تأثیری در خروج از کذب ندارد.
وی افزود: مرحوم محقق اصفهانی در حاشیه مکاسب، راجع به توریه بحثی را مطرح کردهاند. ایشان میفرمایند در هر کلامی، مدلول، لفظ، معنا و حکایت داریم. لفظ حاکی از معنا است و وجود عرضی معناست. آنچه از متکلم صادر میشود، لفظ است؛ آقای متکلم لفظی را بیان میکند. وقتی لفظ بیان شد، معنا هم موجود شده است، منتهی ما از این به مدلول تعبیر میکنیم؛ یعنی آنچه لفظ بر آن دلالت داشته است. ممکن است مدلول لفظ با معنا و مقصودی که متکلم دارد، با هم متفاوت باشد. در حقیقت، لفظ یک ظاهری دارد و یک مدلول دارد. مدلول لفظ آن چیزی است که لفظ بر آن دلالت دارد. این دلالت، دلالت عرفی است. آنچه عرف از لفظ میفهمد، مدلول لفظ است. اما آنچه مقصود متکلم است که به آن معنا میگوییم، ممکن است با مدلول لفظ متفاوت باشد.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: لفظ حاکی از معناست، یعنی هر انسانی یک مقصودی دارد و میخواهد مقصود خودش را به وسیله الفاظ بیان کند. چرا واضع، الفاظ را برای معانی وضع کرد؟ برای اینکه مردم میخواستند مقاصد خود را به دیگری بفهمانند. غرض اصلی از وضع الفاظ این است که متکلم بتواند مقاصد خودش را به مخاطب بفهماند. پس در درجه اول ما در درجه بیان مقاصد هستیم. معنای استعمال هم همین است؛ یعنی لفظ استعمال میشود برای اینکه معنا و مقصود را بیان بکند. مرحوم محقق اصفهانی میگوید در مقام استعمال، آنچه مقصود متکلم است، مطابق با واقع است. آنچه مراد متکلم است، مطابق با واقع است. بنابراین الفاظ حاکی از معانی و مقاصد هستند و معیار صدق و کذب هم این است که این استعمال مطابق با واقع باشد.
وی ادامه داد: شما در توریه استعمالتان مطابق با واقع است، مقصودتان مطابق با واقع است، حکایت الفاظ هم از قصد است و قصد هم مطابق با واقع است. بنابراین میتوانیم بگوییم توریه کذب نیست، به خاطر اینکه قصد متکلم مطابق با واقع است، مراد متلکم مطابق با واقع است و حکایت الفاظ از قصد هم مطابق با واقع است. پس مخالفت با واقع فقط در این است که این آقا باید قرینهای نصب میکرد، ولی قرینهای نصب نکرده است. اگر قرینهای نصب کرده بود، اشکالی به او وارد نبود، اما چون قرینه نصب نکرده بود، به او میگوییم شما دروغ میگویی. در مجموع ایشان میفرمایند آنچه در استعمال تحقق پیدا کرده است، حکایت از قصد و معناست و متکلم کاری به فهم مخاطب ندارد، متکلم از مقصود خودش بیان میکند و توضیح میدهد.
وی تصریح کرد: فرمایش دوم ایشان این است که میگویند اینکه برخی آقایان میگویند توریه کذب است، برای این است که اگر توریه کذب نباشد، راه کذب بسته میشود، چون هر کسی ادعا میکند من توریه کردم و مقصودم این بود. پس شما دیگر در خارج هیچ دروغی پیدا نمیکنید، چون برای هر کدام یک توجیه و توریهای پیدا میشود، بنابراین تحریم کذب لغو بوده است، چون هر کس میتواند دروغ بگوید و بعد ادعا کند توریه کردم. مرحوم محقق اصفهانی به این اشکال اینگونه جواب میدهد که در شریعت ما حیل شرعیه زیاد است. توریه هم همینطور است و به واسطه آن، حرام حلال میشود.
انتهای پیام