به گزارش ایکنا؛ پس از فروپاشی اتحاد شوروی بنیادگرایی اسلامی در آسیای مرکزی از اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. گروههای اسلامی از بازیگران تحولات دهه 1990 در آسیای مرکزی بودهاند. این گروهها با بهرهگیری از ریشههای عمیق باورها و تمایلات اسلامی در منطقه، تلاشهای وسیعی را سازمان دادهاند. بررسی تطبیقی تأثیر جریانهای دینی خارجی در 2 کشور آسیای مرکزی و اینکه گروههای اسلامگرای تندرو چه اثری از خود بر جا میگذارند، موضوعی است که در این گزارش طی دو بخش با محوریت کشورهای قرقیزستان و تاجیکستان به آن میپردازیم.
بنا بر اعلام رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قرقیزستان، اوضاع دینی در آسیای مرکزی سخت و پیچیده است و این موضوع، عوامل بسیاری در سطوح مختلف جهانی، منطقهای و ملی دارد. برخلاف اینکه همه سازمانهای دولتی در کشورهای شوروی سابق و آسیای مرکزی اعلام میکنند که در حال حاضر اوضاع دینی با ثبات است، ولی این تصور به دور از واقعیت است.
کارشناسان غیرمسلمان در سراسر دنیا معتقد هستند که رشد افراطگرایی اسلامی در منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه و رشد جمعیت و فعالیت گروههای تروریستی مختلف، از جمله تهدیدهای جدی است که برای امنیت دینی یک کشور وجود دارد.
برای نمونه در سالهای 1999 تا 2010 میلادی، 1059 مورد اقدامات (عملیات) ناشی از افراطگرایی در کشور قرقیزستان ثبت شده است. طی 5 سال اخیر در این کشور 14 عملیات تروریستی صورت گرفته است که در آن 90 نفر کشته شدهاند. در جمهوری ازبکستان نیز 70 درصد مردم، تروریسم و افراطگرایی دینی را مهمترین تهدید برای امنیت کشور میدانند. این آمار نشان میدهد که تأثیر اسلام در جریانهای سیاسی منطقه طی هر سال قویتر میشود. اسلام و مخالفان اسلامگرا اکنون وجه جداییناپذیر زندگی سیاسی در کشورهای پساشوروی آسیای مرکزی شده است.
در این راستا مطالعه و بررسی اسلامگرایی در این منطقه به ویژه با توجه به تأثیر عوامل خارجی اهمیت بسیاری دارد. اکنون نیروهای سیاسی مختلف از دین به نفع خود استفاده میکنند. تأثیر خارجی که پس از به استقلال رسیدن کشورهای آسیای مرکزی بیشتر شده، اغلب منفی است. کشورهای اسلامی مانند پاکستان، عربستان سعودی و ترکیه به دنبال این هستند که مدلهای توسعه خود را در قلمرو ترکستان پیاده کنند. این تأثیر دو وجه دارد؛ فرایند احیای دینی و پیشبرد منافع سیاسی خود با کمک اسلام.
به این ترتیب اسلام سیاسی یکی از روشهای اصلی تأثیر خارجی است. این وضعیت تقریباً در همه کشورهای آسیای مرکزی با ویژگیهای مخصوص و تأثیر متفاوت مشاهده میشود.
بسیاری از کارشناسان معتقد هستند افراطگرایی دینی در قرقیزستان به دلیل تأثیر خارجی از سوی مراکز افراطی دینی و مراکز آموزشی دینی خارجی رو به افزایش است، زیرا هیچ قانونی مبنی بر ممنوعیت کسب تحصیلات دینی در خارج از کشور در قرقیزستان وضع نشده است.
اسلامگرایی در قرقیزستان دارای ویژگیهایی است که سرعت گسترش، حفظ اسلام مردمی(سنتی) مانند مذهب حنفی که نسبت به سایر مذاهب ملایمتر و بردباری بیشتری دارد، افراطگرایی جریانهای غیرسنتی با عقاید جهادی و سیاسی شدن دین که میتواند به یک عامل قانونی تبدیل شود، از این جمله است.
کارشناسان، اوضاع قرقیزستان را از منظر افراطگرایی پرتنش توصیف میکنند. به گزارش کمیسیون دولتی امور ادیان، در سالهای 2017-2003 تعداد 20 گروه افراطی و تروریستی در قرقیزستان کشف و شناسایی شده است که از سوی کشورهای خارجی تأمین مالی و مدیریت میشوند. گروه حزب التحریر الاسلامی و جماعت التبلیغ، تعداد طرفداران بیشتری را در قرقیزستان دارند. تعداد اعضای این گروهها به ترتیب 15 و 20 هزار نفر است. این گروهها راهحلهای آلترناتیو برای تغییر وضعیت دشوار اجتماعی ـ اقتصادی در این کشور دارند. تعداد پیروان جماعت التبلیغ هر سال افزایش مییابد و اکنون این گروه بزرگترین گروه دینی از نظر گستره فعالیت خود به شمار میرود.
در میان کارشناسان، درباره چگونگی و نوع فعالیت گروه جماعت التبلیغ اتفاق نظر وجود ندارد. عدهای از کارشناسان از جمله اعضای کمیسیون دولتی امور ادیان قرقیزستان اعتقاد دارند که جماعت التبلیغ یک گروه غیرسیاسی است که هیچ خطری برای امنیت کشور قرقیزستان ندارد.
برخی دیگر از کارشناسان از جمله «ی.یگوروف»، فعال سیاسی روس میگوید که در بلندمدت، پیروان جماعت التبلیغ داعیه رسیدن به قدرت و حکومت خواهند داشت. برخی دیگر از کارشناسان همچون «قادر مالکاف»، اسلامشناس برجسته روسی، ممنوعیت فعالیت گروه التبلیغ در قرقیزستان را برابر با خودکشی میداند، زیرا مقابله با عقاید و ایدئولوژی سلفی و جهادی در این کشور صرفاً با کمک جماعت التبلیغ امکانپذیر است. وی جماعت التبلیغ را مانع و سپر اصلی در مقابل شیوع و ترویج افکار جهادی میداند. مالکاف میگوید که در صورت ممنوع کردن این گروه، اعضای آن به اسلام رادیکال خواهند پیوست.
در هر صورت دولت قرقیزستان باید رابطه خود را با این نیروی دینی جدید برقرار کند و این مورد را در نظر بگیرد که این گروه در خارج از کشور تأسیس شده است و ظاهراً برنامهها و نقشههایی برای قرقیزستان کشیده است.
بررسی و تحلیل نشان میدهد که هیچ گروه یا سازمان سیاسی اسلامگرا (از نوع داخلی) وجود ندارد. البته سالها پیش دو گروه بومی به نام «جیش المهدی» (که چند عملیات تروریستی در بیشکک و حومه آن ترتیب داده است) و نیز «یاکین انکار»(به معنای همه چیز غیر از خدا) شاخه رادیکال از گروه جماعت التبلیغ (تأسیس شده در سال 2014) در این کشور اعلام وجود کردند.
اعضای این گروه تمام دستاوردهای تمدن را انکار میکنند و رفتارهای متعصبانه دارند. کارشناسان معتقد هستند که این گروه جنبه غیرافراطی و غیرتروریستی و در عین حال مخرب و مخالف پیشرفت و توسعه اجتماعی دارد. بقیه گروهها در خارج تأسیس شدهاند و به لطف قوانین لیبرال قرقیزستان به فعالیتهای گسترده و آزاد در این کشور میپردازند. در نتیجه قرقیزستان در منطقه آسیای مرکزی تبدیل به کشوری شده است که رشد اسلامگرایی بیشترین سرعت را در آن دارد.
با توجه به اوضاع اجتماعی ـ اقتصادی دشوار کشور تاجیکستان پس از کسب استقلال، کشورهای مسلمان برای پُر کردن خلأ ایدئولوژیک در این کشور دست به کار شدند که این اقدام منجر به اسلامی شدن جامعه این کشور شده است. ساخت مساجد، گشایش مؤسسات آموزشی دینی، اعزام به کشورهای خارجی برای کسب تحصیلات دینی و فعالیتهای گسترده مبلغان دینی خارجی باعث رادیکال شدن جریانهای اسلامی شده بود و احیای اسلام در این کشور بلافاصله جنبه رادیکال به خود گرفت.
فعالیت سیدعبدالله نوری موجب ایجاد شرایط مناسب برای سیاسی شدن اسلام و مبارزه برای کسب قدرت شد که در نتیجه جنگ داخلی سالهای 1997-1992 رخ داد. اما حتی با پایان یافتن این جنگ، تمام اختلافات برطرف نشده است.
امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان میگوید که مداخله خارجیها در میان مردم کمسواد و بافرهنگ ضعیف، تحصیلات سکولاریستی و دینی بیکیفیت، یکی از دلایل تقویت افراطگرایی به ویژه در میان جوانان شده است. اوضاع تاجیکستان از این لحاظ خطر بیشتری دارد که اسلامگرایان ماهرانه سمت و سوهای خود را تغییر میدهند و دموکراتها، کمونیستها و کارمندان دولتی برای نیل به اهداف مغرضانه خود سوءاستفاده میکنند.
در تاجیکستان تعداد زیادی از افراد فقیر بر این باور هستند که اسلام، دین پدران و اجداد آنهاست. آنان قشر مناسبی برای ترویج جریانهای افراطی مختلف مانند حزب التحریر، سلفیه، القاعده، داعش و ... هستند. از ویژگیهای اسلام سیاسی تاجیکی این است که تاجیکستان تنها کشوری است که در آن «حزب اسلامی مخالف» از سال 1990 تا 2015 تأسیس شده و فعالیت داشته است. این حزب طی این مدت تغییراتی داشته و از روشهای قهری صرفنظر کرده و به فعالیت پارلمانی رو آورده است. با این حال در سال 2015 این گروه، افراطی اعلام و فعالیت آن ممنوع شد. در تاجیکستان در مقایسه با سایر کشورهای منطقه آسیای مرکزی شاهد ترکیبی از گروههای اسلامی رادیکال داخلی و خارجی هستیم.
ادامه دارد...
انتهای پیام