قرآن موضع تدافعی صرف در برابر فرهنگ بیگانه را نفی کرده است
کد خبر: 3880506
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۴

قرآن موضع تدافعی صرف در برابر فرهنگ بیگانه را نفی کرده است

مدیرگروه تفسیر تنزیلی مؤسسه تمهید گفت: ادبیات قرآن کریم به ما می‌فهماند که نباید همیشه در مقابل تهاجم فرهنگی موضع دفاعی داشته باشیم، بلکه چه بسا باید هجمه و رقیب را تخریب و انتقاد کرد و برای این مهم باید مخاطب را به درستی و بادقت شناخت.

قرآن، موضع تدافعی صرف در برابر فرهنگ بیگانه را نفی کرده استحجت‌الاسلام والمسلمین محمد سلطانی، مدیرگروه تفسیر تنزیلی مؤسسه تمهید، در گفت‌وگو با ایکنا، با موضوع «توجه به تفکیک مرادها با توجه مخاطبان آیات مورد پژوهش در تفسیر موضوعی» گفت: یکی از آسیب‎های مهم در تفسیر موضوعی مرسوم، که رویکرد آن غالباً آموزشی و معرفتی است، آن است که به کلیت موضوع بسنده می‎شود و معمولاً شناخت مخاطبان آیه را در فهم و تفسیر آیه دخالت نمی‎دهند. برعکس در تفسیر تنزیلی موضوعی به جهت حساسیت امر تربیت و تحول و اینکه محقق به دنبال فرایند این امر است و نیز لزوم دخالت روحیه‎ها در این مقوله، بر روی مخاطبان آیه حساسیت نشان داده می‎شود. در این سبک تفسیری موضوع را با توجه به هر یک از مخاطبان واکاوی می‌کنند و بنا را بر این می‎گذارند تا پیام تربیتی و تحولی را با توجه نظر در مخاطبان به قید فهم دربیاورند. 

وی با بیان اینکه هر چند آیات مربوط به موضوعات در تفسیر تنزیلی موضوعی یکسان هستند، اما این به معنای هم جهتی و یکسانی پیام آیات هر موضوع نیست، تصریح کرد: قرآن به طور غالب موضوعات واحد را با رویکردهایی تربیتی میان سه دسته مخاطب توزیع می‎کند و به تناسب وضعیت هرکدام، درباره‎ موضوع مربوط سخن می‎گوید؛ ابعادی از موضوع را برای گروهی مطرح می‌کند که برای دیگران نیازی به تبیین و یا دستور ندارد و به عکس ابعادی مخصوص یک گروه است و دیگران در آن دخالتی ندارند. به همین روی مخاطبان قرآن متفاوت‌اند؛ گاه در یک موضوع، پیامبر و در ابعادی از همان موضوع جاهلان و معارضان و در ابعاد دیگری از همان موضوع، مؤمنان و اهل ولاء مخاطب می‌شوند و این موضوع را باید مورد توجه جدی قرار داد که متأسفانه در تفاسیر موضوعی مرسوم، چندان توجهی به آن نمی‎شود.

مدیر گروه تفسیر تنزیلی به ذکر نمونه موردی آیات معاد در سیر تنزیلی پرداخت و ابراز کرد: این را همگی قبول داریم که باور به رستاخیز و مباحث تربیتی و تحولی بر پایه این باور از مهمترین و پر بسامدترین آیات در قرآن مجید است. آیات رستاخیز گاه خطاب به عموم مردم است و بلکه می‎توان گفت که مخاطب خاصی ندارد. در مواردی مخاطب آیات، پیامبر اکرم و در مواردی مؤمنان هستند. برخی آیات با معاندان و یا درباره آن‎ها نازل شده‎اند. این آیات، هر کدام لحن‎شان متفاوت با دیگری است.

نمونه‌هایی از لحن متفاوت قرآن در مواجهه با مخاطبان

وی اضافه کرد: مثلا در سوره مبارکه علق، آیه «إِنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الرُّجْعى‏» (8) خطاب به پیامبر؛ در سوره قلم آیه 33 «كَذلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ» تا آیه 44 «خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ»؛ خطاب به پیامبر(ص) و عموم مردم شامل اهل تقوا و معاندان است. در سوره مزمل از آیه 11 «و ذَرْني‏ وَ الْمُكَذِّبينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَليل» تا آیه «السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً» خطاب به مشرکان مکی و آیات «اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (20)» خطاب به پیامبر و مومنان است. 

سلطانی تصریح کرد: در سوره مدثر آیات «كَلاَّ وَ الْقَمَرِ (32)وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (33)وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ (34)إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ (35)نَذيراً لِلْبَشَرِ (36)لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ (37)» و آیات «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ (38)إِلاَّ أَصْحابَ الْيَمينِ (39)في‏ جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ (40)عَنِ الْمُجْرِمينَ (41)ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ (42)قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ (44)وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ (45)وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (46)حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ (47)فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ (48) خطاب عمومی دارد.  

مراد الهی در انواع خطابات

مدیر گروه تفسیر تنزیلی مؤسسه تمهید با اشاره به نکات قابل استفاده از تنوع خطابات مرتبط با رستاخیز، گفت: توجه به تنوع خطابات مرتبط با رستاخیز، برخی مرادهای الهی را نشان می‌دهد؛ از جمله اینکه 1. خدای متعال در خطاب به پیامبر اکرم، به صراحت از رستاخیز و پیامدهای مثبت آن برای آن حضرت و تبعات منفی آن بر کفار و معاندان سخن گفته است؛ این گفتار به طور عمده در مقام سکونت و اطمینان قلب آن حضرت بوده و در پاره ای موارد نیز اطلاعاتی به پیامبر اکرم(ص) داده است. در مضامین آیات بالا زبان استدلال درباره رستاخیز به کار نرفته است؛ این جهت به دلیل فرض ایمان پیامبر(ص) و درک وی از حقیقت جهان آخرت و عدم نیاز اثبات روز موعود برای اوست. از این رو مباحث مربوط به رستاخیز در گفتار با ایشان، رنگ بنا و ثمره به ترتیبی که در بند اول گذشت، گرفته است.

سلطانی اظهار کرد: از آیات مذکور استفاده می‌شود که طرح بحث رستاخیز با مؤمنان به شکل بسیار ساده و بر پایه برهان ربوبی گذاشته شد؛ در سوره علق ابتدا توحید ربوبی بناگذاری و در سوره قلم عدالت ربوبی گفته شد و بر پایه آن، این گروه را مشمول عنایات الهی شمرد. عدالت ربوبی بر پایه اثبات ربوبیت توحیدی در سوره علق و پذیرش آن، به طور طبیعی هیچ اعتراضی را از سوی مؤمنان به دنبال ندارد.  قرآن آنها را اصحاب یمین معرفی کرد که در بهشت سکنی داشته و از مجرمان علت جهنمی شدنشان را جویا می‌شود. همچنین از آیات مربوط به مؤمنان دانسته می‌شود که محور اساسی ایمان آنها ایمان به ربوبیت پروردگار است. در حقیقت ابعاد ایمان آنها به توحید ربوبی، به تمام شئون مرتبط با رستاخیز سرایت کرده است. 

وی با بیان اینکه خدای متعال در باره رستاخیز با عموم مردم نیز سخن گفته است، ابراز کرد: این سخنان ابتدا بر پایه تشریح عدالت پروردگار در برخورد با اهالی تقوا و تسلیم در برابر اهالی تکذیب و ارتکاب جرم بیان می‌شود؛ پیش‌بینی تردید و تصویر راه‌های دستیابی به نعمت‌های بهشتی از سوی تکذیب کنندگان مشرک می‌رود. از این رو خدای متعال با تبییناتی بر پایه عقل دستاویزها و بلکه تمام شقوق توهمی آنها را بررسی و مردود می‌کند. سپس در سوره مدثر مؤکدا به سوگند، هشدار می‌دهد که برخی مردم گرفتارسقر می‌شوند. در همان جا با دو دسته کردن مردم به اصحاب یمین و اصحاب سقر، عوامل گرفتاری اهالی سقر را توضیح می‌دهد. اطلاع عموم از مالکیت خدا بر روز جزا و اینکه روز رستاخیز نشانه دارد و بعد از بروز نشانه‌ها و تحولات طبیعت، انسان‌ها چه صالح و یا طالح ثمرات اقدامات خود را در رستاخیز مشاهده خواهند کرد. سپس برای آنها توضیح داده شده که رستگاری روز رستاخیز محصول تزکیه نفس، یاد کرد پروردگار و نماز برخاسته از این یاد است و آسیب برگزیدگی دنیا بر آخرت را در تحصیل رستگاری گوشزد و راه خروج از این آسیب رایادآور می‌شود.

سلطانی افزود: پس از این اقدام است که مؤکد به سوگند، به دو دسته عمل که ثمره آنها قرار گرفتن در شیب رستگاری یا شقاوت است توجه می‌دهد و در نهایت روشن می‌کند که نفس مطمئنه به وعده‌های پروردگار با نفسی که مضطرب است و در صورت دست نیافتن به ثمره دل خواه خدا را متهم می‌کند، چه جایگاهی در بهشت و جهنم دارند. سیر به دست آمده از ترتیب نزول آیات مربوط به رستاخیز در خطاب به عموم مردم و پیش‌بینی واکنش‌های احتمالی نشان می‌دهد که اصلی‌ترین عنصر متأثر شدن مردم از بحث رستاخیز، پس از ایمان به توحید ربوبی، عدالت ربوبی است و اینکه خدای متعال مالک آن روز بوده و همه تصورات متفاوت با این مالکیت مطلق مردود است. نکته جالب آن که در این مسیر مخاطب دیگری به نام مشرک معاند وجود دارد که زیر بار پذیرش رستاخیز نمی‌رود در این آیات روشن می‌شود که مباحث رستاخیز درباره وی به گونه‌ای دیگر مطرح می‌شود؛ خدای متعال، وخامت حال معاندان به طور عام در دنیا و آخرت و فرجام ناگوار عموم آنها در رستاخیز را به اطلاع پیامبر می‌رساند و تنها در یک مورد آن هم سرکشی در برابر پیامبر اکرم  به مشرکان سرکش هشدار داد.

این پژوهشگر با اشاره به نحوه هشدار خداوند به معاندان، اظهار کرد: این هشدار گاه از باب بیان اشخاص خاصی چون ولید بن مغیره است که در باره قران سرکشی کرد یا نقش آسیب‌زای نداشتن ترس از آخرت، در سرکشی گروهی که با تبختر علیه هشدارهای پیامبر موضع داشتند و عذاب اخروی ابولهب و همسرش را که رو به آزار پیامبر اکرم آوردند، به اطلاع آن حضرت رساند و گاه از باب بیان موارد عامی که به طور عمده، جهت اطمینان خاطر و تسلی خاطر آن حضرت بیان می‌شد. حمله به فرهنگ رقیب در مقابله مستقیم و یا در گفتار راهبرانه با پیامبر، موجب می‎شود تا مؤمنان احساس قدرت کنند؛ هنگامی که بی فرهنگی رقیب معلوم و گفتمان آنها به چالش کشیده شد، متدینین احساس قدرت کرده و قوت می‌گیرند؛ ادبیات قرآن کریم به ما می‌فهماند که نباید همیشه در مقابل تهاجم فرهنگی، موضع دفاع داشت؛ بلکه چه بسا باید هجمه کرد و رقیب را تخریب و انتقاد کرد. لذا باید دقیق مخاطب را شناخت. با استفاده از این مطالب در مقام تربیت باید به هر گروه از دعوت‌کنندگان به رستاخیز که به جای پیامبر اکرم  در مقام انذار دیگران می‌نشینند، به مؤمنانی که صاحب اختیاری و ربوبیت پروردگار را پذیرا شده‌اند، به عموم مردم که در جهالت از امر رستاخیز به سر می‌برند و به معاندان لایه‌های متفاوتی از این حقیقت را بیان کرده است. 

انتهای پیام
captcha