متن زیر روایتی از «حاج مصطفی آهوزاده» رزمنده هشت سال دفاع مقدس از برپایی سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع) در دورانی است که فقط بمباران بود و خمپاره؛ روزهایی که رزمندگان آن روز و شهدا و جانبازان امروز در «ستاد ذخیره» دزفول با دست خالی برای امام و الگویشان تکیه عزا برپا کردند. متن کامل این یادداشت را که در اختیار ایکنا قرار داده شده با هم میخوانیم:
گرامیداشت دهه محرم در دزفول، از سنتهای دیرینه این شهر بوده که همواره شور و هیجان آن از برپایی تکیههای کوچک و خانگی تا هیئتهای بزرگ محلهای جلوه خاصی به شهر میدهند.
وقتی جنگ شروع شد، شرایط به سمتی رفت که برپایی مجالس عزاداری از شکل سنتی کمی فاصله گرفت، آن هم به دلیل موشکباران و خرابی کوچهها و محلهها.
پایگاه ذخیره و اقامه عزای حضرت حسین(ع) با هیچ!
یکی دو سال اول جنگ، سپاه دزفول اقدام به برپایی تکیه در محل سپاه کرد ولی به هر دلیلی تعطیل شد. سال ۱۳۶۲ به اتفاق دوستان تصمیم گرفتیم در ستاد ذخیره (آن موقع در منزلی در خیابان مطهری) که پایگاهی جهت جذب نیرو و وابسته به سپاه بود، تکیه برپا کنیم، هیچ نداشتیم! نه پردهای، نه سیستم صوتی، نه امکانات پذایریی و نه فرشی برای نشستن مردم.
اما یک اراده، یک همدلی، یک شوق برای برپایی تکیه بین بچههای ذخیره وجود داشت. تصمیم بر این شد دوستانی که مجلس روضه خانگی دارند امکانات لازم از قبیل پرده، پرچم، بلندگو و استکان نعلبکی بیاورند، یک شب قبل از آغاز محرم همه وسایل به برکت نام آقا امام حسین(ع) آماده شد.
حیاط ستاد را با پردهها سیاهپوش کردیم و کنارههای خیابان را با استفاده از چوبهایی که در زمین تعبیه شد نیز پرده و پرچم زدیم. از تبلیغات سپاه کمی پرچم گرفتیم و قدری هم ناخنک زدیم (آخر با سه چهارتا پرچم کارمان راه نمیافتاد!).
بالاخره ستاد ذخیره شد تکیه آقا اباعبدالله(ع). برای مراسم هم ابتدا حاج آقا سیدکاظم موسوی خودمان منبر میرفت و در ادامه پنج شب حاج آقا علی راجی و پنج شب هم دکتر سنگری.
یکی دو شب اول، کمی خلوت بود اما از شب سوم جمعیت از همه نقاط شهر میآمدند، به طوری که علاوه بر حیاط عدهای هم توی خیابان جلوی ستاد نشسته بودند. بحمدالله هیئت از همان سال اول به اصطلاح گرفت ...
شاید یکی از زیباترین کارهای بچههای ستاد، نحوه تبلیغات برنامههای محرم بود. حُسن کار هم در این بود وقتی قرار بر اجرای کاری بود همه بودند و هر کس هر کاری میتوانست انجام میداد. نمونهای از کارهای خلاقانه بچهها:
یادگاری خطاطی رزمندگان آن روز و شهدای امروز
- نوشتن اسامی شهدای ستاد بر روی کتیبههای محرمی. معمولاً برای پرده سیاه، کتیبههایی با شعر محتشم کاشانی استفاده میشود. ابتکار دوستان این بود که پارچه سفید خریدیم و روی آن قاب کتیبه را کلیشه کرده و برادران عزیزم حسین انجیری، غلامعلی جلایی و ناصر آبروشن با خط زیبای خود نام شهدا را مینوشتند.
- «السلام علیک یا اباعبدالله»: این نوشته بزرگ چندین سال بر بلندترین نقطه چهار راه شریعتی دزفول خودنمایی میکرد. آن زمان که هنوز خبری از بنر و چاپ بنر نبود، بچههای ستاد با کمک هم و با خط زیبای هنرمند شهید حسین انجیری این نوشته را اول محرم آماده میکردند و سر چهارراه شریعتی میزدند.
- بومنویسی: اعلام برنامههای دهه محرم ستاد را روی بومی پارچهای مینوشتند و سر چهارراه شریعتی نصب میکردند. این طرح اولیه، استندها و بیلبوردهای امروزی بود که دوستان خلاقانه با کمترین امکانات درست کرده بودند.
ـ فانوسهایی با نور قرمز: چندین فانوس داشتیم که دوستان در تکیه آویزان میکردند، یک روز تصمیم گرفتیم برای زیباتر شدن فضای تکیه، شیشههای فانوسها را با ماژیک قرمز کنیم که اتفاقاً خیلی هم زیبا شد ...
برپایی عزای امام حسین(ع) با وسایل قرضی
همان طور که گفتم برنامه سال اول با کمک وسایل قرضی از این و آن برگزار شد اما استقبال از این برنامه سیل کمکهای مالی دوستان را بهدنبال داشت. هر شبی که میگذشت جیبهای من پر از پول میشد! پولهای نذری که به عشق آقا و برای برپایی این تکیه، بیریا و مخلصانه تقدیم میشد. از مبالغی مثل پنجاه تومان گرفته تا هزار تومان؛ جمع شدن این نذورات انگیزه ما را در هرچه بهتر و باشکوهتر برگزار کردن مراسم بیشتر میکرد. حالا که پول دستمان آمده بود شروع کردیم به تهیه وسایل پذیرایی، سیستم صوتی، خرید موکت و هر آنچه برای برپایی هیئت در سالهای بعد لازم داشتیم.
احساس میکردم همه اینها، تفضلات الهی و عنایت خاصه آقا امام حسین(ع) به این جمع بیریای بسیجیهاست.
وقتی دکتر سنگری زمانش را با ساعت عزاداری ستاد ذخیره تنظیم میکرد ...
وقتی دکتر سنگری برنامههای سخنرانی خود را در سطح شهر دزفول در دهه عاشورا با ساعت برنامه ستاد ذخیره تنظیم میکرد، وقتی ستاد ذخیره در شبهای برگزاری مراسم پاتوقی شده بود برای بسیجیان تمامی شهر دزفول و محل قرارها و ملاقاتها، چه میتواند باشد جز اینکه جمعی فقط به عشق حضرت اباعبداللهالحسین(ع) این اقامه عزا را برپا کرده بودند.
بعدها با جابهجایی ستاد ذخیره، بهداری سپاه گزینه مناسبی برای برپایی مراسم تکیه ذخیره شد و تا سالها بعد از جنگ این سنت حسنه ادامه پیدا کرد و کم کم هیئتهای مشابهی در سطح شهر ایجاد شد و این هیئت قریب 10 سال مدال افتخار نوکری ارباب بیکفن را بر گردن آویخت.
راوی حاج مصطفی آهوزاده
انتهای پیام