نوذر شفیعی، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان درگفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، با اشاره به اینکه ریشههای فکری و اجتماعی گروهکهای تکفیری نظیر «داعش» از همان صدر اسلام شکل گرفته است، اظهار کرد: فرقهها و مذاهب مختلفی از زمان پیامبراکرم(ص) ایجاد شدهاند که مدعی بودند هر آنچه میگویند درست و آنچه گروههای دیگر میگویند، غلط است.
وی افزود: این نحلههای فکری در گذر زمان با مسائل سیاسی دولتها ادغام شده و قدرت گرفتند که یک نمونه بارز آن، گروهک داعش است که با حمایت عربستان و آمریکاییها بهوجود آمد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: ریشه فکری «داعش» به «ابنتیمیه» بازمیگردد و اینها جزء سلفیون از نوع تکفیری هستند که معتقدند خلافت اسلامی را باید به وسیله شمشیر برقرار کرد. از منظر آنها مصیبتهای دنیای اسلام، ناشی از دور شدن از سلف صالح است و برهمین اساس اصرار دارند به روش و سیره گذشته خود بازگردند و اختلافات و بنبستهای موجود بر سر پیشرفت دنیای اسلام را رفع کرده تا دنیای اسلام به عظمت گذشته خود بازگردد. اینها در رسیدن به این هدف، شیعه را منافق و کافر و خون آنها را مباح میدانند.
شفیعی ادامه داد: داعش اکنون به لحاظ نظامی و فیزیکی تا حدودی از بین رفته و تضعیف شده است، اما نمیشود گفت که این پدیده به لحاظ فیزیکی و فکری تداوم پیدا نخواهد کرد، کما اینکه اکنون داعش در سوریه و عراق فعال است و اقداماتی به صورت زیرزمینی انجام میدهند و تلاش دارند تا فکر خود را ترویج کنند، به همین منظور شاید این گروهک بعد از یک دوره سکوت، مجددا با عنوان و جلوههای دیگری بروز و ظهور پیدا کند.
وی افزود: کشورهای جهان اسلام، تفکراتی مثل داعش را به مثابه وارد شدن ضربه به دنیای اسلام میدانند، ولی از منظر خود داعشیها، آنها به دنبال تعقیب کردن حکومت خلافت و بازگرداندن دنیای اسلام به بهترین دوره زمانی خود، یعنی دوره حاکمیت خلافت هستند. متاسفانه به همین دلیل این گروهک زمینه را برای سوءاستفاده آمریکاییها و اروپاییها برای توسعه نفوذ خود در منطقه خاورمیانه فراهم کرده است.
شفیعی در خصوص نقش کشورهای اسلامی در بروز و تقویت گروهکهای افراطی و تروریستی تصریح کرد: گروهکهای تروریستی و افراطی نظیر«داعش»، «القاعده»، «طالبان» و... با وجودی که از لحاظ وجودی و ماهیتی در ادامه یکدیگر هستند، اما با یکدیگر نیز اختلافات فکری، ایدئولوژیک و ژئوپولوتیک دارند، لذا بسیاری از رقابتها و منازعات منطقهای، از اختلافات میان آنها ناشی میشود.
وی ادامه داد: هرکدام از این گروهها توسط یک کشور تغذیه و حمایت میشوند، بهعنوان مثال کشورعربستان از «داعش»، قطریها از «جبهه النصره» و اغلب کشورهای عرب زبان نیز از « طالبان» و «القاعده» حمایت میکنند. از طرفی سازمان کنفرانس اسلامی نیز در درون خود دارای انشعاب و اختلاف است که برهمین اساس باید گفت خود کشورهای مسلمان به این اختلافات دامن میزنند.
وی تصریح کرد: آمریکاییها و اسرائیلیها از تعارضات فکری و اجتماعی موجود میان کشورهای اسلامی سوءاستفاده میکنند و با بهرهگیری از این اختلافات است که ایرانهراسی، شیعه هراسی و سنیهراسی را به وجود میآورند.
وی با بیان اینکه آمریکا سعی دارد از طریق این اختلافات فکری و ایدئولوژیک، دنیای اسلام را علیه هم تحریک کند، ادامه داد: آنها هیچوقت ایران را مقابل حزبالله لبنان قرار نمیدهند، بلکه سراغ کشورهایی میروند که به لحاظ اجتماعی و فکری از گذشتههای دور تاکنون با هم تعارض دارند تا بتوانند شکافهای تاریخی و اجتماعی میان آنها را فعال کنند. هدف آنها این است چهره دنیای اسلام را خدشهدارکنند که این سیاست در قالب یک استراتژی آمریکایی-اسرائیلی دنبال میشود.
وی گفت: هدف آمریکا و اسرائیل این است که نیروها و جوانان جهان اسلام را به جان یکدیگر بیندازند که این این مهم در قالب پروژه داعش دنبال میشود، درغیر اینصورت کدام جنگ میتوانست بین سوریه و اسرائیل اتفاق بیفتد که اینقدر از مردم سوریه و جوانان اسلام از بین بروند؟
این استاد علوم سیاسی با بیان اینکه وجود گروههای افراطی همچون داعش، ناشی از وجود تعارض در بین کشورهای مادر و اصلی جهان اسلام است، بیان کرد: این درگیریها و اختلافات باعث کاسته شدن توانمندیهای جهان اسلام خواهد شد و میتواند باعث بروز جنگهای نیابتی شود.
وی در پاسخ به این سوال که چه راهکارهایی میتواند اختلافات بین کشورها اسلامی را کاهش و در نهایت رفع کند، گفت: ایده «گفتوگوی فرق و مذاهب» و وجود نهادی با این عنوان میتواند در ایجاد نوعی همدلی و رفع اختلافات و شبهات میان کشورهای اسلامی تاثیرگذار باشد.