اردشیر مجرد تاکستانی، نقاش و مینیاتوریست در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره تعهد در هنر اظهار کرد: ابتدا باید ببینیم منظور ما از تعهد چیست، چون ممکن است هر فرد یا گروهی تعریف خاص خود را از این عنوان داشته باشد. برای مثال عدهای پایبندی به موضوعات دینی را تعهد دانسته یا گروهی دیگر دلبسته بودن به اخلاقیات انسانی را تعهد میدانند. در کنار این قبیل برداشتها هستند بخشهایی که تعهد در موضوعات؛ ملی، سیاسی و... را تعهد میدانند، اما آنچه مشخص است در جامعه ما تعهد تلفیقی از اصول اخلاقی و اسلامی است که باید به آنها توجه داشت.
وی افزود: به نظرم تعهد اگر به صورت کامل و اخلاقی در یک هنر وجود داشته باشد، وی از بسیاری از لغزشها در امان خواهد بود. این امتیاز نیز به هیچ وجه با دستور یا بخشنامه دولتی حاصل نمیشود، بلکه نیاز است که فرهنگ عمومی به سمتی سوق پیدا کند که در آن هنرمند متعهد پرورش یابد. این مسئله خوشبختانه در کشور ما به نوعی رخ داده و بزرگان بسیاری متعهدانه به فعالیت هنری خود ادامه میدهند.
این نقاش به توضیح
فوق اضافه کرد: بهترین مثال در این زمینه استاد محمود فرشچیان است که با کارهای
ماندگار خود اتفاقات بسیار چشمنوازی را در عالم هنر شکل داده است. این هنرمند
چنان عشق و تعهدی در کارش است که هیچ گاه نمیتوان همانند آن را در زمان حال مشاهده
کرد. وقتی تابلو «ظهر عاشورا» این هنرمند را میبینیم به خوبی قادر هستیم آنچه که در
ظهر عاشورا گذشته را درک کنیم. این مسئله هم نشئت گرفته از ویژگیهای ایمانی و
قلبی نقاش است.
هنرمند متعهد، فراتر از هنر اخلاقی است
مجرد تاکستانی در پاسخ به این که آیا هنرمند اخلاقگرا همان هنرمند دیندار است، اظهار کرد: بحث خوبی را مطرح کردید چون این دو حوزه بسیار به هم نزدیک هستند، اما نمیتوان آنها را یکی دانست. در کلامی دیگر یک هنرمند دینمدار مسلماً اخلاقگرا نیز است، اما یک هنرمند اخلاقگرا حتماً فردی دینمدار نیست. این گفته به نوعی پاسخ به کسانی است که میخواهند گرایشات غربی را از هنرمند ارزشی وارد هنر ما کنند، اما با توجه به پتانسیل موجود مطمئناً به جواب دلخواه دست نخواهند یافت.
وی به توضیح فوق اضافه کرد: اندیشه انحرافی برای هنر در غرب بعد از رنسانس شکل گرفت و به نوعی ریشه هنری آنها را شکل داد. این در حالی بود که قبل از آن در بسیاری از شاهکارهای هنری غرب به ویژه در کلیساها میتوان تصاویر مذهبی را مشاهده کرد، البته بیشتر توجهات هنری در اروپای دوران قرون وسطی به بحث شمایلنگاری و پیکرهتراشی منحصر میشود. این توضیحات را بیان کردم تا به روی این نکته تاکید داشته باشم که هنر متعهد اسلامی بسیار غنیتر از آن چیزی است که در غرب وجود داشته؛ تنها کافی است که هنر به درستی به هنرمندان معرفی شود. کاری که استاد فرشچیان به زیباترین شکل ممکن انجام میدهد.
مجرد تاکستانی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: من در اواخر دهه 40 تابلویی درباره عاشورا کشیدم که «راه پیامبران» نام دارد. در این کار محور عاشوراست و در حاشیه، پیامبران ترسیم شدهاند. این نقاشی سالهاست در موزه شهدا به نمایش درآمده است. من این کار را با تمام عشق و وجودم خلق کردم و حس میکنم آنچه را که من نسبت به عاشورا در قلب دارم را نشان میدهد. این اتفاق دوباره درباره اثری دیگر هیچ گاه برایم تکرار نشده است، برای همین بیصبرانه منتظرم تا دوباره چنین ظرفیتی پیدا کنم تا قادر باشم اثری فاخر در حوزه عاشورا خلق کنم.
وی در پایان تصریح کرد: نقاشی از جمله هنرهایی است که نگاه مذهبی در آن تمامی ندارد و به اصطلاح هیچ گاه تکراری نمیشود، برای همین پسندیده نیست که ما تنها بخواهیم این معنای عظیم را در بحث شمایلنگاری خلاصه کنیم. برای دور بودن از این آفت نیز برگزاری کلاسهای آموزشی و کارگاههای نقاشی میتواند کمک شایان توجهی به معنای مورد نظر ما بکند.