به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، امروز 4 فروردینماه سالروز وفات امالبنین(س) و تکریم مادران و همسران شهداست. مادرانی که به ندای پیر و مراد خود، معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) لبیک گفتند و زینبگونه در حماسه هشت سال دفاع مقدس با تشویق همسران و فرزندان برومند خود آنها را برای حضور در جبههها تشویق میکردند. اگر ایثار و شهامت، شجاعت، صبر و استقامت این شیرزنان نبود، شاید از این آب و خاک نیز خبری نبود و معلوم نیست چه بر سر این انقلاب میآمد. این دلاورزنان بودند که قرآن را سرلوحه کار خود در تربیت فرزندانشان قرار دادند تا برای دفاع از ولایت سینه سپر کنند تا یک وجب از خاک این سرزمین به دست دشمنان و نااهلان نیفتد.
امروز، گرامیداشت مادران و همسران شهیدی است که وقتی پس از سالها درباره فرزند شهیدانشان میپرسی از کار خود پشیمان نیستند و بر این باورند که فرزندشان را در راه اسلام و انقلاب دادهاند و توقعی هم ندارند.
زهرا طالبیپور، مادر شهید سعید رزاقی یکی از این مادران است که میگوید: پسرم عاشق قرآن بود و دوست داشت قرآن حفظ کند و اولین سورهای که حفظ کرد، سوره واقعه در سن 13 – 14 سالگی بود. شهید حسین خوبرو نیز همسایه ما بود و با آنها در بسیج جلساتی را برگزار میکردند و شبهای جمعه دور هم جمع میشدند و قرآن میخواندند و این جلسات چندان ادامهدار نشد؛ چرا که بسیاری از آنها شهید شدند و سعید هم در سن 17 سالگی شهید شد.
این مادر درباره چگونگی فراگیری قرآن فرزند شهیدش اظهار میکند: آموزش قرآن را در مدرسه فراگرفت و از طرفی هم خودم معلم قرآن بودم و کمکش میکردم. جایزهای هم گذاشته بودم که سوره واقعه را حفظ کند و در جلسات قرآنی در حسینیه قمر بنی هاشم(ع) در محله خاوران یا هاشمآباد، معروف به حسینیه سیدها هم حاضر میشد.
شمسی باقرینیا، مادر شهید شاهین باقری است، وی درباره فعالیت قرآنی فرزند شهیدش میگوید: شاهین، فعالیت قرآنی را از 14 – 15 سالگی از مسجد آغاز کرد و در حوزه قرائت قرآن، آموزش میدید و قاری قرآن بود و نوارهای بسیاری از وی باقی مانده است.
نصرت عسکری، مادر شهید ناصر شفیعی میگوید: ناصر 5- 6 ساله بود که همراه خودم به مسجد یا کلاسهای قرآنی که در منزل یکی از خانمها برگزار میشد، حضور مییافتیم و همین حضورها و شرکت در مجالس قرآنی سبب شد قرآن را یاد بگیرد و علاقهمند شود.
وی میافزاید: از دوره ابتدایی در مدرسه هم قرآن را فراگرفت و در مسابقات شرکت میکرد و لوحها و جوایزی را دریافت کرد تا اینکه به سن ورود به دبیرستان رسید و در مسجد محلمان هم قرآن یاد میگرفت و هم آموزش میداد.
مادر شهید شفیعی درباره فضای قرآنی منزلش اظهار میکند: من و پدرش مقید بودیم و من از کوچکی ناصر، او را به کلاسهای قرآنی میبردم و وقتی به مدرسه رفت متوجه استعدادش در قرآنآموزی شدم و ناصر در این فضای معنوی که در خانه حاکم بود، رشد یافت و از طرفی هم هیچ وقت به زور کاری به او تحمیل نکردیم.
البته اینکه فرزندان چه راهی را انتخاب کنند و والدین چه تربیتی را در پیش بگیرند تا فرزندان در مسیر درستی گام برمیدارند، اهمیت بالایی دارد، در این راستا مادر شهید ناصر شفیعی درباره تربیت قرآنی فرزندش میگوید: در تربیت قرآنی فرزندان، مدرسه هم عامل مهمی است و ناصر مدرسه ابتداییاش مدرسه دینی بود و معلمان و مدیرانش هم روحانی بودند. که همه این عوامل دست به دست هم داد تا قرآن بیاموزد. در رفتار و کردار آنها هم فرزندان به رفتار والدین خود و نه حرفهای آنها توجه میکند به همین دلیل اگر راه و رفتار پدر و مادر درست باشد، فرزندان هم در مسیر درستی حرکت خواهند کرد.
مادر شهید سعید رزاقی نیز عنوان میکند: از کودکی سعید فضای قرآنی در خانه حاکم بود، قبل از شهادت سعید تا چند سال پس از شهادت وی آموزشهای قرآنی به بانوان در منزلم بود و پس از آن در حسینیه انجام شد و اکنون هم به فعالیت ادامه میدهم و آموزشهای گوناگون در حوزه قرائت قرآن در این حسینیه انجام میشود.
وی میافزاید: برادرم محمد طالبپور حافظ قرآن بود و اول انقلاب داور بینالمللی بود و یکی از برادران دیگرم محمود طالبپور قبل از سعید شهید شد که وی هم قاری قرآن بود و استاد فاطمی مربی آنها بود و سعید، داییهایش را دوست داشت و اخلاق محمود روی سعید اثر میکرد و همین که اذان میگفت بر سر سجادهاش آماده نمازگزاری بود و میگفت، اذان شماره تلفن خداست. به همین دلیل است که شهید بهشتی میگوید: شهادت را به بها میدهند نه به بهانه.
مادر شهید باقری درباره تربیت قرآنی فرزندش معتقد است: هر خانوادهای برای فرزندانش باید وقت بگذارد تا تربیت خوبی داشته باشند و من هر شب برای فرزندانم قصه حضرت محمد(ص) و سایر قصص قرآنی را تعریف میکردم و به نظرم همین قصهها در رفتار و کردار آنها مؤثر بود و از طرفی هم فضای خانه معنوی و ساده و صمیمی بود.
آرزوی قرآنی مادر شهید رزاقی عمل به قرآن است، وی میگوید: قرآن خواندن خیلی مهم نیست، من هر روز یک جزء از قرآن را می خوانم، باید به قرآن عمل کنیم و خدا به همه ما توفیق عمل به قرآن را بدهد.
وی درباره توقعش از جامعه عنوان میکند: هر کس از مسئولان به خانه ما میآید، میگویم که بچهام را ندادم که چیزی به ما بدهند فرزندمان شهید شد تا اسلام و انقلاب امام حفظ شود. متأسفانه دلم از این بیبند و باریها و بیعدالتیها خون است که عدهای پشتشان را بستند و یک عده باید ضعیف بمانند. وگرنه هیچ توقعی ندارم و روزگار میگذرد و فقط به خاطر فساد جامعه ناراحت هستم و شهدا عند ربهم یرزقون هستند.
مادر شهید باقری نیز میگوید: قرآن علم بیپایان است و هر چه قرآن بخوانیم و تأمل کنیم باز هم کم است، آرزوی من این است که بتوانم عامل خوبی برای قرآن باشم. 24 سال است که از دانشگاه تهران بازنشسته شدهام و 14 سال است که به کلاسهای قرآنی میروم و آنچه برداشت کردهام، سعی کردهام در زندگیام کاربرد داشته باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم ادامه تحصیل دهم و الان روانپزشکی میخوانم.
آرزوی مادر شهید ناصر شفیعی این است که حضرت ولیعصر(عج) در عالم ظهور کند و دین اسلام حاکم شود و ظالمان نابود شوند.
آری، این مادران و همسران شهید بودند که حماسهسازانی جاوید را برای دفاع از این مرز و بوم به جبهههای حق علیه باطل فرستادند تا اکنون بنشینیم از تکریم این مادران و همسران سخن بگوییم، مادرانی که الگویی برای دختران خود شدند تا فرزندانی تربیت کنند که مدافعان حرم باشند.