سیدهفاطمه شفیعی، روانشناس گیلانی در گفت وگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از گیلان، با بیان اینکه انسان در فرایند رشد روانی خود مسیر ثابت و یکسانی را طی نمی کند، اظهار کرد: عوامل محیطی مختلفی از جمله جنگ می تواند فرایند رشد و سلامت روان انسان را تحت تأثیر قرار دهد. جنگ به عنوان یک رویداد استرس زای نیرومند، در بروز و تشدید اختلال های روانی و رفتاری نقش مؤثری دارد.
وی افزود: اغلب آسیب دیدگان اعصاب و روان ناشی از جنگ، از اختلال خواب، ضعف و سستی، سردرد و سرگیجه، احساس از دست رفتن انرژی، خستگی، دردهای عضلانی و مفصلی، عدم تمرکز حواس، یأس و ناامیدی، عدم احساس لذت از زندگی و افکار مربوط به مرگ، کاهش رضایت زناشویی، اختلال استرس پس از سانحه، مشکلات سلامت روان، اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری شکایت دارند.
این روانشناس با اشاره به اینکه این اختلال ها و مشکلات ممکن است در جنبه های مختلف زندگی افراد در طولانی مدت ادامه یافته و حالت مزمن به خود بگیرند، تصریح کرد: متغیرهایی از قبیل ایمان و باورهای مذهبی در کاهش این مشکلات و پذیرش راحت تر اتفاقات پراسترس در افراد آسیب دیده، نقش مهمی را ایفا می کند. با این حال، شناسایی زود هنگام اختلال ها و مشکلات ناشی از جنگ در افراد آسیب دیده و فراهم کردن مداخلات روانشناختی بهنگام در توانبخشی این افراد، امری ضروری است.
شفیعی با تأکید بر اینکه در کنار توجه به ارزش های گرانقدر دوران دفاع مقدس نظیر دفاع از ارزش های اسلامی و تمامیت ارضی کشور، نباید از پیامدهای منفی آن از جمله خسارات جبران ناپذیری که از طریق شهید، مجروح، معلول و مفقود شدن تعداد زیادی از بهترین افراد جامعه (رزمندگان و ایثارگران) به بار آمده غفلت ورزید، اضافه کرد: افرادی که مستقیما در جنگ شرکت می کنند و به نوعی در معرض تروماهای ناشی از این بلای خانمان سوز قرار می گیرند اولین قربانیان جنگ هستند.
وی با بیان اینکه اثرات جنگ تا اعماق خانواده ها و جامعه نیز نفوذ می کند، گفت: خانواده مجروحین، معلولین، شهدا و اسرا قربانیان فراموش شده جنگ محسوب می شوند. آسـیب های روانی خانواده های این عزیزان نیز خسارات جبران ناپذیری است که به بدنه ملت ما وارد شده و اثرات سوء آن نیز همچنان ادامه دارد.
این روانشناس در ادامه بیان کرد: اگرچه در سه دهه گذشته تحقیقات و مطالعات زیادی از سوی بسیاری از مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی انجام شده است. با گذشت 25 سال هنوز مطالعات موجود درباره وسعت، صدمات و عوارض مزمن ناشی از جنگ ناکافی به نظر می رسد، تحقیقات انجام شده در رابطه با اختلالات روانی ناشی از جنگ تحمیلی بیانگر آن است که تجربه استرس شدید و خارج از تحمل فرد به صورت یادآوری خاطرات ناخوشایند حادثه به صورتی که گویی آن حادثه ناخوشایند در حال تکرار است، آشفتگی های شدید به هنگام تماس با موقعیت هایی که از جهتی با آن حادثه شباهت دارند، بی علاقگی نسبت به فعالیت های زندگی، اختلال استرس پس از سانحه، احساس غریبگی نسبت به دیگران، اختلال در حافظه، اختلال در خواب، کم حوصلگی، حساسیت نسبت به سر و صدا، تحریک پذیری، کاهش بازده کار، سردرد، فراموشی، اضطراب، افسردگی، بی اشتهایی، خستگی، عصبانیت، سر درد و سرگیجه، احساس ازدست رفتن انرژی، انزواطلبی،کم حرفی، عدم تمرکز حواس، پرخاشگری، یاس و نا امیدی، عدم احساس لذت از زندگی و افکار مربوط به مرگ، کاهش رضایت زناشویی، مشکلات در روابط بین فردی، درک نشدن از سوی جامعه و مشکلات جسمانی، تردید در تصمیم گیری، بی قراری و غیره نشان دهنده تابلوی بالینی آسیب دیدگان اعصاب و روان ناشی از جنگ می باشد.
وی با بیان اینکه در چنـین خانواده هایی بطور قطـع و یقـین فشـار و استرس بسیار زیـادی بـر همسر و فرزندان نیــز وارد خواهد شد، گفت: زمینه های مختلف اختلالات اضطراب، افسـردگی، اختلال در روابـط بـین فــردی و رفتــار انطبـاقی، مشکلات تحصیلی و حتــی اختلالاتــی نظیــر جسمانی سازی، تبدیلی و بیش فعالی در فرزنــدان فــراهم می شود، اصـولاً وقتـی فـردی از نظـر روانـی و عصـبی از اعتدال برخوردار نباشد و دچار اختلالاتی نظیر افسـردگی مداوم، اضطراب، پرخاشگری و غیـره باشـد و از امتیـازات شغلی رفاهی هم کم بهره باشد طبیعـی اسـت کـه اثـرات این وضعیت روانی بر افکار همسر و شـیوه تربیتـی فرزنـد تأثیر سوء گذاشته تا آنجا که آنان خود گرفتـار اخـتلالات اضطرابی و سازگاری می شوند و از نظـر پناهگـاه امن، خود را تنهـا مـی بیننـد.
شفیعی افزود: اگـر نهادهای اجتماعی ذیربط در این زمینه اقدامات جایگزین و روابط سالم را برای از بین بـردن ایـن خـلأ ویران کننده بکار نبرند، پیامدهای سـوء ایـن گونه زنـدگی قابـل تصور نیست و هرچند در جامعه ما اعتقـادات و باورهـای مـذهبی نقشی پیشگیرانه و کمک کننده دارند ولی طبیعی است که فشارهای روانی ناشی از این مشکلات که در خانواده این دسته از عزیزان وجود دارد، نقش تخریبـی خـود را بجا خواهد گذاشـت.
این روانشناس در پایان خاطرنشان کرد: آسیب های روانی هـم مثـل آسیبهای جسمی اگر به موقع و به سرعت تشـخیص داده نشوند و تدابیر درمانی لازم صورت نگیرد آثار و عـوارض و پیامـدهای نـاگواری بـر خـانواده و اجتمـاع بجـا خواهنـد گذاشت.