حقایق و اخلاقیات در ادیان مشترک هستند
کد خبر: 4118860
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۶
مجید معارف بیان کرد:

حقایق و اخلاقیات در ادیان مشترک هستند

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: از نظر قرآن کریم عدالت یک ارزش ثابت اخلاقی است. اما ثابت و مطلق بودن آن را از کجا می‌فهمیم؟ اگر امر بین منافع من و خانواده و حفظ عدالت دایر شود قرآن می‌فرماید عدالت مهم است حتی اگر به زیان خودت یا پدر و مادرت باشد. این از آموزه‌های دینی است که بر ثبات این ارزش‌ها دلالت دارد.

مجید معارف

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «اخلاق در ادیان» با سخنرانی اساتید دانشگاه تهران و دانشگاه پروتوریا در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.

مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این نشست به سخنرانی پرداخت. در ادامه گزیده سخنان وی را می‌خوانید:

علم اخلاق، علم به فضایل و رذایل، خوبی‌ها و بدی‌ها و ارتباط برقرار کردن با خود، خدای خود، مردم و حتی با طبیعت است اما اینکه خوبی و بدی و معیار تمیز خیر از شر و فضایل از رذایل کدام است به علم دیگری مربوط می‌شود که به آن فلسفه اخلاق می‌‌گویند. از جمله مسائل در فلسفه اخلاق، بحث از معیارهای اخلاقی است. مکاتب مادی ادعایی در ثبات ارزش‌های اخلاقی ندارند و حداکثر بر عرف اجتماعی به عنوان معیار تفکیک خوبی از بدی تأکید می‌کنند اما در جهان‌بینی‌های الهی و دینی از ثبات ارزش‌های اخلاقی سخن به میان آمده است و به همین دلیل بنده آن را ثبات آموزه‌های اخلاقی در ادیان نام می‌برم.

چرا از معیارهای ثابت اخلاقی صحبت می‌‌کنیم؟

سوالی که مطرح است این است که چرا از معیارهای ثابت اخلاقی صحبت می‌‌کنیم؟ پاسخ به وجود مفاهمه اخلاقی برمی‌گردد یعنی وقتی من با یک نفر ارتباط برقرار کرده و چیزی را به عنوان خوب در نظر می‌‌گیرم او هم همان را به عنوان خوب در نظر بگیرد. وقتی می‌گوییم دروغ بد یا راستگویی خوب است مخاطب ما هم همین را در نظر می‌‌گیرد. این همان مفاهمه اخلاقی به عنوان ضرورتی در ارتباطات انسان‌ها با همدیگر است.

سؤال دیگری که وجود دارد این است که اگر قرار شد ما قائل به معیارهای ثابت اخلاقی باشیم ریشه این معیارها کجاست؟ به نظر می‌‌رسد دو ریشه می‌توان برای معیارهای ثابت اخلاقی در نظر گرفت که یکی معیارهای انسانی است که شامل عقل و فطرت است که بین همه انسان‌ها مشترک هستند و دوم آموزه‌های دینی هستند یعنی آنچه خداوند می‌فرماید خوب است و ما هم آن را خوب می‌دانیم. در مورد عقل و فطرت انسانی، باید گفت که ما در بین گروه‌های انسانی شاهد یک دعوای قدیمی بین دو گروه شامل اشاعره و معتزله هستیم. اشاعره معتقد بودند هر کاری که خداوند متعال انجام دهد خوب است یعنی فعل الهی را منشأ تفکیک خوبی‌ها از بدی‌ها می‌دانستند در حالی که معتزله معتقد به مستقلات عقلی بودند.

مشترکات ادیان الهی

مسئله آموزه‌های دینی در تأیید خیر و شر بسیار مهم است و خداوند متعال در این زمینه موضع خود را مشخص کرده و در آموزه‌های ادیان چنین چیزی را می‌‌بینیم. در قرآن کریم به میزان زیادی بر انجام خوبی‌ها، رعایت عدل، دوری از فحشا و منکرات و امثالهم تأکید شده و در واقع بخش زیادی از آیات قرآن، آیات اخلاقی هستند؛ مثلا از آیه 20 تا 35 سوره اسراء می‌‌توان لیستی از موارد اخلاقی را تهیه کرد. اگر بخواهیم از تورات هم مثال بزنیم حضرت موسی(ع) به کوه طور رفتند ده فرمان را آوردند و این ده فرمان، شامل پرستش خدای یگانه، سجده نکردن بر بت‌ها، گرامی داشتن نام خدا، گرامی داشتن روز شنبه، احترام به پدر و مادر، دوری از قتل و ریختن خون یکدیگر، دوری از زنا، دوری از دزدی، شهادت دروغ ندادن علیه همسایه و طمع نورزیدن بر اموال و ناموس همسایه هستند.

اگر بخواهیم وسیع‌تر از اخلاق صحبت کنیم باید سؤال کنیم آیا یک دین وجود دارد یا ادیان؟ ما در بسیاری از موارد از ادیان مختلف صحبت می‌کنیم اما در قرآن سخن از دین واحد است و گفته شده است: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ؛ خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت می‌کنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ می‌آید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمی‌گزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت می‌فرماید.» (شوری/13) بنابراین نتیجه می‌گیریم که دین واحد است. این دین سه رکن شامل حقایق، احکام و سنن شرعی و اخلاق دارد.

ثبات ارزش‌های اخلاقی

حقایق واحد هستند و احکام و سنن شرعی در هر دینی می‌توانند تغییراتی داشته باشند اما بخش اخلاقیات هم مشترک هستند. اشتراکات اخلاقی ادیان الهی، در درجه اول ناشی از یکسان بودن اصل دین و آموزه‌های دینی است. در ده فرمانی هم که از حضرت موسی(ع) اشاره کردم شش مورد شامل مسائل اخلاقی بودند که نمونه آنها در قرآن و اندیشه‌های حضرت عیسی(ع) هم وجود دارد. وقتی حضرت عیسی(ع) می‌خواهد خود را معرفی کند می‌فرماید: «وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا؛ و مرا هر کجا که باشم مایه برکت (و رحمت) گردانید، و تا زنده‌ام به عبادت نماز و زکات سفارش کرد و مرا نیکوکار به مادرم ساخت و مرا ستمکار و شقی نگردانید»(مریم/ 31 و 32) مبارک در اینجا به معنای اهل خیر رسانی است. بخش دوم آیه هم به احکام عبادی مربوط است و در آیه بعدی هم اشاره شده که خدا به من سفارش کرده نسبت به مادرم کمال احترام و تواضع را داشته باشم. این عین سفارش به بنی اسرائیل و همچنین مورد تأکید قرآن است بنابراین ما مشترکات اخلاقی بسیار زیادی داریم و در نتیجه دین یا ادیان الهی، منبع مهمی برای اخلاق و ثبات ارزش‌های اخلاقی هستند.

از نظر قرآن کریم عدالت یک ارزش ثابت اخلاقی است. اما سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این است که این ثابت و مطلق بودن ارزش‌های اخلاقی در قرآن را از کجا می‌فهمیم؟ اگر امر بین منافع من و خانواده و حفظ عدالت دایر شود قرآن می‌فرماید عدالت مهم است حتی اگر به زیان خودت یا پدر و مادرت باشد. این از آموزه‌های دینی است که بر ثبات این ارزش‌ها دلالت دارد.

 

 

انتهای پیام
captcha