بخش عظیمی از ادبیات فارسی بهویژه بخش کلاسیک آن مبتنی بر حکمت، اخلاق و آموزههای مورد تایید و تاکید دین اسلام است. حتی در نظم و نثر بزرگانی چون سعدی، حافظ، مولاناو دیگر بزرگان ادبیات فارسی بارها شاهد اشارات مستقیم یا تلمیح به آیات و روایات هستیم؛ اما کمتر بحث و بررسی اختصاصی درباره وجوه اسلامی در ادبیات فارسی صورت گرفته یا شاخه ویژهای بهعنوان ادبیات ایرانی- اسلامی تعریف شده است.
برای روشن شدن وجوه نامعلوم این موضوع و پرسش درباره اینکه آیا اساسا چیزی بهعنوان ادبیات ایرانی- اسلامی در ادبیات فارسی قابل تقسیمبندی است یا خیر، در سرویس فرهنگی ایکنا، مجموعه گفتوگوهایی را با تعدادی از نویسندگان و شاعران ترتیب دادهایم.
در بخش اول با اکبر صحرایی به گفتوگو نشستیم و در دومین مصاحبه با راضیه تجار، نویسنده و مدرس داستاننویسی، نویسنده برگزیده ادبیات دفاع مقدس و داور جایزه جلال آل احمد گفتوگو کردیم.
بله؛ در برخی آثار داستانی، خواننده با مفاهیمی چون عرفان، آموزههای دینی، حکمت و معرفت، سنتهایی برپایه باور ایرانی- اسلامی و از این دست مفاهیم و مضامین روبهرو میشود و البته این رنگ و لعاب وقتی به جان مخاطب مینشیند که آن اثر در یک قالب هنری ارائه شده باشد. یعنی زیرساخت درست باشد و مرصعنگاری به کمک واژگان و مفاهیم ارزشی آن در خدمت اثر قرار گرفته شده باشد در آن صورت محتوا و پیامی که عطری آشنا از آن به مشام میرسد، با هر نفس به عمق جان مخاطب نفوذ میکند.
نه لزوما همه آثار اما میتوان در میان آثار خلق شده – چه آثار دیروز و چه آثار امروز- آثاری را میتوان یافت که قلم نویسنده جدا از پردازش صحیح شخصیتپردازی، گفتوگونویسی، فضاسازی و دیگر عناصر داستانی که ترکیببند آنها ایرانی-اسلامی است و در ارائه مضمون و محتوا هم بهگونهای عمل کرده که پیام و جانمایه اثر تکیه بر فضائل اخلاقی، باور دینی و نماد و نشانههای ایرانی دارند؛ یعنی آثاری که همه وجهه هنری دارند؛ پاک و پاکیزه و مماس بر روح و جان و ذوق و فرهنگ یک ایرانی مسلمان است.
با کمال تاسف همینطور که میفرمایید؛ متأسفانه باید بگوییم بعضی آثار سکه قلب است و سکه قلب زدن هم به نظر من خیانت است. رج زدن و کپی کاری در این زمینه نابخشودنی است و باید حرمت این وادی را نگاه داشت.
بیشتر بخوانیم:
باید از چیزهایی حرف زد و بهگونهای گفت که قبلا گفته نشده و با بیان نو بیان نشده است. دوام و مانایی این آثار زمانی اتفاق میافتد که از شدت تکرار تاثیرگذاری خود را از دست نداده و طوری نباشند که مخاطب فقط هزینه کند اما دستاورد جدیدی بدست نیاورد.
به چه کسی و به چه منظوری سفارش دادن بسیار مهم است. اگر نویسنده با باور و ایمان قلبی سراغ چنین مضامینی برود یا سفارش بگیرد و توانایی ارائه اثری خواندنی با ساختار محکم داشته باشد، اشکال ندارد اما وای از زمانی که انگیزه فقط دریافت پول باشد و خود نویسنده هم بداند توانایی قلمی بالایی در این زمینه ندارد. در نتیجه اگر شروع به نوشتن کند به نظر من کارش قابل نکوهش است.
نویسنده باید فرهنگ کشور خودش را بشناسد، باید در این اقیانوس غوطهخورده و دل سپرده باشد و در وقت نگارش از این آبشخور ابتدا روح خود و بعد، مخاطب را سیراب کند.
نویسنده باید از فضا و مکان سنتی گرفته تا آداب و رسوم، آموزههای دینی، باورهای ملی و میهنی، پند و اندرزهای حکمتآمیز تا کمکگیری از شاهنامه و قرآن و نمادها و نشانههایی که در این زمینه میشناسیم و ظرایف و دقایقی دیگر را بشناسد و در کار خود وارد کند؛ در این صورت فرد میتواند مدعی شود که اثری ایرانی-اسلامی ارائه داده است و درحقیقت آیینهای در مقابل فرهنگ کشورش نگاه داشته است.
گفتوگو از مطهره میرشکاری
انتهای پیام