نجوای توحیدی امام حسین(ع) در لحظات دشوار واقعه عاشورا
کد خبر: 4077544
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۴
در نشست «کربلا، تقدس زبان و توحید» مطرح شد؛

نجوای توحیدی امام حسین(ع) در لحظات دشوار واقعه عاشورا

زهرا معینی، مدرس دانشگاه سی یوان وای نیویورک، گفت: برای شخصیت‌هایی چون امام حسین(ع) نه تنها شکنندگی زبان وجود ندارد بلکه به خاطر معرفت به توحید و وحدانیت الهی، امام در آن شرایطی که مخاطبی ندارند سخن می‌گویند، سخنی که برای دردها و کربلاها و عاشوراهای انسان‌های دیگر هم مرهم است.

نشست علمی«کربلا، تقدس زبان و توحید» برگزار شدبه گزارش ایکنا، زهرا معینی، مدرس دانشگاه سی یوان وای نیویورک و رئیس مرکز آموزشی ادیب در آمریکا شامگاه 20 مرداد ماه در نشست علمی«کربلا، تقدس زبان و توحید» که از سوی دانشگاه نورث وسترن برگزار شد، گفت: اگر دقت کنید وقتی ما تکلم می‌کنیم گفتار ما کاربرد مختلفی دارد از جمله اینکه برخی اوقات توصیفی است مانند اینکه می‌گوییم خورشید و ماه در آسمان هستند، این خانه سبز است؛ یعنی یک وجود خارجی هست و ما آن را توصیف می‌کنیم ولی گاهی گفته می‌شود «من دیروز به دانشگاه رفتم» یا گاهی امری سخن می‌گوییم و یا مکالمه می‌کنیم و از حال یکدیگر جویا می‌شویم.

وی با اشاره به ارتباط تکلم و گفتار ما با خداوند، اظهار کرد: انواع تکلمی که مثال آن آورده شده گویا همیشه با نوعی محدودیت مکانی و زمانی و .... مواجه است و حتی برخی اوقات ممکن است ما حقیقت را نگوییم و اگر بگوییم مخاطب کاملا معانی و مفاهیم نهفته در پشت سخنان ما را درک نمی‌کند، حال این سؤال پیش می‌آید که انسان محدود با زبانی محدود آیا می‌تواند با خدایی که نامتناهی و دارای قدرت مطلق و اساس همه هستی است مکالمه و رابطه زبانی و گفتاری داشته باشد؟

معینی بیان کرد: مواجهه زبان با وجود خدا وقتی اتفاق می‌افتد که برخی محدودیت‌ها شکسته می‌شوند مثلا زمان‌هایی هست که ما شوق و یا غم زیادی داریم یا مرگ نزدیکان را تجربه می‌کنیم، در شرایط سختی و جنگ به سر می‌بریم و یا چیزی را که دوست داشته‌ایم از دست می‌دهیم؛ اینها موقعیت‌هایی هستند که افراد قدرت تکلم خود و گفتارهای قاطعانه و پایداری را که همیشه داشته‌اند از دست می‌دهند. یعنی هرچند انسان با یک سکوتی مواجه می‌شود ولی دریچه و جرقه‌ای جدید برای روایتی جدید از زندگی در ذهن و روح انسان پدیدار می‌شود.

مدرس دانشگاه سی یوان وای با اشاره به وقایع روز عاشورا تصریح کرد: امام حسین(ع) در روز عاشورا با دغدغه‌ها و نگرانی‌های متعددی در کنار مشکلات طبیعی مواجه بودند؛ این دغدغه که مسیری را که می‌روند معلوم نیست چه سرنوشتی خواهد داشت و آیا در نهایت آیا منجر به غلبه دین و سنت و پیام الهی  پیامبر(ص) در جهان اسلام خواهد شد یا همان اسلام اموی تداوم می‌یابد؟ آیا این نبرد با عنوان اسلام و دشمنان اسلام تعریف خواهد شد یا نوعی جنگ قبیله‌ای توصیف و تحلیل می‌شود؟ زیرا یزید و بنی امیه تلاش می‌کردند آن را به دعوای بین بنی هاشم و بنی امیه تقلیل دهند. این فشارها در روز عاشورا بر زبان و گفتار امام تحمیل می‌شد.

وی افزود: دغدغه دیگر امام اینکه کسانی که قرار بود از کوفه به حمایت امام(ع) بپردازند، دست از حمایت او برداشته و پشت او را خالی کرده‌اند. یا حتی چند مرتبه امام برای اینکه جنگ رخ ندهد تلاش می‌کنند به سرزمین دیگری بروند ولی با درخواست ایشان موافقت نمی‌شود و به جز این هم امام دل شکستگی‌های دیگری هم دارد از جمله اینکه خانواده و اصحاب ایشان یا قرار است شهید شده و یا به اسارت بروند و در نهایت جان خودشان را در این راه فدا کردند.

دعای امام حسین(ع) در تنهایی عاشورا

معینی تصریح کرد:  اگر ما یک لحظه خودمان را جای امام(ع) بگذاریم شاید بهترین کاری که به ذهنمان برسد سکوت است اگر از صحنه فرار نکنیم ولی دقیقا در این شرایط امام (ع) سوار اسب شده و دعایی می‌خوانند: خدایا تو تکیه‌گاه من در هر اندوه و امید من  در هر سختی هستی؛ تو در هر پیشامدی تکیه‌گاه و مایه پشت گرمی من هستی.  چه بسا غمهای گرانی که دل در آن سست می‌گردد و چاره از کف می‌رود و دوست دست از یاری برمی‌دارد و دشمن نکوهش می‌کند. من آن را به پیشگاه تو آوردم و فقط به سوی تو رو کردم و دیگران و چاره‌اش را از غیر تو نجستم، تو مرا گشایش دادی. خداوندا تولی و هر نعمت و غایت هر نیکی و خواسته‌ای.  

وی افزود: امام(ع) در اینجا با هجوم دردها و رنجها سکوت نمی‌کنند، بلکه دردها را ذکر می‌کنند، می‌فرماید؛ غم‌های گرانی که دل از آن سست می‌گردد؛ دوست از یاری برمی‌دارد که همان عهدشکنی است و نکوهش دشمن هم مصیبت دیگر است ولی امام از همه اینها به خدا شکوه می‌برد. این شکایت، شخصی نیست علیه ظلم و شرایطی است که از سوی بنی امیه بر مردم تحمیل شده است و سخنی مقدس است که علیه ظلم به کار گرفته شود.

معینی بیان کرد: امام حسین(ع) قبل از اینکه درباره غم‌ها سخن بگوید از توحید و وحدانیت خدا سخن گفته است؛ اول سخنانش یادآوری وحدانیت خداست؛ خدایا تو تکیه‌گاه من در هر اندوه هستی. خیلی عجیب است که انسان در دشوارترین صحنه مانند کربلا و تنهاترین شرایط با کسی سخن می‌گوید که حضور مطلق دارد و آن خداوند است و در انتهای سخنشان هم دوباره همین است. دعای امام، طلب و آرزو برای آینده و بیرون آمدن از آن مخصمه نیست. می‌فرماید تو مرا گشایش دادی و غم‌ها را زدودی، خدا را در حال حاضر می‌بیند و با او نجوا می‌کند. (تو غایت هر خواسته‌ای).

توحید و رابطه آن با زبان

وی تاکید کرد: بنابراین این تعبیر که «نهایت مواجه زبان ما با خدا در سکوت اتفاق می‌افتد» تا حدودی تعبیر درستی است و شاید برای اکثر ما این واقعیت داشته باشد و در کربلاهای شخصی به آن نیاز داریم ولی برای شخصیت‌هایی چون امام حسین(ع) نه تنها شکنندگی زبان وجود ندارد بلکه به خاطر معرفت به توحید و وحدانیت الهی، امام در آن شرایطی که مخاطبی ندارند سخن می‌گویند، سخنی که برای دردها و کربلاها و عاشوراهای انسان‌های دیگر هم مرهم است.

وی تاکید کرد: تقدس زبان و گفتار در بینش و معرفت توحیدی قابل تعریف است کما اینکه امام حسین(ع) آن را به آموزش داده و الگوی ما هستند. 

انتهای پیام
captcha