حجتالاسلام والمسلمین محمدابراهیم حجتپناه، دبیر کانونهای خدمت رضوی در چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا با اشاره به آزمون سخت الهی در صحرای کربلا که در دل خود آزمونهای متعددی جای داده بود، اظهار کرد: اگر بخواهیم میزان دشواری این آزمونهای الهی را متوجه شویم به کلامی از اباعبدالله(ع) رجوع میکنیم که با رگهای بریده خطاب به دختر بزرگوارشان سکینه(س) فرمودند: «شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی، اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی» یعنی ای شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید؛ سرچشمه تمام این غمها و سرسلسله تمام این مصیبتها ماحصل ظلم به اهلبیت(ع) و غمی است که از مصیبت آن بزرگواران به عالم و عالمیان منتقل شد.
وی با ذکر اینکه تمام اشکها ادامه همان خونی است که از اهلبیت(ع) بر زمین جاری شده است، ادامه داد: امام حسین(ع) قَتیلُ العَبَرات هستند یعنی هم یاد ایشان گریهآور است و هم اشک ریختن در سوگ حضرت ثواب دارد. حضرت در ادامه به سکینه(س) میفرمایند که ای کاش همه انسانها در صحرای کربلا حاضر و ناظر مصیبتی بودند که بر ما وارد شد و ای کاش شما انسانهای طول تاریخ میدیدید که چگونه برای طفل شیرخوارم طلب آب کردم اما بهجای آب، با تیر جفا او را سیراب کردند.
حجتپناه بیان کرد: فرزند شیرخوار حسین(ع) که تشنه آب بود واسطهای شد تا خون گلویش که مشت مشت بر آسمان پاشیده شد، زمینه سیراب شدن انسانهای آزادیخواه را تا قیامت فراهم کند. قطرات خون گلوی علیاصغر(ع) پایهها و ارکان هدایت را به لرزه درآورد، همان ارکان هدایتی که روزی با وارد آمدن ضربه بر فرق مبارک امیرالمؤمنین(ع) درهم شکست و جبرئیل فریاد برآورد که «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى».
وی با اشاره به کلام امام حسین(ع) پس از شهادت علیاصغر(ع) که فرمودند «هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللّهِ»، گفت: ایشان باور داشتند که خداوند کارگردان صحنه کربلاست و یقین داشتند با اعتماد و تکیه به خدا برای اعتلای کلمه الله پا به این بیابان پربلا گذاشته بودند و لذا میدانستند که خدا تمام برنامههایی را که در کربلا برای ایشان مقدر کرده بود از روی حساب و کتاب و در راستای نائل شدن به اوج مقام بندگی است.
دبیر کانونهای خدمت رضوی در چهارمحالوبختیاری بیان کرد: ایشان باور داشتند که این برنامه معرفتی و دوره بینظیری که خدا در طول تاریخ تنها برای اباعبدالله(ع) تدارک دیده بود، حساب شده و با تدبیر است و لذا ایشان این مصیبتها را یک به یک تحمل کردند تا به اوج مقام بندگی نائل شوند.
حجتپناه با تصریح اینکه انسانها در ارتباط با خدا به چند دسته تقسیم میشوند، گفت: دسته نخست آنانی هستند که تمام افعال و اتفاقات را به خود نسبت میدهند همان تعبیر أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ (اعراف/۱۲) که ابلیس بر زبان جاری ساخت و هزاران سال عبادت خود را نابود کرد.
وی گروه دوم را ناظر به کسانی دانست که با محول ساختن امور به خداوند تنبلی و بیتحرکی را در پیش میگیرند، گفت: اینان به جای پرداختن به وظایف خود، دائماً وظایف خدا را مرور میکنند و به جای عمل به تکالیف الهی برای خدا تعیین تکلیف میکنند؛ راهی که اینان در پیش گرفتهاند سرانجام خوشایندی نخواهد داشت.
حجتپناه ادامه داد: گروه سوم آنانی هستند که معنای زندگی را درست فهمیدهاند و سررشته آنرا به دست باکفایت خدا سپردهاند، اینان درست فهمیده و درست عمل میکنند و دانگ بندگی را به میدان میآورند و به رحمت لایزال الهی متصل میشوند، البته دانگ خدا همیشه آماده است و برای این افراد بینهایت نصرت و امداد و عنایت الهی به ارمغان میآورد.
وی با بیان اینکه در طول تاریخ همه انسانهای خوب معنای «وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» را فهمیدند، افزود: اباعبدالله(ع) به عنوان سردمدار شهادت در طول تاریخ پرچمدار شهیدان و سید و سالار شهادت و ایثار و گذشت هستند که خودشان را به آغوش خدا سپردند و در مناجاتهای واپسین خود اینگونه ندا سر میدادند که «الهی رِضاً بِرِِضِاکَ، صََبراً عَلی قَضائِک یا رََبََََّ لا الهَ سِواکَ...» خدایا! راضی به رضای تو هستم و در برابر قضای تو صبر میکنم.
حجتپناه نمونه این نجواها و توکلها در دفاع مقدس از سوی رزمندگان اسلام را نیز یادآور شد و بیان کرد: رزمندگان با تأسی به اباعبدالله(ع) تلاش میکردند و زحمت میکشیدند و تمرینهای سخت و طاقتفرسا را جهت آمادگی برای حضور در جبهه به یاد رنجها و سختیهای امام حسین(ع) تحمل میکردند. برای توکل به خدا تلاش بنده باید تکمیل شود تا خدا نیز عنایت و یاری و نگاه ویژه خود را شامل حال بندگانش فرماید.
وی گفت: در دانشگاه عاشورا امروز پای درس علیاصغر امام حسین(ع) مینشینیم، بابالحوائج شش ماههای که با دستهای کوچک خود گرههای بزرگ را باز میکند.
انتهای پیام