به گزارش ایکنا، مهناز آذرنیا، استاد تمام دانشگاه خوارزمی، دانشجوی قبل از انقلاب و استاد تمام بعد از انقلاب است. اما او تجربهای به قول خود کوتاه از جنگ نیز دارد. تجربهای با تصویری تأثیرگذار و تحولی که معتقد است فقط دوران دفاع مقدس در زنان ایران به یادگار گذاشته است.
وی در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به حضور خود در مناطق جنگی، گفت: از سال 60 با جمعی از بانوان که در خصوص مسائل جنگ فعال بودند ارتباط داشتم. در همین سال بود که با تعدادی از خانمها و آقایان به مناطق غرب از جمله ایلام، کرمانشاه و اسلامآباد رفتیم. مسائل و واقعیتهای جنگ را با این حضور کاملاً لمس و برای فعالیت و کمک در هر زمینهای اعلام آمادگی کردیم. آن زمان به خانمها اجازه ورود به خط مقدم جبهه را نمیدادند، به همین دلیل پیشنهاد کردیم برای مینروبی و خنثی کردن مینها آموزش ببینیم و فعالیت کنیم؛ نکته جالب این بود که خانمهای زیادی قبل از ما برای کمک به خنثیکردن مینها ثبتنام کرده بودند.
آذرنیا که به عنوان مسئول خواهران گروهی متشکل از اساتید دانشگاه و معلمان در مناطق جنگی حضور داشت، ادامه داد: بعد از این حضور به مدرسه تربیت مدرس آمدم(دانشگاه تربیت مدرس آن زمان به عنوان مدرسه فعال بود) و فعالیتم را آنجا آغاز کردم. از سال 65 به عنوان مسئول امور زنان دانشگاه تربیت مدرس فعالیت میکردم و از 65 تا 67 روی درمان مجروحان شیمیایی تحقیق کردم و پایان نامه من نیز در همین زمینه است. تمرکز من پژوهش روی تأثیر گاز خردل بر روند خونسازی در بدن بود.
این پروفسور کشورمان، بیشترین تبعات جنگ را متعلق به خانمها میداند و میگوید: بیشتر تبعات جنگ مربوط به خانمهاست؛ اگر مردی نیز شهید شود، آن مرد فرزند یک زن، همسر یک زن، برادر یک زن یا پدر یک دختر است. در جنگ مسئولیت خانمها خیلی بیش از تصور عموم است. یک زن در جنگ است که یاد میگیرد به عنوان مادر، خواهر، همسر و دختر خانوادهها را حفظ کند. علاوه بر این بسیاری از خانمها در جنگ ما شهید، اسیر و جانباز شدند. وقتی سردشت بمباران شد نه تنها خانمها شیمیایی شدند بلکه تأثیر این گازها بر جنینهای آنها باقی ماند.
وی ادامه داد: تداوم تأثیرات جنگ بر خانمها به حدی زیاد بود که موجب شد پیشنهاد کنم بر روی موضوع جنین بانوانی که این گازها را استنشاق کردهاند پژوهش کنیم.
آذرنیا در پاسخ به این سؤال که جنگ از خانمهای ما چطور زنانی ساخت؟ گفت: من دانشجوی قبل از انقلاب بودم. آن زمان تعداد خانمهایی که در حال فعالیت در جامعه بودند به عنوان استاد دانشگاه، کارمند و ... بسیار محدود بود. اما بعد از جنگ دید و فعالیت خانمها به شدت ارتقا یافت. بانوان ما در جنگ و به دلیل تبعات جنگ به بلوغ فکری رسیدند. بعد از جنگ چه از نظر فکری، چه از نظر سیاسی و حتی از نظر تربیت فرزندان و اینکه چگونه فرزندانی تحویل جامعه دهند، موفقتر بودند و رشد کردند.
این استاد تمام دانشگاه خوارزمی، تشریح کرد: توسعه یک جامعه به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته شدن و قدرتمند شدن و حتی بزرگ شدن است. منابع توسعه در همه جوامع به سه دسته داراییهای اجتماعی، طبیعی و انسانی تقسیم میشوند که مهمترین عامل رشد و توسعه جوامع، منابع انسانی است و این جنگ کمک کرد منابع انسانی قویتری تربیت شود و اکنون خانمهای بسیار موفقی در جامعه داریم.
وی این مسئله را نیز خاطرنشان کرد که کاملاً موافق در اختیار بودن 30 درصد پستهای مدیریتی در دست بانوان است اما گفت: خانمهایی باید جزء این 30 درصد باشند که توانمند بوده و برای انتخاب آنها شایستهسالاری ملاک باشد نه رابطه و زد و بند. دوران دفاع مقدس بانوان بسیار فوقالعادهای تربیت کرد که آن بانوان نیز دختران متعهدی تربیت کردهاند و اکنون ما خانمهای بسیار شایستهای از نظر توانمندی، ایدهپردازی، بینش سیاسی و اجتماعی و ... داریم که ناشناخته هستند. باید این خانمها را تک تک پیدا و از توانمندی آنها استفاده کنیم.
این جنینشناس کشورمان در پاسخ به این سؤال که ماندگارترین تصویر ثبت شده در ذهن شما از جنگ چیست؟ گفت: ویرانی؛ این تصویر باعث شد به محض بازگشت به تهران شروع به ساختن کنم. وارد دانشگاه تربیت مدرس شدم و در حوزه راهاندازی رشتههای درسی که به ساخت آینده مملکت کمک کند، فعالیت کردم.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر چنین تصویر ملموسی از جنگ نداشتید، آیا انگیزه شما برای ساختن اینقدر قوی بود؟ گفت: برخی مسائل است که انسان را در هر کاری باتجربه میکند. مثلاً وقتی جنگ شدت گرفت و شهرهای کشور در مناطق دور از میدان نبرد از جمله تهران بمباران شد، طرحی را برای آموزش کمکهای اولیه به دو هزار خانم آموزش و پرورش در دانشگاه تربیت مدرس اجرا کردیم. اکنون در شرایط شیوع کرونا نیز در حال پژوهش در حوزه سلولهای بنیادی در حوزههای مختلف از جمله کرونا هستیم. همین تجربههاست که موجب میشود به مرور نیازها را ببینیم و از همان تجربههای گذشته برای رفع مشکلات استفاده کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا به عنوان یک استاد جنینشناس در کلاس درس از دوران دفاع مقدس نیز سخن میگویید؟ گفت: بله؛ در هر کلاس براساس محتوای درسی؛ مثلاً اگر در خصوص مغز استخوان قرار است صحبت کنم حتماً مطرح میکنم که گاز خردل چه بلایی سر مردم ما آورد و چه تأثیری بر مغز استخوانسازی داشت. اکنون پس از سالها سرداران جنگ به دلیل عوارض ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی شهید میشوند؛ برای شاگردانم توضیح میدهم که این همه سال این سرداران چه دردها و چه بیماریهایی را متحمل شدهاند. اگر چه به راستی درک این حقایق برای افرادی که از نزدیک آن را ندیدهاند سخت است اما باید تلاش کنیم واقعیتهایی که رخ داده است را به هر زبان و به هر روشی بیان کنیم.
و اگر نگوییم و ملموس نشود چه اتفاقی میافتد؟ آذرنیا پاسخ داد: آنچه میگوییم باید موجب آگاهی فکری و درک احساسی جنگ شود، آن زمان است که نسل جنگ ندیده قدر مملکت را خواهند فهمید. پای این سرزمین کم خون داده نشده است. اقدامی که در برگزاری راهیان نور صورت میگیرد، بسیار خوب و ارزشمند است؛ تا بچهها نبینند تصویرسازی جنگ برایشان سخت است. این تصاویر به نسل جوان دید میدهد و بالاخره حس وطنخواهی را در آنها بیدار میکند و بیدار نگه میدارد. همیشه به شاگردانم میگویم که اگر آن انسانهای بینظیر در جنگ شهید نمیشدند نه من اینجا بودم و نه شما اینجا در محیط امن دانشگاه و باور دارم خون شهداست که این مملکت را پاکسازی خواهد کرد؛ جلوههای این باور را بارها و بارها دیدهام.
انتهای پیام