نقش پدر در خانواده و اجتماع چیست؟
کد خبر: 3922728
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۲
در نشست تخصصی بررسی شد؛

نقش پدر در خانواده و اجتماع چیست؟

نشست تخصصی «نقش پدر در خانواده و اجتماع» با محوریت تبیین چگونگی جمع بین اقتدار و محبت ورزی در پدر با الهام از واقعه عاشورا برگزار شد.

به گزارش ایکنا از گیلان، حسین فرختار، معاون فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی استان گیلان در نشست تخصصی «نقش پدر در خانواده و اجتماع» که با محوریت تبیین چگونگی جمع بین اقتدار و محبت ورزی در پدر با الهام از واقعه عاشورا برگزار شد، با بیان اینکه پدران همواره درصدد ایجاد امکان زیست بهتر برای فرزندان هستند، اظهار کرد: پدر مالش را برای رفاه و آسایش در اختیار فرزندان قرار می دهد و همچون شمع آب می شود تا مایه عزت و سرافرازی خانواده باشد.

وی سعادت و خوشبختی فرزندان را هدف پدران دانست و تصریح کرد: سعادت مفاهیم متعددی دارد و از دیرباز نظریه های مختلفی پیرامون چیستی سعادت مطرح شده؛ به گونه ای که از دیدگاه سقراط، سعادت یک عمل اخلاقی است و افلاطون سعادت را منوط به شناسایی عمل خیر می داند، اما از دیدگاه ارسطو جامعه سعادتمند جامعه ای است که افراد در آن جامعه دارای اصالت فرد، آزادی طبیعی و مالکیت خصوصی باشند.

معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان، عدالت و آزادی را لازمه رسیدن جامعه به سعادت دانست و افزود: اندیشمندان قرن بیستم سعادت دنیوی را مد نظر قرار دادند و سعادتمندی جامعه را منوط به توسعه یافتگی دانستند، اما ادیان الهی و آموزه های دینی جامعه سعادتمند را جامعه معرفی می کنند که بتواند سعادت اخروی ایجاد کند.

فرختار، با بیان اینکه سعادت دنیوی در ذیل سعادت اخروی شکل خواهد گرفت، گفت: سعادتمندی دنیوی و اخروی منوط به این است که افراد جامعه التزام به عمل شرعی داشته باشند و قوانین شریعت را رعایت کنند لذا دین در معنای عام شامل سلسله ای از اعتقادات مذهبی و اصول اخلاقی و احکام شرعی مرتبط به هم است و انسان دین مدار باید این اعتقادات را باور و التزام عملی به اصول اخلاقی داشته باشد و احکام شرعی را رعایت کند.

وی انسان را متشکل از دو حس دینی و دنیوی دانست و خاطرنشان کرد: حس دینی در همه انسان ها وجود دارد و باید این حس را پرورش دهیم و تربیت کنیم. در واقع انسان به مثابه یک زندانی در جهان هستی است و اگر بخواهد دریچه و روزنی ایجاد کند، این دریچه و روزن از منظر دین شکل خواهد گرفت.

این مدرس دانشگاه، با بیان اینکه پدر در فرایند تربیت باید به سه پرسش فرزند پاسخ دهد، عنوان کرد: نوع نگاه به هستی، نوع نگاه به دیگران و نوع نگاه به جامعه توسط پدر برای فرزند تبیین می شود.

فرختار، به پیام های تربیتی واقعه عاشورا اشاره کرد و متذکر شد: امام حسین(ع) خطاب به لشکریان یزید برای مواجهه با امور دنیا سه معیار ارائه می کند که این سه معیار شامل موازین دین، ترس از معاد و روز واپسین و آزادگی است. در واقع سیدالشهداء(ع) ترس از معاد و آزادگی را شرط «اخلاقی زیستن» می داند.

اقتدار سنتی پدران در حال ضعیف شدن است

وی با بیان اینکه اخلاقی زیستن در دنیا با رستگاری انسان ارتباط مستقیم دارد، اظهار کرد: از دیدگاه امام حسین(ع)، ترس و طمع مانع اخلاقی زیستن افراد در جامعه است و حریت و آزادگی را از بین می برد.

معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان، نظام جهان را یک نظام اخلاقی دانست و تصریح کرد: پدران این نکته را به فرزندان منتقل کنند که جهان هستی نسبت به اعمال انسان واکنش نشان می دهد که نشان دهنده زنده بودن آن است لذا اعمال خوب و بد انسان در دنیا گم نمی شود.

فرختار، رشد تربیتی فرزندان را همانند رشد جسمی تدریجی دانست و افزود: روان شناسان معتقدند که فرزندان تا ۱۰ سالگی قابل تغییر هستند و از ۱۰ سالگی تا ۱۸ سالگی می توان بر آنان تاثیر گذاشت، اما بعد از ۱۸ سالگی پذیرای هیچگونه تغییر و تاثیری نیستند.

وی دوران نوجوانی را دوران تقلید دانست؛ نه تفکر و تعقل و ادامه داد: پدران در تربیت فرزندان به دوران سنی و تفاوت نسلی توجه داشته باشند.

این مدرس دانشگاه، با بیان اینکه اقتدار سنتی پدران در حال ضعیف شدن است، گفت: در گذشته قدرت فیزیکی، مالی و ارزش ها و سنت ها برای پدران اقتدار ایجاد می کرد، اما به دنبال توسعه و گسترش ابزارهای ارتباطی، شاهد شکسته شدن انحصار آگاهی و اطلاعات در دست والدین هستیم.

فرختار، دوران طلایی تربیت فرزندان را تا ۱۳ سالگی دانست و اضافه کرد: سلول های مغزی توسط رشته های سیناپسی به هم متصل هستند و لذا برای اینکه کودکان ما در بزرگسالی دارای صفات نیکو و متعالی همچون ریسک پذیری، خلاقیت، نوآوری، هنر، نقادی و سخنوری شوند، باید سیناپس های مرتبط با این امور را بشناسیم و آنها را پایدار کنیم؛ در غیر این صورت این سیناپس ها آرام آرام از بین می روند، زیرا سه تا پنج سالگی اوج انفجار سیناپس هاست و تا ۱۳ سالگی هرس سیناپسی شکل می گیرد.

وی با بیان اینکه کودکان هم با فضای سیناپسی درونی و هم با فضای بی نهایت بیرونی مواجه هستند، تاکید کرد: وسائل و ابزارهای ارتباطی این فضای بی نهایت بیرونی را تشکیل می دهد.

نقش پدر در خانواده و اجتماع چیست؟

معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان، یک انسان سالم و متعادل را نیازمند ترکیب مناسب عقل و عاطفه و یک جامعه سالم و متعادل را نیازمند عدل و فضل دانست و خاطرنشان کرد: عدل به معنی پایبند بودن به قوانین و مقررات است و عدالت دارای دو بعد فردی و اجتماعی شامل ایجاد فرصت های برابر و فرهنگ گرایانه و پاسداشت شایستگی ها و خلاقیت هاست و فضل کمک بدون چشمداشت و منت محسوب می شود.

فرختار، انسان موفق را نیازمند سرمایه اقتصادی، انسانی و اجتماعی دانست و اضافه کرد: پدر باید مهارت های اجتماعی را در الگوهای رفتاری به فرزندان بیاموزد و انسان نیازمند این مهارت ها برای رسیدن به سرمایه اجتماعی است. از جمله این مهارت ها می توان به تساهل و تسامح، مدارا و رواداری و دیالوگ و گفت وگو اشاره کرد.

تاثیرگذاری قرن بیستم بر خانواده و معنویت

ایرج شاکری نیا، عضو هیئت علمی گروه روان شناسی دانشگاه گیلان نیز، ضمن گرامیداشت ایام محرم و به ویژه تاسوعا و عاشورای حسینی، امام حسین(ع) را از جمله شخصیت های کم نظیر تاریخ دانست و اظهار کرد: آثار مبارزه امام حسین(ع) علیه ظلم و جور زمان را در بخش های مختلف جامعه در بین زنان و مردان مشاهده می کنیم.

وی با توجه به موضوع بحث، خانواده و پدر را دو کلیدواژه مهم در مباحث روان شناسی و جامعه شناسی دانست و به نقش تربیتی پدر در خانواده اشاره کرد و افزود: خانواده به لحاظ اجتماعی دارای ساختار و کارکرد است و هر ساختاری، عملکردهایی دارد. با نگاهی به گذشته می بینیم که خانواده همواره وجود داشته و انسان ها از زمان آدم و حوا تاکنون به دنبال تشکیل خانواده بوده اند.

این استاد دانشگاه، ساختارهای روان شناسانه و جامعه شناسانه خانواده را بسیار متنوع دانست و تصریح کرد: روان شناسان به جایگاه افراد در خانواده و نقش پدری، مادری و فرزندی در مسائل اخلاقی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی و... می پردازند و جامعه شناسان از زاویه مولفه های گروهی و جمعیتی به خانواده توجه می کنند و به همین دلیل است که در علم روان شناسی، روان شناسی خانواده و در علم جامعه شناسی، جامعه شناسی خانواده داریم.

شاکری نیا، با بیان اینکه در هیچ جامعه ای نمی توان خانواده را نادیده گرفت، عنوان کرد: به عنوان یک پدیده، علوم مختلف مخصوصا علوم انسانی، همواره سعی کرده اند به خانواده توجه ویژه ای داشته باشند.

وی با اشاره به تقارن ایام با ماه محرم، به تبیین جایگاه ارزشمند و حساس خانواده نزد بزرگان دینی پرداخت و اضافه کرد: خانواده در بستر محرم به ویژه در سیره سیدالشهداء(ع) مانند یک چراغ می درخشد و شاهد طرفداری خانواده امام حسین(ع) از حرکت ایشان در قیام عاشورا هستیم. در واقع خانواده و فرزندان امام حسین(ع) بودند که بعد از واقعه عاشورا این نهضت را پایدار نگه داشتند.

این روان شناس، در بخشی از سخنان خود به ویژگی های قرن بیستم و آغاز و پایان متفاوت آن در رابطه با خانواده و معنویت پرداخت و در این رابطه، خاطرنشان کرد: شتاب گرفتن رشد و توسعه به واسطه انقلاب صنعتی در آغاز قرن بیستم، ساختارهای زیادی را تحت تاثیر قرار داد که خانواده و معنویت دو ساختار شاخص در این زمینه هستند؛ به گونه ای که تحت شدیدترین هجمه ها قرار گرفتند.

معاون سابق فرهنگی دانشگاه گیلان، نگاه ابتدایی قرن بیستم را بسیار مادی گرایانه و زیر تسلط دنیای سود و سرمایه دانست و با بیان اینکه تقریبا همه چیز با معیارهای مادی سنجیده می شد(که البته هنوز هم در جهان جریان به شدت قدرتمندی است)، تاکید کرد: مدرنیته برای دستیابی به اهداف مادی خود تلاش فراوانی کرد تا ساختار خانواده ها را تغییر دهد و کارکردهای آن را محدود کند لذا مبلغین و متفکرین این رویکرد به عنوان مثال یکی از کارکردهای خانواده که رفع نیاز جنسی است را چنان برجسته ساختند که انگار انسان ها تنها برای رفع نیاز جنسی به سمت تشکیل خانواده می روند و با ذکر اینکه انسان ها می توانند رفع نیاز جنسی را فارغ از تشکیل خانواده هم داشته باشند، به جوانان پیشنهاد برقراری روابط جنسی خارج از ضوابط و اصول خانوادگی می دادند؛ البته این ظاهر و پوششی بیش نبوده و اهداف سودجویانه و مادی گرایانه فراوانی پشت این پیشنهاد قرار داشت.

نقش منحصر به فرد خانواده در شکل گیری شخصیت انسان

وی اضافه کرد: در عین حال وقتی نظرات روان شناسان و جامعه شناسان را مرور می کنیم درمی یابیم همه آنان برای خانواده کارکردهایی فراتر از نیاز جنسی قائل هستند که شامل کارکردهای اقتصادی، تربیتی، توالد و تناسل و... است. حرکتی که در آغاز قرن بیستم با شدت و حدت برای تغییرات شدید و عمیق خانواده آغاز شده بود، با تظاهر نتایج عینی آن که بروز آسیب های متنوع روانی، اجتماعی، فرهنگی و... بود نظام های سیاسی را وادار کرد سیاست های دیگری را درباره خانواده در پیش بگیرند تا مانع از وارد آمدن ضربه های بیشتری به خانواده و به تبع آن جامعه شود. دلسوزان اجتماعی مانند متفکران علوم انسانی و روان شناسان و جامعه شناسان نیز دریافتند که جوامع از تخفیف جایگاه خانواده ضربه های شدیدی خورده اند و لذا به نهادهای اجتماعی توصیه می کنند برای سوق دادن جوانان به سمت تشکیل خانواده های پایدار و با ثبات مشوق هایی برقرار کنند. برای دست اندرکاران رسانه ها نیز مشوق های مالی و امکانات اجرایی برای ساختن فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی در نظر گرفتند که محور داستان در آنها خانواده های چندفرزندی باشد. مجلات فراوانی نیز با عنوان خانواده منتشر شده و به نظر می رسد که رویکرد تهاجمی سال های آغازین قرن بیستم به تدریج در حال تغییر است، اما با فرارسیدن سال های پایانی قرن بیستم سیاست های تبلیغی و اجرایی حمایت از خانواده علنی تر شده است.

نقش پدر در خانواده و اجتماع چیست؟

عضو هیئت علمی گروه روان شناسی دانشگاه گیلان با بیان اینکه هیچ روان شناس و جامعه شناسی وجود ندارد که ریشه خانواده را بزند، گفت: حتی زیگموند فروید، بنیانگذار رویکرد روانکاوی که در زمینه نیاز جنسی انسان مطالب و کتاب های فراوانی دارد، بر نقش بی بدیل و منحصر به فرد خانواده در شکل گیری شخصیت انسان در سال های اولیه زندگی اعتقاد دارد.

وی با بیان اینکه به لحاظ روانی، اجتماعی و تربیتی امروزه با تغییر ساختارهای خانواده و جایگاه پدر نزد اعضای دیگر خانواده مخصوصا کودکان مواجه هستیم، افزود: در این تغییر عوامل متعددی دست اندرکار بوده و هستند؛ مانند اعضای خانواده، دوستان و همسالان، نظام آموزشی، فرهنگ اجتماعی و مخصوصا رسانه ها.

شاکری نیا، با اشاره به تاثیرگذاری رسانه ها در شکل گیری نگرش نسبت به جایگاه پدر و مادر، تصریح کرد: در این زمینه رسانه های سنتی شامل رادیو و تلویزیون و روزنامه و... کنترل پذیرتر و قانونمدارتر هستند، اما رسانه های مدرن به دلیل کنترل پذیری کمتر و دسترس پذیری آسان تر تاثیرگذاری بیشتری دارند.

این مدرس دانشگاه، ضمن بررسی نقش تربیتی خانواده ها، اظهار کرد: روان شناسان براساس دو عنصر نظم و محبت خانواده ها را به چهار دسته سهل انگار، آسان گیر، استبدادی و مقتدر تقسیم می کنند که هر کدام کارکردهای تربیتی متفاوتی دارند.

وی توضیح داد: در خانواده دسته اول(خانواده های سهل انگار) نه نظم وجود دارد و نه محبت و اکثر بزهکاران پرورش یافته چنین خانواده هایی هستند، اما در خانواده دسته دوم(خانواده های آسان گیر) محبت زیاد و نظم کم بوده و فرزندانی که در این خانواده ها پرورش می یابند، معمولا وابسته بوده و در برابر فشارها و مشکلات تاب مقاومت ندارند و به راحتی دچار اضطراب و افسردگی می شوند.

کلیدی ترین ابزارهای تربیت فرزندان برای والدین

این روان شناس، خانواده دسته سوم(خانواده های سخت گیر یا استبدادی) را خانواده های با نظم سخت  بسیار زیاد و محبت بسیار کم دانست و تصریح کرد: در چنین خانواده هایی با فرار روانی و فیزیکی اعضا مواجه هستیم، اما خانواده دسته چهارم(خانواده های مقتدر) خانواده هایی هستند که در مقایسه با سه خانواده دیگر سالم ترین وضعیت را دارند؛ به نحوی که هم دارای نظم مطلوب و هم محبت مناسب هستند.

وی متذکر شد: با مطالعه شاخص های خانواده های مقتدر مشاهده می شود که بسیاری از بزرگان دینی و اخلاقی به لحاظ رفتاری در این دسته از خانواده ها جای می گیرند، یعنی نه محبت بی جا و نه سخت گیری غیر منطقی دارند.

عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، همچنین از والدین خواست برای حفظ شان و جایگاه تربیتی خود نسبت به فرزندان برخی موارد مانند صبر، انعطاف پذیری، دوری از هیجانات، استفاده از خرد و تعقل و... را مراعات کنند و گفت: یکی از کلیدی ترین ابزارهای تربیت والدین به ویژه پدر در جذب فرزندان، مواجهه بدون تبعیض با فرزندان دختر و پسر است؛ فرزندانی که بدون تبعیض دوست داشته شوند و احساس امنیت عاطفی کنند، به والدین وابستگی عاطفی پیدا می کنند و ارجحیت آنها حفظ مقام و موقعیت والدین است.

شاکری نیا در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: یکی دیگر از مواردی که مدرنیته در ابتدای قرن بیستم به دنبال آن بود، خارج کردن یا کم کردن عنصر معنویت از زندگی بشر بود که البته دین ورزی به عنوان یکی از مهمترین نمادهای معنویت از این رویکرد بی نصیب نبود. تلاش های زیادی صورت گرفت تا معنویت حضور و نفوذی در جامعه نداشته باشد و افراد دین را یک امر شخصی تلقی کنند. در همین رابطه در آغاز قرن بیستم بررسی ها نشان می دهند که تنها یک درصد مقالات در حوزه روان شناسی به زمینه های گرایشات معنوی مردم پرداخته و بسیاری از محققین و پژوهشگران برای جلوگیری از برچسب خوردن، به سمت مطالعات مربوط به معنویت نرفتند، اما در ادامه سال های قرن بیستم بسیاری دریافتند که همه چیز مادیات نیست.

وی سال های پایانی قرن بیستم را دوران گرایش مجدد به معنویت دانست و اظهار کرد: ظرف نیاز به معنویت همواره به اشکال مختلف در انسان ها وجود داشته و این نیاز هیچگاه از بین نمی رود، اما شکل های آن تغییر می کند. در طول این تغییر و دگردیسی مربوط به آن مشاهده می شود که بالاخره متخصصان سازمان بهداشت جهانی نیز در دهه ۷۰ میلادی اظهار می دارند که انسان سالم دارای چهار بعد روانی، اجتماعی، جسمانی و  معنوی است. در همین رابطه فعالیت های رسانه ای مختلف و متنوع آغاز می شود، شبکه های تلویزیونی بسیاری با موضوع معنویت و شاخه های مختلف آن به وجود می آید، شاهد تبلیغ ادیان و معنویت های مختلف از این طریق و جذب مخاطب از طریق سخنرانی های عمومی و خصوصی بسیار زیاد هستیم و همه اینها ظاهرا برای این است که به خلاء معنویت در انسان مدرن پاسخی شایسته و در خور داده شود.

این روان شناس یادآور شد: زمانی که این دو عامل مهم و ساختارمند اجتماعی، یعنی توجه به خانواده و توجه به معنویت در جامعه در کنار یکدیگر قرار گیرند، علاقمندی به ارزش های خانوادگی و دینی با هم افزایی منجر به تقویت و قوام نقش تربیتی والدین خواهد شد.

مادر؛ بازیگر جدید قدرت در خانواده

علی یعقوبی، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان نیز در این نشست تخصصی، با بیان اینکه قدرت در زمان های گذشته از آن پدر بوده است، خاطرنشان کرد: قدرت پدر در گذشته به صورت هرمی و عمودی بود و از بالا به پایین توزیع می شد و سایر اعضای خانواده تابع و سوژه منفعل بودند و عملا زنان و فرزندان به حساب نمی آمدند.

وی جامعه ایرانی را جامعه ای با صبغه پدرسالاری دانست و اضافه کرد: در اسطوره های شرق و غرب شاهد تفاوت اقتدار پدر هستیم؛ به گونه ای که در غرب فرایند پدرکشی و در شرق امر پسرکشی بوده و این در افسانه ها و اسطوره ها نیز بازنمایی شده است. هرچند در شرق هیمنه پدر بر سایر بخش های جامعه سایه انداخته است، اما امروزه از پدرسالاری کاسته شده و پدر آن قدرت کامل را در خانواده ها ندارد؛ بنابراین قدرت کمی به طرف افقی تر حرکت کرده است.

نقش پدر در خانواده و اجتماع چیست؟

این جامعه شناس، قدرت پدر در جامعه امروز ایران را در موقعیت مرزی دانست و یادآور شد: امروزه در اغلب خانواده ها  با وضعیت بلبشویی مواجه ایم که مرجعیت قدرت پدر به چالش گرفته شده است، یعنی  قدرت قدیم در خانواده زیر سوال رفته و هنوز قدرت جدید شکل نگرفته است. در چنین شرایطی می توان از استعاره «جامعه پاندولی» استفاده کرد، زیرا جامعه بین سنت و مدرنیته در حرکت و نوسان بوده و گاه سنتی و گاه مدرن می شود و بستگی به وضعیت حالمندی دارد که فرد در چه موقعیت و حالی به سر می برد.

یعقوبی، ماجرای قتل «رومینا اشرفی» به دست پدرش را نشان دهنده گفتمان دو بعدی سنت و مدرنیته دانست و گفت: پدر رومینا هم از ایدئولوژی سنت و هم از دیدگاه مدرنیته استیضاح می شود؛ چراکه سنت او را بی غیرت و مدرنیته او را بزهکار می داند. در واقع جوامع پاندولی با استیضاج اجتماعی مواجه است و افراد دائما در دو میدان در نوسانند.

وی با بیان اینکه خانواده ها در موقعیت مرزی توانایی گفت وگو کردن ندارند، تصریح کرد: در چنین خانواده هایی بنا به نتایج تحقیقات صمیمیت، احترام متقابل و دیالوگ وجود ندارد و گفت وگوها به جدل ختم می شود و هر یک از اعضا به دنبال اثبات حرف خودش است و نوعی مونولوگ در خانواده ها حاکم است، در حالی که جامعه، اینک به شدت نیازمند خانواده مدنی است که مبتنی بر تفاهم، اجماع و گفت وگوست.

این مدرس دانشگاه، مادر را بازیگر جدید قدرت در خانواده دانست و تاکید کرد: اقتدار مادر یک امر منفی نیست، زیرا زنان ما تحصیلکرده هستند و وارد بازار کار شده اند و اکنون علاوه بر قدرت اقتصادی، از سرمایه فرهنگی و اجتماعی برخوردارند و همین سرمایه ها قدرت را از پدر می گیرد.

وی با بیان اینکه با جنگ قدرت بین فرزندان و والدین نیز مواجه هستیم، گفت: در گذشته پدران اقناع سازی زبانی خاصی داشتند و مادر پشت پدر می ایستاد، اما اکنون پشت پدر مانند گذشته گرم نیست و پدران با تعارضات جدیدی مواجه شده اند؛ این امر از جهاتی قدرت را از آنها سلب کرده و از جهاتی امکان های جدیدی هم برای زنان و هم برای مردان ایجاد کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، جامعه ایرانی را نیازمند خانواده های مدنی دانست و بیان کرد: باید خانواده مدنی جایگزین خانواده مبتنی بر جدل شود و مشورت و دموکراسی محور باشد و چاره ای جز گفت وگو نداریم. در گفت وگو پرهیز از شتاب، مهارت شنیدن، صداقت، صمیمیت، احترام متقابل، تعلیق پیش داوری و... روایت و زبان جدیدی به خانواده ها خواهد داد.

یعقوبی، با بیان اینکه در گذشته والدین فرزندان خود را حسین و عباس و زینب می نامیدند، خاطرنشان کرد: نامگذاری نوعی پیشگویی تاثیربخش است و افراد خودشان را به نامشان متصف و نزدیک می کنند لذا نامگذاری هایی که در خانواده ها صورت می گیرد، بزعم ویتکنشتاین، فقط توصیف یک امر نیست، بلکه اجرای یک امر است.

انتهای پیام
captcha