ارزیابی قرائت انسانی از دین در فصلنامه «فلسفه دین»
کد خبر: 3920626
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۰

ارزیابی قرائت انسانی از دین در فصلنامه «فلسفه دین»

سومین شماره هفدهمین سال فصلنامه علمی پژوهشی «فلسفه دین» شامل 8 مقاله علمی منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ سومین شماره هفدهمین سال فصلنامه علمی پژوهشی «فلسفه دین» به صاحب‌امتیازی دانشگاه تهران منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «قرائت انسانی از دین؛ ارزیابی دیدگاه محمد مجتهد شبستری»، «‌روش ایجاد تحول فرهنگی ـ اجتماعی با الهام از اهداف قرآن در سیر نزول»، «نقش فطرت در حرکت استکمالی انسان»، «الهیات سلبی به ‌مثابه مکمل خداشناسی فطری و قلبی در مدرسه کلامی خراسان»، «مبانی نظام طبقاتی هندو و جنبش‌های عرفانی منتقد آن (ناینمارها)»، «ارزیابی استدلال‌های کلامیِ مبتنی بر صفت حکمت الهی، با تأکید بر آرای فیاض لاهیجی»، «مبانی فلسفی مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی اسلامی با تأکید بر مکتب صدرایی»، «واکاوی آموزه سمساره و کرمه در هند و گسترش آن در وده‌ها».

قرائت انسانی از دین

در چکیده مقاله «قرائت انسانی از دین؛ ارزیابی دیدگاه محمد مجتهد شبستری» می‌خوانیم: «یکی از مهم‌ترین مباحثی که امروزه در حوزه دین‌شناسی و درک تعالیم دین مطرح می‌شود، امکان فهم دین بر اساس قرائت انسانی و تجربه دینی است. وقتی از قرائت انسانی دین سخن به میان می‌آید، دو نکته به شکل توأمان مفروض و منظور گرفته می‌شود: اول آنکه امکان فهم دین برای انسان میسر است؛ دوم آنکه فهم دین منحصر به آنچه تاکنون تحت عنوان فهم ماورایی و الهی از دین مطرح بوده، منحصر نیست و می‌توان قرائتی انسانی از آن عرضه کرد. این نکته اخیر یعنی تغییر سازه‌های فهم دین مرهون تغییراتی است که انسان امروزی با آن مواجه خواهد بود. مجتهد شبستری یکی از اندیشمندان معاصر معتقد است، با توجه به تغییر و تحولات چشمگیر در زندگی بشر امروزی، باید تفکرات، دین، معنویت و ایمان آنان نیز دچار دگرگونی اساسی شود و باید از سنت دینی، افکار و اندیشه و باور قبلی خود عبور کرد یا فهم جدید از آن به‌دست آورد تا در نهایت به تجربه دینی رسید. وی معتقد است که در باب دین قرائت‌های مختلفی وجود دارد و به قرائت واحد نمی‌شود اکتفا کرد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدعای پیش‌گفته با ارائه استدلال‌های عرضه‌شده و پاسخ به آن است که با روش تحلیل محتوا در تبیین داده‌ها صورت گرفته است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که قرائت انسانی از دین در مقابل قرائت الهی قرار دارد و دیدگاه شبستری گاه به شکل آشکار و گاه کمی مستور و پنهان ریشه در نسبیت، هرمونتیک، تجربه دینی و اومانیسم دارد.»

روش ایجاد تحول فرهنگی ‌اجتماعی با الهام از اهداف قرآن

در طلیعه مقاله «روش ایجاد تحول فرهنگی ـ اجتماعی با الهام از اهداف قرآن در سیر نزول» آمده است: «در علوم قرآن ضمن مباحث مربوط به نزول قرآن، از اهداف قرآن بحث می‌شود. در کتاب خدای حکیم، 29 هدف برای قرآن شمرده شده است؛ مطالعه اهداف با توجه به تکرار بیان آنها در آیات قرآن، نوع مخاطبان آیات، کیفیت توزیع در سور و اغراض آنها و دوره‌های رشد اجتماع مؤمنان امکان ارزیابی دارد. این پژوهش از جنبه مدیریتی، پژوهشگران را در شناخت روش‌های آغاز شکل‌گیری پدیده تحول و گسترش آن در اجتماع مساعدت می‌کند. در این مقاله نتایج تحولی و تربیتی توزیع آیات در دوره ابتدای ظهور اسلام (که پیامبر دعوت خود را علنی کرده بودند، اما مسلمانان در خفا به‌سر می‌بردند) بررسی می‌شود. با عنایت به ارتباط سؤال پژوهش با سیر نزول آیات اهداف قرآن، پژوهش مذکور به سبک تفسیری تنزیلی صورت گرفته است. کلید تحول با بیان هماهنگی قرآن با نیازهای فطری زده می‌شود. مردم در برابر تحول، به دو جریان اکثریت مقاوم در برابر تغییر و تحول و اقلیت همگام با تحول تقسیم می‌شوند. برای تغییر موضع گروه اول باید بر موضع هشدار و تهدید و ترهیب پافشاری کرد و به شبهات آنها پاسخ داد، اما درباره گروه دوم باید هدایت آنها در مراتب رشد و کمال را، از دو راه تبیین مسائل و پاسخ به شبهات معارضان پیگیری کرد. همچنین به وصول به خواست‌های ذاتی و فطری دلگرم نگه داشت. در این میان رهبران و مجریان تحول نیز، با اطلاع از سنت‌های الهی در حمایت قطعی از خود و همراه دیدن خود با صف تحول‌گران تاریخ و اطمینان از نجات و رستگاری و پاداش‌های الهی در صورت باقی ماندن بر راه اصلاح‌گری مطمئن می‌شوند. اهداف قرآن در مرحله اول، نزول سوره‌ها این معارف ارزشمند را به‌دنبال دارد.»

مبانی فلسفی مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی اسلامی

در طلیعه مقاله «مبانی فلسفی مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی اسلامی با تأکید بر مکتب صدرایی» می‌خوانیم: «در زمینه مطالعات میان‌رشته‌ای، مسائل متعددی جای طرح دارند؛ از جمله چیستی، اهمیت و ضرورت، روش‌شناسی و روش اجرایی آن. اما در کنار این مباحث، مسئله اصلی‌تری هست که تاکنون به آن پرداخته نشده و آن، مبانی بینشی و فلسفی حاکم بر مطالعات میان‌رشته‌ای است. فلسفه به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در علوم، به‌ویژه دانش‌های بینارشته‌ای نقش ایفا می‌کند. با توجه به اینکه هر مکتب و پاردایم فلسفی، در مطالعات میان‌رشته‌ای تأثیر جدی دارد، آیا در مطالعات بینارشته‌ای به‌ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی نیز با تکیه بر مبانی فلسفی صدرایی می‌توان نگرش لازم را برای انجام دادن این مطالعات به‌دست آورد؟ در مقاله حاضر در صددیم که با روش تحلیلی و فلسفی، ضمن معرفی مطالعات بینارشته‌ای و تفاوت آن با دیگر روش‌های مطالعاتی، ابتدا به نقش مستقیم فلسفه در برخی دانش‌های بینارشته‌ای اشاره شود و در ادامه امتداد مبانی صدرایی را در مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی اسلامی نشان دهیم. از یافته‌های مقاله حاضر، قابلیت نظام فلسفی صدرایی به‌مثابه چارچوب نظری برای پشتیبانی مطالعات بینارشته‌ای در علوم انسانی اسلامی است.»

انتهای پیام
captcha