به گزارش ایکنا از مازندران، در منظومه فکری مقام معظم رهبری، نقشه راه حرکتی انقلاب اسلامی از پنج مرحله گذر میکند. مرحله اول انقلاب اسلامی؛ مرحله دوم نظام اسلامی؛ مرحله سوم دولت اسلامی؛ مرحله چهارم، جامعه و یا کشور اسلامی و مرحلة نهایی نیز تحقق امت اسلامی و تمدن بزرگ اسلامی - ایرانی است. بنابراین، در چهل سال گذشته که سالهای پرفراز و نشیبی را نیز سپری کردهایم، گام اول به مقصد رسید و انقلاب به چهل سالگی و بلوغ کامل نائل آمد؛ بنابراین گام دوم و دستورالعمل ابلاغی مقام معظم رهبری، برنامهای است برای جبران و تکمیل برخی نواقص موجود در اهداف قبلی، از جمله دولت و جامعه اسلامی.
همچنین این دستورالعمل، راهکاری است برای عینیت بخشی به تمدن بزرگ اسلامی_ایرانی که امروزه دنیا از ایران به عنوان یک نظام اسلامی انتظار دارد الگوی عملی برای سایر کشورهای منطقه و دنیا باشد. کشورهایی که قرار است با بیداری اسلامی از زیر یوق استکبار جهانی خارج شده و برای رسیدن به توسعه متوازن و غلبه بر شیطنت و دشمنی همیشگی نظام سلطه، نیازمند یک برنامه جامع هستند. مقام معظم رهبری نیز در فرمان گام دوم به این مسائل پرداخته است. به عبارتی، در این فرمان، راهکارهای مقاومت و ایستادگی در مقابل زورگویان و باجخواهان مرحله به مرحله بیان شده و نسخه نجات لازم برای حرکت در مسیر رشد و پویایی و بالندگی ارائه شده است. عواملی در گام اول عامل موفقیت و پیروزی ما بوده که در گام دوم هم به جد نیازمند حفظ و تقویت آنها است.
داشتن ایمان و تعمیق باورهای دینی، مهمترین ویژگی درونی مدیر، همانند هر انسان دیگر است. همه اعمال نیک بشر از ایمان کامل ناشی میشود. انسان محتاج ایمان و نیروی زوالناپذیری است تا همواره بدان تکیه کند، آن را پرستش کند، دوستش بدارد و با آن راز و نیاز کند. انسان به قدوس نیاز دارد.
همه چیز نیایش پروردگار را میگوید، انسان نیز محتاج آن است: اگر انسان به ستایش خداوند مشغول نشود، به ستایش نژاد، خون، خاک، رنگ، مال، مقام و ... میپردازد.
گاندی میگوید: «بی آب و هوا شاید زندگی کنم؛ اما بی او نمیتوانم؛ اگر چشمانم را برکنید؛ نمیمیرم؛ اگر بینیام را ببرید؛ باز نمیمیرم؛ اما اگر ایمانم را به خدا بر باد دهید؛ خواهم مرد.»
در تاریخ اروپا، عصر علم و ایمان از یکدیگر جدا هستند، ولی در فرهنگ و تمدن اسلامی، این دو با یکدیگر همراه میباشند؛ زیرا انسان و جامعه برای رشد و کمال به هر دوی آنها نیاز دارد. شهید مطهری میگوید: «علم به ما روشنایی و توانایی میبخشد و ایمان به ما عشق و امید و گرمی، جهت علم توانستن است و ایمان، خوب خواستن، علم مینمایاند که چه هست و ایمان الهام میبخشد که چه باید کرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان، انقلاب درون... گاندی گرچه جامهی سیاستمداری برتن داشت، ولی دین را مهمترین وجه زندگی میشناخت. به نظر گاندی، سیاست عاری از دین، دام مرگ است، چون روح را میکشد. او میکوشید تا سیاست را معنوی کند. نمیتوان ایمان را به زور پذیرفت یا به کسی قبولاند، بلکه باید آن را شناخت و پذیرفت. ایدوئولوژی، گردن نهادنی نیست، ایدوئولوژی پذیرفتنی و جذب شدنی است.»
لذا برای اینکه از این مشکلات که امروز در اوج آن هستیم عبور کنیم نیاز به یک حرکت نهضتگونه است که رهبر انقلاب از آن به عنوان حرکت آتش به اختیار از جوانان خواستند. این حرکت احتیاج به برنامهریزی و انتقال تجربه و مجموعهسازی و با محوریت جوانان متعهد پیش میرود.
باید تاکید کرد که فقدان مدیریت جهادی در امتداد رهبری جهادی یکی از آسیبهای فعلی کشور است. دو مسئله در حکمرانی وجود دارد؛ یکی پیوستگی بین رهبری و مدیریت و یکی هم اینکه این دو از یک ماهیت باشند. وقتی رهبری جهادی است، مدیریت نمیتواند جهادی نباشد و مدیریت نمیتواند با رهبری پیوستگی نداشته باشد؛ لذا در دهه اول انقلاب، این عامل کلیدی در دفاع و امنیت و نظام سیاسی موجب شد که زیرساختهای لازم صورت گیرد که در دهههای دوم تا چهارم نیز ادامه یافت، اما در اقتصاد و فرهنگ، چون چنین روندی طی نشد، شاهد عقب ماندگیهایی هستیم. امید است با الگوگیری از مدیریت جهادی در هشت سال دفاع مقدس و نقشه راه از همین بیانیه گام دوم به تفکر مدیریت جهادی و حل مشکلات کشور اقدام کنیم.
یادداشت از حجتالاسلام نیما ارزانی