در دین اسلام، با توجه به تنوع عبادات و اقتضای هر کدام از آنها نسبت به زمان، مکان، اشخاص و شرایط مختلف، هیچ لحظهای و هیچ مکانی و هیچ شرایطی و هیچ فرد مکلفی را نمیتوان تصور کرد که قادر بر انجام عبادت و ارتباط با خدا نباشد.
با این حال، زمانها، مکانها و شرایط خاصی هستند که با توجه به ویژگی خاصی که از طرف خدای متعال برای آنها مقدر شده از مزیت نسبی برای ارتباط با خدا، عبادت و مناجات برخوردار هستند. نکته مهم آن است که از آنها به عنوان فرصتهای ناب عبادت غافل نشویم.
برای لمس بهتر مفهوم فرصت، بهتر است از کلام رسول گرامی اسلام(ص) خطاب به اباذر بهره بریم که فرمودند: «يَا أَبَا ذَرٍّ، اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ: شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ، وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ، وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ، وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ؛ [1] اى ابوذر؛ پيش از آنكه پنج چيز به تو روى آورد، پنج چيز را غنيمت شمار (از آنها استفاده شايسته كن)، جوانى را پيش از پيرى، تندرستى را پيش از بيمارى، توانگرى را پيش از پريشانى و فراغت را پيش از گرفتارى و زندگى را پيش از مرگ.»
آری بهترین توصیف مفهوم فرصت، زائل شدن و از دست رفتن قطعی آن است. پس باید از آن استفاده کرد و چه استفاده ای بهتر از عبادت و بندگی؟ برخی از فرصتهای عبادت، فرصتهایی مختص به افرادی خاص هستند مثل این که، دعای مظلوم، بیمار، والدین برای فرزند، زائر امام حسین(ع) و... به استجابت نزدیکترند، اما در کنار این فرصت های خاص، فرصتهای عمومی ارزشمندی وجود دارند که همه میتوانند از آنها برای دعا و عبادت خدا استفاده کنند.
خداوند متعال، بندگان خود را با عبارات گوناگون برای انجام بندگی و عبادت تشویق کرده است؛ مثل این که خلقت او را برای بندگی دانسته و میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون؛ [2] من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند.» یا این که آنها را این چنین به سوی خود فرا میخواند: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم؛ [3] پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم!»
خدای مهربان، مکان هایی مثل مساجد و زیارتگاه های معصومین را با ثواب های شگفت انگیز عبادت در آن ها، معین کرده تا بندگان او به سوی عبادت و کسب فیض از او رغبت کنند. زمان هایی مثل ماه مبارک رمضان به عنوان ماه مهمانی خدا، اعیاد بزرگ اسلامی و... نیز به همین جهت قرار داده شده اند.
از نظر زمانی، شب قدر ارزشمندترین و محبوبترین زمان در نزد خداست که درباره آن میفرماید: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر؛ [4] شب قدر بهتر از هزار ماه است!» از نظر فرصت های مرکب از زمان و مکان، هیچ چیز مثل وقوف در صحرای عرفات در روز عرفه نیست چنان که از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «أَعْظَمُ أَهْلِ عَرَفَاتٍ جُرْماً مَنِ انْصَرَفَ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ لَمْ يُغْفَرْ لَه؛ [5] گناهکار ترین فرد در عرفات کسی است که از آن جا باز گردد در حالی که گمان میبرد آمرزیده نشده است.»
بیشک پس از ماه رمضان و شب و روز قدرش، عرفه یکی از ارزشمندترین زمانها برای عبادت و راز و نیاز با خداوند است. چنان که امام صادق(ع) میفرمایند: «مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى مِثْلِهِ مِنْ قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ؛ [6] کسی که در ماه رمضان آمرزیده نشد در هیچ زمان دیگری نمی تواند آمرزیده شود مگر این که روز عرفه را ببیند.»
از امیرالمؤمنین(ع) درباره این که چرا باید در عرفات و جبلالرحمه که بیرون از محدوده حرم است، وقوف انجام شود، پرسیده شد که حضرت در پاسخ فرمودند: «لِأَنَّ الْكَعْبَةَ بَيْتُهُ وَ الْحَرَمَ بَابُهُ فَلَمَّا قَصَدُوهُ وَافِدِينَ وَقَفَهُمْ بِالْبَابِ يَتَضَرَّعُون؛ [7] زیرا کعبه خانه خداست و حرم، درِ آن است؛ و زمانی که کسی قصد دیدار با صاحب خانه را دارد، آنها را پشت در متوقف میکند تا تضرع کنند(و موفق به دیدار شوند).»
این کلام، به تنهایی نشاندهنده عظمت فرصت روز عرفه است که در صورت استفاده بهینه، زندگی انسان را دگرگون کرده و تحول اساسی در درون انسان ایجاد میکند. یعنی عرفه میتواند اقیانوس رحمت الهی را به جوشش درآورد و اتفاقی بیافریند که باید! از این رو، جای شگفتی نیست که حضرت زین العابدین(ع) در دعای این روز، این چنین فضای زاری را مهیا میکند: «أَنَا الْجَانِي عَلَى نَفْسِهِ أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِيَّتِهِ أَنَا الْقَلِيلُ الْحَيَاءِ أَنَا الطَّوِيلُ الْعَنَاءِ؛ [8] منم که در حق خود جنایت کردم، منم که در گرو بلاى خودم، منم که کمحیائم، منم که داراى گرفتارى فراوانم.»
امید است در این روز استثنایی بتوانیم بهترین استفاده و بهره را ببریم که فرصت اندک و ره طولانی است.
نویسنده: محسن رفیعی
پینوشت:
[1] محمد بن حسن طوسی، الأمالي (طوسی) (دار الثقافة: قم، ۱۴۱۴)، 526.
[2] سوره ذاریات، آیه 56.
[3] سوره غافر، آیه 60.
[4] سوره قدر، آیه 3.
[5] نعمان بن محمد ابن حیون و نعمان بن محمد ابنحیون، دعائم الإسلام (موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث: قم، ۱۳۸۳)، ج 1, 320.
[6] همان، ج 1, 269.
[7] محمد بن یعقوب کلینی، الکافي (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 4, 224, حدیث 1.
[8] صحیفه سجادیه، نیایش چهل و هفتم.