حمیدرضا قلیچخانی، خوشنویس و پژوهشگر حوزه خوشنویسی، در گفتوگو با ایکنا درباره وضعیت امروز خوشنویسی گفت: آسیبهای این حوزه باید دستهبندی شود، یک دسته از آن به شرایط اقتصادی مربوط است که در خرید و فروش آثار، کلاسهای خوشنویسی و ... مؤثر است، اما یکی از مواردی که از آن غافلیم این است که در دهه ۶۰ خوشنویسی هنر مقبولی بود و هنرهایی مانند مجسمهسازی، موسیقی و تئاتر چندان مقبول نبودند. به همین جهت خیل عظیمی از علاقهمندان که میخواستند در هنرهای دیگر هم فعالیت کنند وارد این عرصه شدند. امروز این گروه به سطوح مدرسی و استادی رسیدهاند و ما با حجم عظیمی از خوشنویسان، مدرسان و هنرمندان مواجهایم که این موضوع به طور طبیعی پیش نیامده و این اتفاق حاصل رویکرد ۱۰ – ۱۵ سال بعد از انقلاب است.
وی افزود: پیشرفت تکنولوژی، اطلاعات، امکانات گوناگون، گسترش هنرهای متفاوت و ... سبب شده است که جامعه دیگر کمتر به خوشنویس نیاز پیدا کند. یکی از ظرفیتهای خوشنویسی ایران این است که افراد حرفهای و خوبی در آن رشد کردهاند، اما اکنون به واسطه دسترسی به خطوط کامپیوتری اقبال جامعه به این هنر کاهش یافته است.
قلیچخانی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه اگر سیر تحول خوشنویسی را بررسی کنیم، میبینیم که دولتها و حاکمیتها در ترویج این هنر نقش مهمی داشتند. آیا در دوره فعلی این هنر از اولویت دولت خارج شده است، بیان کرد: در هر دورهای ارتباط دولتها با هنرمندان و خوشنویسان فراز و فرودهایی داشته است و در دهههای اخیر خوشنویسی از نظر فضا و بستر با اقبال مواجه بوده، نه از جهت حمایت دولتی. شاید در تاریخ هزار ساله خوشنویسی به اندازه این دهههای اخیر خوشنویس حرفهای نداشتهایم، اما در کنار این موضوع با توجه به وضعیت جشنوارهها، سمینارها، پژوهشها و حراجها و این رویدادها در سه دهه اخیر متأسفانه اصلاً در اولویت نبوده است و اگر غیر از این بود پس از چهار دهه از انقلاب اسلامی، گزارشی که سال گذشته درباره این هنر به فرهنگستان هنر ارائه کردم، باید ما را در صدر هنرهای اسلامی قرار میداد و دستکم چند دایرةالمعارف و دانشنامه در این زمینه تدوین میکردیم، حتی ما نتوانستیم در این عرصه پژوهشگر تربیت کنیم و اگر هم خوشنویسانی حرفهای شدند به زحمت و توانایی خودشان بوده است و در حال حاضر هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا فرهنگستان هنر برنامه مدونی برای حمایت یا توسعه خوشنویسی، که از مهمترین هنرهای اسلامی است، ندارد.
انجمن خوشنویسان طی ۷ دهه چه کرده است
وی تصریح کرد: اگر این گله را یکی از اهالی تئاتر یا یک هنرمند موسیقی بیان کند به او پاسخ میدهند که این هنرها در اولویت ما نیست اما متأسفانه خوشنویسی هم همین وضعیت را دارد و غیر از کسانی که در انجمن خوشنویسان آموزش دیده و مدرکی گرفتهاند و ممکن است در جایی به کارشان بیاید، ما در سمینارهای کلان و دوسالانه و ... در هیچ وزارتخانهای از جمله وزارت ارشاد یا هر نهاد و سازمان دیگری برای این هنر برنامهای نداریم.
متأسفانه خوشنویسی هم در کشورمان اولویت ندارد و غیر از کسانی که در انجمن خوشنویسان آموزش دیده و مدارکی گرفتهاند، ما در سمینارهای کلان و دوسالانه و ... در هیچ وزارتخانهای از جمله وزارت ارشاد یا هر نهاد و سازمان دیگری برای این هنر برنامهای نداریم
قلیچخانی درباره وظایف و برنامههای انجمن خوشنویسان گفت: انجمن خوشنویسان متولی آموزش خوشنویسی است، مثلاً در حوزه پژوهش این انجمن حتی یک کتاب هم منتشر نکرده و از طرفی دانشگاه هم متولی این حوزه نیست. در واقع بخش فروش آثار و پژوهش به صورت خودانگیخته و هرز بار آمده است. حوزه آموزش به همت این انجمن کاملاً پوشش داده شده، اما حوزههای دیگر معطل باقی ماندهاند. از این رو یک آرشیو خوب، وبسایت، کتابخانه مناسب و مرکز پژوهشی در حوزه خوشنویسی نداریم و دانشجو یا هر علاقهمندی که بخواهد درباره هنر خوشنویسی یا انجمن خوشنویسان اطلاعاتی به دست آورد، در این زمینه به اسناد معتبری برنمیخورد و این نهاد ۷۰ ساله برای معرفی خود و این هنر، کتابی را منتشر نکرده تا بدانیم انجمن طی این ۷ دهه چه کرده است.
وی درباره آموزش خط نستعلیق در انجمن گفت: اساس آموزش در انجمن طی ۳۰ ساله گذشته خط نستعلیق بوده و در سالهای اخیر خطوط دوم اعم از شکسته نستعلیق، نسخ و ثلث اضافه شده است که اینها هم جزء دروس انجمن قرار گرفتهاند، اما تعلیق که اولین خط ایرانی است مورد توجه قرار نگرفته، کما اینکه ۱۲ مهرماه اولین نمایشگاه گروهی تعلیقنویسان را در گالری لاجورد بدون حمایت هیچ سازمان و نهادی و حتی انجمن خوشنویسان برگزار کردیم. به همین جهت انجمن هم این مشکل را دارد و اگر دروسی مانند محقق، تعلیق و کوفی در آن تدریس نشود، آن خطوط به فراموشی سپرده میشوند.
یک خط چگونه فراموش میشود
قلیچخانی درباره دلایل رغبت نداشتن به یک خط که به تدریج سبب از بین رفتن آن میشود، گفت: دشواریهای آموزش یک خط یکی از دلایل این امر است، اما سختترین خطوط در آموزش نستعلیق و ثلث است و هر دو از خطوط رایج هستند و در قیاس با آنها دیگر خطوط مانند تعلیق و کوفی به دشواری نیست که به دنبال آن نمیروند، بلکه استادی برای آموزش آنها وجود ندارد یا اگر هست، بسیار کم هستند و بعد از اینکه من کتاب «خواجه اختیار منشی» را در سال ۹۶ چاپ کردم، موجی برای علاقهمندان تعلیق ایجاد شد و کلاسهایی به تازگی در این زمینه راهاندازی شده است. انجمن خوشنویسان یا هر نهاد دیگری در صورتی که کلاس آموزش برای این خطوط برگزار کند، طی یک دهه آن خط میتواند در کنار خطوط دیگر عرض اندام کند. در واقع استقبال نکردن سازمانها و متولیان امر مهمترین علت فراموشی یک خط است.
وی درباره نقش اقتصاد هنر اظهار کرد: اقتصاد هنر نقش کمی داشته است، زیرا خط کوفی ظرفیت خوبی دارد و در بسیاری از جشنوارهها و رویدادهای خارج از ایران، هنرمندان ایرانی مانند استاد جزایری جوایزی را کسب کردهاند، اما چون برای این خط آموزشی وجود ندارد و مدرکی هم ارائه نمیشود، تعداد هنرمندان آن نیز انگشتشمارند؛ به همین دلیل این هنرمندان برای متقاضیان خارج از ایران کار میکنند و به نظرم خط محقق و تعلیق هم چنین شرایطی را دارد، یعنی اگر در داخل کشورمان توجهی به این هنر نشان داده شود، اقتصاد بالایی خواهد داشت، زیرا تعلیق از نظر دیزاین و گرافیک از شکسته نستعلیق کم ندارد و هنرمندان آن میتوانند وارد عرصه جواهرسازی، منسوجات و دکوراسیون شوند و متأسفانه از خطی مانند تعلیق، که مادر نستعلیق و شکسته نستعلیق است، از دوره قاجار تاکنون از آن غافل شدهایم و شاید در ۱۰۰ سال گذشته هیچ خوشنویسی این خط را به صورت جدی کار نکرده است، اما احیای آن میتواند امکان اقتصادی برای گروهی از خوشنویسان و هنرمندان ایجاد کند.
هنر جهان سوم جهانی نمیشود
هنر جهان سوم جهانی نمیشود. در کتاب تاریخ هنر جنسن بخش هند یا چین، که هنرشان کم از ایران نیست، هنر آنها در ۱۰ صفحه معرفی شده است، اما یک نقاش معاصر آمریکایی در ۱۵ صفحه معرفی شده است. در مجموع، چون تاریخنگاران هنر ایرانی یا آسیایی نیستند، این سهم را از بین بردهاند
این پژوهشگر حوزه خوشنویسی درباره دلایل جهانی نشدن خط نستعلیق بیان کرد: متأسفانه هنر جهان سوم جهانی نمیشود. ما در کتاب تاریخ هنر، «جنسن» که هزار صفحه است، هنر بخش هند یا چین، که هنرشان کم از ایران نیست و واقعاً کشورهایشان در این زمینه بزرگاند، در ۱۰ صفحه معرفی شده، اما یک نقاش معاصر آمریکایی در ۱۵ صفحه معرفی شده است. در مجموع، چون تاریخنگاران هنر ایرانی یا آسیایی نیستند، این سهم را از بین بردهاند و حتی در کتابهای تاریخ ادبیات جهان هم سهم لازم را نداریم، در حالی که اگر در این هنرها هم ضعفی داشته باشیم در ادبیات باید جزء پنج کشور نخست باشیم و این نشان میدهد که هم ما کمکاری کردهایم و هم غربیها به عمد حق ادبیات و هنرهای ما را به جا نیاوردهاند و این بیاعتنایی در بازار جهانی هم مطرح است.
وی درباره مهاجرت هنرمندان خوشنویس از کشور گفت: با وجود اینکه خط ترکیه تغییر کرده، اما آنها مسابقات بینالمللی در زمینه خوشنویسی برگزار میکنند که جوایز فوقالعادهای دارد. اگر همان مسابقات در ایران برگزار شود، یک سکه به نفر اول میدهند، در حالی که در ترکیه این جایزه 20 برابر ایران است. از طرفی هم در این مسابقات رئیسجمهور ترکیه حضور دارد یا با حضور در گالریها حتماً آثاری را خریداری میکند و این نوع استقبال بیانگر آن است که مدار تصمیمگیری دولتی ترکیه بر اعتلای هنر خوشنویسی است و با وجود اینکه ممکن است بسیاری از مردم نتوانند آن را بخوانند، همه محصولات خوشنویسی مانند مرکب، کاغذ ابری و کتابها در ترکیه تولید و بیش از کشور ما کتاب خوشنویسی منتشر میشود، در حالی که خط همان خط رسمی ماست و سابقه خوشنویسی ما از ترکیه بیشتر است، اما آنها عزم خود را جزم کردهاند و هر کتابی را در این زمینه به دو یا چند زبان ترجمه میکنند که ما این کار را نمیکنیم و به حدی به خوشنویسی اهمیت میدهند که وقتی هنرمندان ایرانی حتی شاگردانم این توجه را میبینند، رغبت میکنند که به ترکیه بروند و مشغول فعالیت شوند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام